بنا به شواهد و آمار و ارقام تاریخی و شهادت افراد زنده جدا شده، فرقه رجوی در از بین بردن حقوق اعضا، به کشتن دادن و سایر تضیع حقوق انسانی در بین گروه های سیاسی رکورد دار است، به چند نمونه دیگربنگرید.
سال ۱۳۶۷ در عملیات موسوم به «فروغ جاویدان» که با فرمان رجوی انجام شد علاوه بر کشته ومجروح شدن حدود ۴الی ۵هزار عضو مدعی می شوند ۵۵ هزارتن از اعضای ارتش و سپاه ایران را کشته اند.
اگر این آمار درست است که جنایت علیه بشریت است و چرا در مقابل ارتش رجوی تار و مار شد و به گِل نشست و اگر طبق معمول آماری سازی است، که مسبوق به سابقه است.
نمونه بعدی: در یک دوران که اکثر اعضای فرقه فاقد دسترسی به شبکه های خبری بودند. مسعود رجوی آمار داد که ۷۰ درصد مردم ایران از ریاست جمهوری مریم رجوی حمایت کرده اند و در برهه ای دیگر گفت بیش از ۸۰ درصد مردم ایران معتاد هستند.
موضوع اسف بار آنجاست که واقعا جان انسان ها بی ارزش ترین متاع برای رهبر فرقه منافقین است که در همه برهه های حساس تدبیر و اندیشه ای برای حفظ جان آنها نداشته وبخاطر رسیدن به مقاصدش از جان اعضا مایه می گذارد و همیشه آنها را به قربانگاه فرستاده و یا دربهترین حالت ها به قدرت نرسیده در کمپ های فرقه زندان و شکنجه به راه انداخته است. و افراد را محاکمه می نمود.
نمونه بعدی مربوط به سال های ۱۳۶۴ الی ۶۶(که مستقیما از خاطرات یکی از اعضای رده بالای فرقه رجوی، هادی افشار نقل می کنم )
ـ درسال های ۵ ـ ۱۳۶۴ تلاش گسترده ای در پاریس شد تا از طریق «سیم تلفن» تیم های عملیاتی راه بیندازیم که در نتیجه تمامی تیم های اعزامی و خانواده ها و هوادارانی که با آنها تماس گرفته شده بود دستگیر شدند.
ـ درسالهای ۶ ـ ۱۳۶۵ من یکی از چند فرمانده سیاسی ـ نظامی! استانهای ایران بودم، تعدادی تیم عملیاتی در کرکوک عراق در دانشکده تربیت کردیم که تمامی تیم ها آ نهم عمدتا در ورود به ایران (از عراق) ضربه خورده و عمدتا کشته شدند. برای من و ما مهم نبود که چگونه با جان انسانها بازی می کنیم مهم پیش بردن اراده شیطان بود، برای ما هر تجربه و خطایی با خون آن جوانان مباح بود و همه اینها برای تثبیت موقعیت شازده در میان صدامیان و قدرتهای بین المللی بود.
نمونه بعدی آماز سازی های دهه ۸۰ موسوم به حمایت عراقیان از سازمان منافقین که در قالب صدور اطلاعیه های حمایت میلیونی مردم عراق دقیقا در دفتر رجوی درکمپ اشرف تهیه و به اسم عشایر ، وکلا و دانشجویان و ملت عراق صادر می شد. و در چند مرحله با جنجال های خبری وسیع اطلاعیه هایی با محتوای حمایت.۳٫۸ و ۵٫۲ میلیون مردم عراقی روی انتن های خبری می رفت. جهت اطلاع، همه افراد حاضر در کمپ اشرف می دانستیم که آمار سازی می شود و آمار چند هزار تنی را که با هزینه های فراوان و دادن ناهار و شام و مرغ و پلو به یک سری عشایر تهیدست اطراف کمپ اشرف تهیه شده بود یکباره چند ده برابر و به سه میلیون و پنج میلیون هوادار مبدل می گشت.
