از ورود فرقه رجوی به آلبانی و اسکان در آپارتمانهای به اصطلاح مفید که نمیدانم از کجا آن را گرفته بودند، همه بیکار بودند و نفرات هیچ کار مشخصی نداشتند.
از فرط بیکاری که آدم ها مشغول و سرگرم باشند تعدادی از مسئولین را به شناسایی کوههای اطراف میفرستادند و روز بعد اعضا را گروه، گروه برای کوه نوردی می بردند. این کار در هفته دو بار انجام می شد. نفرات اول فکر می کردند اینها برای تفریح و روحیه اعضا این کار را کرده اند ولی سازمان طرح و برنامه داشت که نفرات سرگرم کوه رفتن باشند و به هیچ عنوان راه به شهر رفتن باز نشود.
بعد از مدتی که گذشت شروع کردند به دستکاری کردن ساختمان ها، مثل اضافه کردن دیوار، اتاق درست کردن برای مسئولین و هر کاری که نفرات را به بیکاری بکشاند ولی هیچکدام از خواهران و برادران مسئول دست به سیاه سفید نمیزدند فقط بلد بودند کار برای نفرات رده پایین بتراشند و آنها را به کارهای یدی مشغول کنند. آنها بلد بودند از کار نفرات اشکال بگیرند و دوباره کاری ایجاد می کردند. نفرات سر این دوباره کاری ها به هم میریختند.
همه از مسئولین ناراضی بودند ولی از ترس چیزی نمی گفتند که مبادا مورد حسابرسی و انتقاد های بی خودی قرار گیرند.
با شروع پروژه جدید قرارگاه سازی که یک بیابان برهوت و قبلاً زمین کشاورزی مردم بود و الان اسمش را اشرف ۳ گذاشته اند شب و روز از اعضا کار کشیدند.
برای این پروژه فقط مهندس ها را از بیرون آورده بودند و کارگرهای عمله همه از نفرات رده های پایین بودند.
در این کارها اغلب نفرات دچار مشکلات جسمی مثل کمر درد یا پا درد می شدند اما اصلا جان نفرات برایشان مهم نبود. رجوی میخواست کار خودش را پیش ببرد. برای مسئولین اتاق های خوب درست میکردند که راحت و خوش باشند اما ۱۴ نفر اعضا در یک اتاق کوچک میخوابیدند که جای تکان خوردن نداشت.
مسئولین می گفتند که خواهر مریم پیام داده زودتر اشرف ۳ تمام شود که همین طور هم شد. نصفه کاره اعضا را به ساختمان ها بردند. وضعیت طوری بود که از سقف اتاق ها آب میچکید ولی اصلا برای مسئولین مهم نبود که اعضا چگونه زندگی می کنند چون خودشان در ساختمان های تکمیل زندگی می کردند.
الان هم مریم قجر و سران فرقه در بهترین ساختمان های آلبانی زندگی می کنند و باز از اعضای عادی بیگاری می کشند.
این است جامعه بی طبقه توحیدی مسعود و مریم رجوی، این تکرار تاریخ بردگی است.
یادداشت از: باقر محمدی – تیرانا
انتهای پیام / فراق