رجوی باز سر از قبر در آورده و به اظهار فضل در مورد گناهان کبیره پرداخته که بسیار جالب است، البته باید گفت که او خودش یکی از محورهای گناهان کبیره است .
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، گناهان کبیره مورد ادعایی رجوی یکی شرک و دوگانگی است. باید بگوییم که او اصلا اعتقادی به اسلام نداشته و همیشه چهره ای دوگانه داشته است. از لو دادن بنیانگذاران برای اعدام نشدن تا حمایت از انقلاب اسلامی در شروع پیروزی آن و بعد رنگ عوض کردن و به ضدیت افتادن با انقلاب اسلامی و بعد هم شاهد بودیم که چگونه به همکاری گسترده با دشمن مردم ایران یعنی صدام در زمان جنگ پرداخت و باز شاهد هستیم که چگونه برای جنگ طلبان غربی و اسرائیلی دم تکان می دهد. آیا این معنایی غیر از شرک و دوگانگی دارد؟
در مورد قتل نفس بی گناه گفته، باید به او یادآوری کرد مگر شما در سال های ۶۳ و ۷۳ تعدادی از اعضای خود را به اتهام واهی نفوذی، زندانی نکردید و آنان را مورد شکنجه قرار ندادید و یا باعث مرگ نادر احمدی و … نشدید؟ مگر عامل مرگ علی زرکش در عملیات دروغ جاویدان نشدید؟ مگر در مناسبات همه را تهدید به کشتن و نابودی نمی کردید؟ مگر نفرات جدا شده در اروپا را مورد تهدید قرار نداده و ریختن خونشان را مباح نمی دانستید؟ مگر شما در دادگاه نفرات زندانی خود را تهدید به مرگ نکردید که اگر کسی حرفی بزند او را سر به نیست خواهید کرد؟ مگر شما دستور قتل افراد بی گناه مردم ایران که فقط جرمشان داشتن ریش و یا عکس رهبری انقلاب بود صادر نکردید؟ چه تعداد از مردم بی گناه را به قتل رساندید و اکنون دم از گناهان کبیره و قتل نفس بی گناه می زنید که اول از همه باید شما را محاکمه کرد چون خود شما اولین قاتل نفس بی گناهان هستید.
در مورد جادوگری و شعبده بازی باید گفت که شما زن و شوهر هر دو از جادوگران به نامی هستید که این همه سال افراد نگون بخت خود را در مناسبات قفل کردید. مگر شما مانند جادوگران هر ساله افراد خود را به نام سرنگونی سر کار نگذاشتید؟ مگر جادوگر و شعبده باز چکار می کند که شما انجام ندادید؟ شعبده باز سعی می کند که با عوامفریبی افراد را گول بزند، همان کاری که شما این سالیان انجام دادید .
محور بعدی که رجوی از آن دم می زند فرار از جهاد است که رجوی سرکرده این شعار و گناه می باشد. او هیچ وقت حاضر نشد تن به این کار بدهد چه در زمان شاه گرفته تا اکنون، همیشه شاهد هستیم که سر بزنگاهها فرار نموده و این نیروهای وی بودند که باید کشته می شدند. بطور مثال قبل از حمله نیروهای ائتلاف به عراق در سال ۶۹ ، مریم قجر عنوان داشت برای حفاظت جان رجوی او را به اردن فرستادیم! آیا این نشانه فرار از جهاد نیست ؟ مگر در نشست اشرف به تاریخ ۲۳ اسفند سال ۸۱ رجوی ها عنوان نکردند که در روز حمله به ایران در کنار نیروهای خود خواهند بود ولی بعد از چند ماه شاهد بودیم که ابتدا مریم قجر به فرانسه گریخته و خود رجوی نیز مخفی شده و تاکنون حاضر نیست خودش را نشان بدهد آیا این کار به معنی فرار از جهاد نیست ؟ چرا همیشه سر بزنگاهها رجوی باید راه فرار در پیش بگیرد؟ چیزی که بسیار مشخص است در فرهنگ رجوی فرار از جهاد یک امر نهادینه شده است و باید این گونه باشد .