خاطره دردناک دیگر ، که فکر نمی کنم هیچگاه از خاطره میلیشیاهای کم سن و سال آن زمان و خانواده های رنج دیده پاک شود مربوط به دهه ۶۰ است . درست زمانیکه رجوی در سال ۱۳۶۰ با اعلام فاز نظامی هواداران را بهت زده نمود و در حالی که به خوبی می دانست که تمام هوادارانش جا و مکانی نداشته و در سخت ترین شرایط به سر می بردند. و به قول اشرف ربیعی شب ها در جوی خیابان و پارک ها می خوابیدند. کمتر از یک ماه نگدشته فرار را بر قرار ترجیح داد و چند ماه بعد نیز پس از مرگ همسرش ، تجدید فراش نموده و در ویلایی در پاریس با امنیت و آرامش زندگی جدیدی را شروع کرد.
بیان این مطالب تنها خاطره یا پرداختن به ادله از سر دل خوشی نیست. به نظر اینجاب بیان شرح درد و رنج جانکاهی است که یک رهبر خودشیفته و نانجیب و ناشایست بر سر نوجوان بیگناه آورد و ضربه به تاریخ و مقاومت و اعتماد و احساس یک نسل در دهه ۶۰ وارد آورد. خیانت و ضربه ای بر مرده و زنده این نسل که جبران ناپذیر است.
و حال متاسفانه چنین گروه تروریستی و با چنین سابقه دهشتناکی مدعی اپوزیسیونی است و بسا بیچاره تر آن دسته ایرانیان و سازمان های حقوق بشری که به این گونه منابع خبری دل می بندند.
و در اخر از سازمان ملل و گروه های حقوق بشری، پارلمان اروپا و مجمع عمومی ملل متحد باید پرسید چگونه است که علیرغم صدها درخواست مصاحبه و پیگیری اعضای جدا شده از سازمان منافقین مبنی بر پیگیری وضعیت و بررسی تضیع حقوق آنها و تحقیق در باره وجود قتل وشکنجه و روابط فرقه ای سازمان مجاهدین ، رسیدگی و تحقیق نمی شود و اعضای فرقه در درون کمپ ها به گروگان گرفته شده و اجازه تماس و تحقیق نه به خبرنگاران که حتی اجازه تماس و ملاقات به خانواده ها داده نمی شود.
راستی شما مطلع هستید که مسعود رجوی حتی دستور اعدام آندسته از افراد ناراضی را که از فرامین وی اطاعت نکنند و یا ازسازمان خارج می شوند را صادر کرده است. آیا مطلعید آنان سعی بر پنهان کردن روابط درونی با فشار و تهدید و وادار به سکوت نمودن اعضا تشکیلات دارند.
و با این همه اوصاف مریم رجوی، رئیس جمهور مادام العمر شورای به اصطلاح مقاومت منافقین، ضمن استقبال از تصویب قطعنامه مجمع عمومی ملل متحد هماهنگ با هم به به اصطلاح به نقض وخیم و سیستماتیک حقوق بشر در ایران هشدار ! و افاضه فرموده جامعه جهانی باید برای متوقف کردن روند فزاینده نقض حقوق بشر و جنایت مستمر علیه بشریت به اقدامات موثر مبادرت کند آنها آرزو دارند با همراهی نیروهای خارجی و ادامه کر هماهنگ روزی بتوانند ایران را سوری سازی و نموده و یا نقشه خاورمیانه جدید را به کرسی بنشانند و در پناه یاران بیگانه به حاکمیت برسند. اما غافل از اینکه همه چیز متفاوت است و هر تغییر یا دگرگونی جز با اراده و خواست مردم در هر کشوری محققّ نخواهد شد.
آمارسازی و کشته سازی حیله همیشگی فرقه رجوی: مانور روی کتابی با ۲۰ هزار دروغ / ۱
گزارش از: مریم سنجابی
انتهای پیام