• امروز : جمعه - ۳۱ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 19 April - 2024

هادی تعالی قطب الدین رجوی هم درگذشت

  • کد خبر : 3423
  • 11 آگوست 2015 - 22:53

هادی تعالی قطب الدین رجوی هم درگذشت

Taali_Hadiاز طریق یکی از دوستانم مطلع شدم که هادی تعالی در آلبانی فوت کرده است .سراغ سایت فرقه رفتم و دیدم همان داستان همیشگی مرده خواری است و ارتزاق از خونهای اسیران نگوبنخت است و این بار قرعه بنام هادید تعالی افتاده است.!اما در هنگام خواندن اطلاعیه درگذشت او دیدم که فرقه به او مدال مجاهد چهل ساله ان هم بعد از مرگش اهداء کرده است.!!!!!

انتظار داشتم اطلاعیه شبیه اطلاعیه مرحوم میرزا اقا باشد که به اون پیره مرد بیچاره بعد از مرگش هم رحم نکرده و اورا وا داده دوران زندان و پناه دادنش در سازمان از سر کرم رجوی بوده است. صادر می کردند. اما انقدر آش شور بوده که مریم قجر جرات نکرده اطلاعیه شبیه اطلاعیه مرگ میرزا اقا برای هادی تعالی صادر کند.

البته رجوی فراموش کرده بود که در زندان شخص خودش بدون کوچکترین تلنگری همه چیز را لو داد و همراه گشت های ساواک خانه های تیمی افراد را یکی یکی به مامورین عملیات ساواک نشان میداد ه است . و انها را تا اخرین کشف خانه و ودستگیری اخرین نفر همراهی کرد ه بود.

رجوی برای لاپوشانی فضاحتش در زندان با اجیر کردن تعدادی از مزدورانش مانند عباس داوری مهدی خدایی صفت و مهدی ابریشمچی و مهدی براعی و….. برای خودش سابقه مبارزاتی تراشید و هزار داستان دیگر که خارج از بحث الان ماست.

هادی تعالی یکی از افرادی بود که در سال ۱۳۷۳ توسط جوخه های ترور و ادمکش رجوی شامل محمد سادات د ربند. جوا دخراسان. اسدالله مثنی. مجبد عالمیان. سیگارودی معروف به دوصفر هفت یا همان فاضل. نریمان و مختار و پرویز کریمیان و فریدون سلیمی و سیامک و وووو دستگیر و روانه شکنجه گاه رجوی شد و زیر سخترین بازجویی ها قرار گرفت که این بیچاره برای اینکه از دست شکنجه گران رجوی خلاص شود . شروع به نوشتن داستانهای عجیب و غریب و ساختگی کرد و به دورغ اعتراف کرد که بله من مامور بوده ام می خواستم در سازمان فعالیت جاسوسی کنم ووووو که در جلسه محاکمه اینها توسط رجوی خودی اقای سر دسته شکنجه گران هم خنده اش گرفت و گفت چرا این چرت و پرت ها را نوشته ای ؟ !!!………………..

اون بیچاره هم مثل بید جلو رجوی جلاد می لرزید و همش می گفت برادر ببخش گناه کردم .تقصیر داشتم و نفهمیدم. سر دژخیم هم بادی به غبغب می انداخت و می گفت تورا به مریم بخشیدم .یادم هست که رو به برادر رحیم که از فرماندهان تیپ های فروغ بود کرد و گفت تورا بر ان شهید بخشیدم .بیچاره حسن زمان وزیری هم سرش پایین گفت برادر ممنون !!!!!

هادی تعالی مدت ها بعنوان پایین ترن نفر در یکانهای زرهی سازمان کار می کرد و هرکس اورا می دید هیچ تفاوتی با نفرات تازه وارد سازمان نداشت. مدت ها هم در یکانهای مهندسی بود و انجا هم پی نخود سیاه بود و مسئولیت جدی نداشت. و بقول معروف زالزالک بود و مطلقا نه اعتقادی به تشکیلات نداشت و پشیزی هم به خمیه شب بازی به اصطلاح انقلاب ایدئولوژیک دست ساز رجوی نداشت. همه حرفش این بود. اخر ش اینجا یا من را می کشند و یا خودم از درد و ناراحتی دق می کنم.

بدون شک او دق مرگ شده بود و جسدی از او به البانی فرستادن و انقدر هم در انجا نگه اش داشتند تا مرد و تمام شد.

