• امروز : پنج شنبه - ۳۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 18 April - 2024

ظلم مسعود و مریم رجوی به والدین

  • کد خبر : 31151
  • 08 سپتامبر 2021 - 11:37

«مسعود و مریم رجوی همچون دیگر رهبران فرقه‌ها برای هدف قرار دادن روابط خانوادگی، ذهن، وقت، انرژی و جان والدین را از آن خود کردند و بدین ترتیب کنترل همه شئونات زندگی والدین را به دست گرفتند.»

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، بدون شک خانواده، نخستین و مهم‌ترین بستر رشد انسان است که از دیرباز نقش‌ها و کارکردهایش مورد توجه روانشناسان، جامعه‌شناسان و متخصصان علوم تعلیم و تربیت بوده است.

انحلال خانواده به هر دلیل از جمله طلاق، مرگ والدین و به ویژه گرفتاری در فرقه، فرزندان را درگیر مسائلی می کند که نه توان درک آن‌ها و نه تاب کنار آمدن با آن‌ها را دارند. محرومیت فرزندان از سرپرستی مشترک پدر و مادر، آن‌ها را از بسیاری مواهب و مزایای خانوادگی محروم می‌کند و اثرات جبران‌ناپذیری بر روح آن‌ها باقی می‌گذارد. بسیاری از کودکان و نوجوانانی که در سالهای دهه شصت والدینشان عضو تشکیلات مجاهدین خلق بودند و در عراق به این تشکیلات پیوستند، قربانی مصائب فراوانی شدند.

کودکان مجاهدین خلق در سنین بسیار پایین، گاهی از بدو تولد، در ساختار فرقه ای تشکیلات با طلاق و مرگ والدین و جدایی همیشگی از آن ها مواجه شدند. هنگامی که سران تشکیلات مجاهدین خلق با حکم های پی در پی، زنجیره خانواده‌ها را از هم گسستند، پدر و مادر‌هایی که همه تمرکزشان بر رهبر تشکیلات بود، هویت جداگانه‌ای یافتند؛ هویتی که در آن همسر و فرزند جایگاهی نداشت و پیرو امر مسعود و مریم رجوی بودن هر مجاهد را تبدیل به «گوهر بی بدیل» ! می‌کرد.

فرزند اعضا در هنگامه فروغ جاویدان و جنگ خلیج و انتقال به یتیم‌خانه‌ها و پانسیون‌های مجاهدین در اروپا دیگر پناهی نداشت. شرح رنج های کودکان و نوجوانان فرزند مجاهدین خلق در مطالب گوناگونی ذکر شده است. اثرات مخرب جدایی از والدین و انحلال کانون خانواده آنی و زودگذر نیست؛ بلکه در تمامی ‌مراحل زندگی فرزندان اثرات منفی و زیانباری را بر جای خواهد گذاشت. کودکان در فرآیند جامعه‌پذیری در خانواده، امر و نهی والدین، تقلید و همانندسازی را که از مهم‌ترین شیوه‌های انتقال ارزش‌ها، هنجارها و سنت‌های اجتماعی است، یاد می‌گیرند.

از بیش از ۷۰۰ کودکی که در جنگ خلیج به دستور مسعود رجوی از والدینشان جدا شدند و به کشورهای سوم فرستاده شدند، صدها تن به طرق مختلف به عنوان نیروی میلیشیا به درون تشکیلات در عراق بازگردانده شدند و بیگانه تر از گذشته در واحدهایی جدا از والدین در فضای فرقه‌ای تشکیلات مجاهدین خلق پرورده شدند. والدین در تشکیلات مجاهدین خلق چنان از فرزندان خود بیگانه شده‌اند که دیگر به هیچ عنوان نقش حمایتی برای آن‌هایی که درون تشکیلات هستند ایفا نمی‌کنند، چه رسد به فرزندانی که بیرون تشکیلات ماندند و به زندگی عادی برگشتند. فرزندان مجاهدین خلق به هنگام نیاز به هیچ عنوان نمی‌توانند به حمایت والدین خود تکیه کنند.

چنین است که وقتی آسیه رخشانی در کمپ اشرف کشته می‌شود، مادر و پدرش جداگانه و تنها به هنگام مرگ او اجازه می‌یابند به او نزدیک شوند، در گوش او نجوا کنند و از عشقشان به او بگویند. آن ها حتی نمی‌توانند بالای جسد بی جان دخترشان همزمان با هم حضور بیابند.

چنین است که وقتی امیر وفا یغمایی برای دیدن مادرش و دادن خبر نوه دار شدنش به او، به مقابل کمپ مجاهدین در آلبانی می‌رود، نه تنها اجازه دیدار پیدا نمی‌کند بلکه مادر را به مقابل دوربین تلویزیون مجاهدین می‌آورند تا از داشتن چنین پسری اعلام برائت کند.

چنین است که وقتی هادی شمس حائری از مجاهدین خلق جدا می‌شود و برای رهایی فرزندانش نصرت و امیر از چنگال فرقه اقدامات مدنی و حقوقی می‌کند، تشکیلات نام خانوادگی او را از فرزندانش می‌گیرد و امیر و نصرت را از پی انتقاد پدرشان به رهبران سازمان، با نام خانوادگی مادر، «نظری»، صدا می کند. در حالی که امیر و نصرت از رابطه با مادری که درون تشکیلات است تنها از همین نام خانوادگی بهره می‌برند.

شواهد و مستندات بسیاری از چگونگی بیگانه کردن والدین نسبت به فرزندان در تشکیلات مجاهدین خلق وجود دارد که در این مجال نمیگنجد. در طول تاریخ هزاران انسان به دلیل آموزه‌ها و قوانین فرقه‌ای، خانواده خود را از دست داده‌اند. بسیاری از این انسان‌ها برای ابد در اندوهی عمیق زندگی می‌کنند، در حالی که عزیزانشان چه در درون فرقه چه بیرون از آن زنده هستند اما اجازه بودن با آن‌ها را ندارند.

مسعود و مریم رجوی همچون دیگر رهبران فرقه‌ها برای هدف قرار دادن روابط خانوادگی، ذهن، وقت، انرژی و جان والدین را از آن خود کردند و بدین ترتیب کنترل همه شئونات زندگی والدین را به دست گرفتند. در برابر این همه ظلم و خشونت چه کاری از دست ما ساخته است؟

سکوت نکنیم. سرگذشت کودکان و والدینی که قربانی جاه‌طلبی‌های سران مجاهدین خلق شده‌اند را نشر دهیم. جامعه را نسبت به سوابق و تهدیدات فرقه‌ها و به ویژه فرقه مجاهدین خلق آگاه کنیم، مطالبه‌گر باشیم و از حقوق انسانی قربانیان مجاهدین خلق حمایت کنیم. باشد که هیچ خانواده‌ای گرفتار فرقه های مخرب نشود.

یادداشت از: مزدا پارسی

انتهای پیام / فراق

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=31151