اما در مورد خوردن مال یتیم نیز می توان به موارد زیادی اشاره نمود که به طور مشخص ابتدا جدا کردن کودکان از والدین شان است و فرستادن آنان برای گدایی و کسب درآمد در اروپا است که حتی در زمینه های دیگر شاهد بودیم که به اسم کودکان جنگ زده در عراق پول دریافت می کردند و برای کارهای جنگی و کشتار از آن استفاده می کردند. آیا جدا کردن کودکان از والدین در دین اسلام مجاز شمرده شده است؟ آیا مجبور کردن خانواده ها به جدا شدن یک امر طبیعی است؟ آیا فحش و ناسزا گفتن به خانواده ها امری انقلابی است؟ مجبور کردن فرزند برای فحش دادن خانواده هایشان کار کثیفی نیست؟
محور بعدی از گناهان کبیره رباخواری است، در مورد ربا خواری باید گفت سازمان مجاهدین چه حقی داشت که از پول نفت مردم عراق استفاده کند؟ رجوی چگونه به خودش اجازه می داد از مایحتاج مردم عراق دزدی کند؟ رجوی بعد از سرنگونی صدام از مردم عراق دزدی می کرد از تریلی گرفته تا ماشین آلات سنگین که به قرارگاه اشرف برده می شد و بعد از مدتی آنان را می فروخت. آیا این نشانه دزدی آشکار از مردم عراق نبود؟ آیا این کار در فرهنگ شما دزدی به حساب نمی آید؟ آیا این نوع دیگری از ربا خواری نیست؟ پول هایی که با فریب و نیرنگ و به اسم اعضایتان از خانواده های زجرکشیده شان کلاهبرداری کردید چه؟ اموالی که در بدو ورود از افراد همه جا بی خبر در دام افتاده بالا کشیدید چه؟
و اما قسمت آخر از گناهان کبیره که رجوی ها سابقه طولانی و درخشانی در آن دارند به نام تهمت به زن پاکدامن است. البته این در حرف است ولی چیزی که در مناسبات ما شاهد بودیم وضعیت بسیار کثیف تر از آن بود که بتوان نام تهمت بر آن نهاد. مگر کم شاهد و مورد عینی داریم از تهمتهای ناروایی که به زنان عضو زدید به جرم های ناکرده و فقط برای این که مطیع بمانند و زیر یوغ شما دم برنیاورند؟ چه تهمت‌ها که نثار افرادی که تنها انتقاد ساده و یا حتی سوالی داشتند کردید. چه تهمت‌ها که به زنان جدا شده از فرقه دید تنها به جرم این که با شجاعت خودشان را و سرنوشتشان را از مناسبات کثیف شما نجات دادند.
اکنون ما نگاه مختصری به گناهان کبیره داشتیم که در هر کدام رجوی سمبل آنها بوده است و اکنون با شیادی و ریا کاری باز هم سعی می کند خودش را مبرا از گناهان کبیره بداند و این انگ را به دیگران بزند. باید گفت که اگر استبداد و آزادی کشی و کشتار مردم ایران در راس گناهان کبیره است اولین فرد خود رجوی ها هستند که این سالیان با شیادی و فریبکاری و همکاری همه جانبه با جنایت کاران غربی و اسرائیلی و شیوخ مرتجع عربی سعی دارند گناهان کبیره خود را بپوشانند .
در ضمن مگر زن سوم تو در نشست صلیب عنوان نکرد که شما نماینده صاحب الزمان هستید و طلبکار از بقیه که چرا این را قبول ندارید و این حرف به نظر شما نشانه فریبکاری و دجالیت از مدل رجوی ها نیست؟ تا کی قصد دارید همه را مورد توهین و افترا قرار دهید؟
حال هر چقدر رجوی ها می خواهند با شعبده ی گناهان کبیره، به عوام فریبی خود ادامه دهند و اکنون دست آویز موسسان پنجم به راه انداختند تا بتوانند جلوی ریزش نیرو در مناسباتشان را بگیرند و در اوج فریبکاری سعی می کنند آنرا به کانون های مسخره خود در داخل کشور گره بزنند اما چیزی که نمود دارد خود وی سمبل بزرگ گناهان کبیره است که بر ملت ایران نازل شده است. دوران فریبکاری و عوامفریبی رجوی ها به سر آمده و منتظر نابودی آنها هستیم.
یادداشت از: هادی شبانی
انتهای پیام/ انجمن نجات مرکز مازندران