رجوی معمولا در سازمان به اکثر افراد قدیمی به دلایل مختلف یک لقبی می دهد که عموما برای سرزنش و تمسخر افراد بوده است مثلا:

به منصور اسماعیل مرتضایی شهردار کرند می گفت به زرین که در عملیات مهران وارد مهران شده بود فرماندار مهران می گفت. .یکی رضای شیر بود یکی محمود قائم شهر یکی اقا و یکی ملا یکی دوصفر هفت و به هادی تعالی می گفت قطب الدین……………..

اسم این بیچاره نگونبخت را قطب الدین گذاشته بود و تا اخرین روزهایی که اورا دیدم این اسم در تشکیلات روی ان بود.

در سازمان به کسانی که اعتقادی به تشکیلات نداشتند و زیر بار خفقان رجوی نمی رفتند قطب می گفتند. کسانی که بارها رجوی انرا را در نشست های لایه بالاتر مطرح می کرد مانند ناصر یا همان مهدی افتخاری .محمد حسین مشارزاده ومرحوم . ابوذر ورداسبی . تعدادی از شاعران و نویسنده گان به اصطلاح مجاهد که از ذکر اسامی انها به دلایلی معذورم..

این بنده خدا هم قطب تشکیلات رجوی بود .تا وقتی که زنده بود که توی سازمان در حد یک تازه وارد مسولیت داشت و دائما زیر بدترین فحاشی و توهین ها توسط رجوی و همسر ش بود .طوری که بارها و علنا اعلام می کرد کاش من را سریع تر می کشتند که راحت می شدم

حالا بعد از فوت این بیچاره مریم قجر اطلاعیه می دهد و مدال چهل سال مجاهدت به وی اعطا می نماید !!!!.

که هر کس این را بخواند به سرتاپای اطلاعیه دهنده و صادر کننده ان می خندد که بروید گم شوید و دست از دورغگویی و شیادی بردارید . مگر شما بوی از انسانیت برده اید مگر ذره ای شرف سیاسی دارید مگر رحم و مروت دارید . خودتان را مسخره کرده اید . فکر کرده اید دروغ های شما بر ملا نمیشود. .فردی که توی تشکیلات شیره جانش را کشیدید و مورد بدترین شکنجه های جسمی و روحی و روانی قرار دادید بعد هم جسد نیمه حان اورا برای خالی نبودن عریضه به البانی دی پورت کردید. مفتخر به مدال چهل ساله می کنید. بخورد توی سرتان اون مدالتان که نون را بنرخ روز می خورید و برای رسیدت به هدف کثیف تان اقدام به کثیف ترین کارها جاسوسی و هک اینترنتی جدا شده ها و قرار دادن تیم های تعقیب مراقببت برای در اوردن ادرس جدا شده ها و پخش فیلم های پرنو و سکسی به اسم جدا شده ها در سایت ها و صفحات افراد .پولشویی و قاچاق دهها نفر از البانی به المان با چمدانهای پر دلار و هزار کثافت کاری دیگر…………..

تف به این بی شرافتی سیاسی . انسانهای بدبخت را نفله می کنید و بعد هم تعزیه می گیرید. ؟

ایکاش همه اینکار ها را می کردید و وطن فروشی نمی کردید. ننگ و نفرین ابدی بر شما که سلطنت طلب ها حاضر نشدند اطلاعات اتمی را که اسرائیل به انها داده بود تحت عنوان افشاگری اتمی علنی کنند اما شما با اولین چشمک اسرائیل و لابی هایی در محافل جنگ طلبان درامریکا تا فیها خالدون با انها رفتید و الان شده اید پادوی نتانیاهو و مرتب آه و ناله که چرا امریکا توافقنامه را پذیرفت و ایران را بمباران نکرد و ایران مثل عراق نشد.

بگذارید این را با صدای بلند اعلام کنم که اینرا از داخل گوش های کرتان خارج کنید هیچ ایرانی باغیرت و وطن پرستی حاضر نیست بپذیرد کشوری کوچکترین تعدی به خاک ایران کند.

مگر اینکه از روی جسد بیش از هفتاد میلیون ایرانی عبور کند.

شما رسوا هستید .رسواتر هم خواهید شد و بهتراست بروید به دامن همان نتانیاهو شاید فرجی حاصل شود..

عیسی آزاده- پاریس

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=3423