رجوی، آنقدر بی‌غیرت تشریف دارد که به جای تشکر و سپاس از کسانی که نزدیک به ۳۰ و گاهی ۴۰ سال از عمرشان را به پای این بی همه چیز ریختند قدردانی نماید، برعکس، خواهان ریختن خون جدا شده‌هاست.
از زمانی که اعضای فرقه تروریستی رجوی به کشور آلبانی در جنوب شرقی اروپا به اجبار منتقل گشتند و تعدادی قابل توجهی بعد از انتقال در آلبانی ( نزدیک به ۶۰۰ نفر ) از بدنه فرقه جدا شده و به زندگی معمول روی آوردند، رجوی توسط کمیساریای عالی پناهندگان، اتحادیه اروپا، دولت آلبانی و وزارت خارجه آمریکا موظف شده بود که تمامی کسانی که از این فرقه جدا شده و قصد رفتن پی زندگی آرام و مسالمت آمیز خود را دارند تامین مالی نموده و به حال خود وا نگذارد. زیرا هیچ کس آنان را تامین مالی نخواهد کرد و سازمان های حقوق بشری و دولت های اروپایی سازمان مجاهدین خلق ایران را مسئول در این زمینه می دانند.
از این جا بود که یک تعهد سنگین مالی بر دوش رجوی و سازمان بی صاحبش افتاد. اگر با رجوی بود که عمرا دست به این کار نمی زد زیرا رجوی فتوا صادر کرده و حکم هر کسی که از فرقه او جدا می شد را مرگ اعلام کرده بود. این موضوع اصلا از جانب رجوی و فرقه بزهکارش انکار پذیر نیست و تمام کسانی که جدا شده اند و یا حتی هنوز در فرقه هستند می دانند و می توانند شهادت بدهند. حتی او گفته بود که اگر جلوی شما دو نفر باشد که یکی پاسدار و دیگری جدا شده از سازمان، و یک گلوله در تفنگ داشتید، حتما آن یک گلوله را به آن بریده بزنید. بنابراین خیلی راحت می شود فهمید که اصلا و مطلقا تمایل رجوی به کمک مالی نبوده و نیست و چشم دیدن هیچ کس را ندارد، هر چه که الان هست به اجبار بوده و باید دَندِشان نرم بپردازند.
البته ناگفته نماند که رجوی حرام زاده آنقدر بی غیرت تشریف دارد که به جای تشکر و سپاس از کسانی که نزدیک به ۳۰ و گاهی ۴۰ سال از عمرشان را به پای این بی همه چیز ریختند قدردانی نماید، برعکس، گُربه سفت چنگ زده و خواهان ریختن خون جدا شده ها می باشد، کمک کردن پیشکش.
بله با همچین موجود وحشی و درنده خویی مواجه هستیم که هزار متاسفانه بعد از اینکه سال ها در میان این جماعت خونخوار زندگی کردیم بعدها متوجه حقیقت ماجرا گشتیم. واقعا افسوس می خوریم که چرا اینقدر دیر پی به ماهیت اصلی این موجود پلید بردیم.
به هر حال، رجوی اکنون موظف است که به هر کسی که از فرقه جدا می شود کمک مالی بپردازد. بر اساس حقوق پناهندگی و معیارهایی که هر کشوری دارد حقوق پایه ای در نظر گرفته شده است. در کشورهای اروپایی این عدد متغییر است، مثلا در آلمان قبل از پذیرش پناهندگی یعنی در پروسه رسیدگی به کیس فرد به او معادل ۱۰۳ یورو و بعد از پذیرش پناهندگی حقوق پایه ۴۰۹ یورو می باشد. در کشور آلبانی این حقوق حدود ۳۵۰ یورو می باشد، تقریبا حدود ۳۲۰ دلار آمریکا. اما رجوی که از روی اجبار در حال پرداخت هزینه است، از ۳۰۰ دلار شروع کرده و هم اکنون به جای اینکه این مبلغ را با توجه به این که هر ساله در آن کشور درصدی به تورم و بیکاری اضافه می گردد اضافه نماید برعکس کمتر کرده و این مبلغ را به ۲۵۰ دلار رسانده است.
رجوی که متوجه شده بود عجب اجباری به وی تحمیل شده است، شروطی را با جدا شدگان برای پرداخت این هزینه در میان گذاشت. جدا شدگان هم در ابتدای کار که جیب شان خالی بود مجبور به پذیرش شروط رجوی بودند. شروط عبارت بودند از:
۱- فرد جدا شده از فرقه برای دریافت هزینه ماهانه اش مطلقا نباید به ایران برگردد.
۲- هیچ حرکتی علیه رجوی و دار و دسته او نباید انجام دهد.
۳- با هیچکدام از ارگان های مخالف رجوی نباید همکاری نماید.
۴- هیچ فعالیت تبلیغی علیه فرقه نباید انجام دهد. (مصاحبه با مطبوعات و رسانه های بیرونی)
۵- بازگشت به ایران مرز سرخ است و کسی حق برگشت به ایران را ندارد. (در صورت برگشت دشمن محسوب می شود، یعنی به جای یک گلوله دو تا گلوله خواهند زد)
۶- از طریق تلفن مسمتر در حال تماس با عناصر فرقه خواهد بود.
۷- حق مراجعه به سفارت ایران در آلبانی و هیچ جای دیگر را ندارد. ( مراجعه به سفارت مصادف است با همکاری با دشمن)
۸- هر گونه خبر (اعم از علیه فرقه و یا به نفع فرقه) را در اسرع وقت به دفتر فرقه اطلاع رسانی نماید.
۹- تخطی از هر کدام از موارد فوق موجب قطع هر گونه ارتباط و کمک مالی خواهد گردید و فرقه هیچ مسئولیتی در قبال فرد خاطی ندارد.
با موارد فوق رجوی نهایت تلاش خود را کرده و می کند که جدا شده را در کنترل خود نگهداشته و از وجود و حضور آنان سوء استفاده نموده و بهره برداری نماید. کاری کثیف و رذیلانه که خودشان مسمتر در تبلیغاتشان مدعی هستند که دولت ایران علیه آنان این اقدامات را انجام می دهد ولی غافل از اینکه در این لجن زار نقش رجوی و عناصر تبهکار وی مخفی می باشد و باید که افشا گردد. هیچ کس به اندازه رجوی در خیانت زبانزد نیست؛ وقتی او به زن و فرزند خودش خیانت کرد و آنان را در دام مرگ رها کرده و خودش را نجات داد دیگر بقیه که زیر این قضیه قرار دارند. وقتی که او یاران خودش را در زندان های شاه لو داده و آنها را به پای جوخه اعدام و تیرباران روانه کرده و جان خودش را نجات داد که سایر موارد عددی نیستند.
در طول سال دو تا سه بار به بهانه های مختلف رجوی از افرادی که حقوق بگیر (مستمری بگیر) وی هستند تعهد می گیرد. یکی از این دفعات سال نوی میلادی است که در آن به بهانه صفر صفر مالی می گویند حساب ها را می بندند و مجددا برای سال جدید حساب باز می کنند.
البته صفر صفر مالی در همه جا مرسوم است و اینها نوبرش را نیاورده اند ولی اینکه مجدد از افراد بر اساس وقایع روز تعهد می گیرند زشت و زننده است. واقعا خیلی خجالت آور است، کسی سالیان سال عمرش را پای یک بی همه چیز بگذارد و در جواب این همه فداکاری با زشت ترین شیوه بخواهد از وی قدردانی نمایداین مدل تنظیم رابطه فقط و فقط در مناسبات کثیف رجوی مرسوم است نه جای دیگر.
خیلی جای افسوس دارد که برخی از جداشدگان هنوز به کاسه لیسی رجوی می پردازند. با امید به اینکه جدا شده ها دیگر به امید رجوی نباشند کما اینکه هم اینک خیلی از آنها در آلبانی و در اروپا کار پیدا کرده و با عَرَق جَبین و کَد یمین روزی خود را از خدا می طلبند. روزی رسان خدا است رجوی چه کاره است خر کی باشد؟).
یادداشت از: حسین عیوضی آذر
عضو نجات یافته از فرقه رجوی
انتهای پیام / فراق
