نا آگاهی مردم آلبانی از فرقه رجوی موجب شده این مردم، طعمه ای ساده برای فریب باشند .
شهروندان آلبانی به مدت ۵ روز در محل اقامت اعضای فرقه رجوی در آلبانی بودند و از خدمات پزشکی آنها استفاده کردند. باید خیلی ساده بود که پذیرفت فرقه رجوی چنین دست و دل باز به تعدادی از مردم آلبانی خدمات پزشکی رایگان ارائه می کند.
یادم است در نشست های مؤسسان دوم ارتش آزادیبخش در سال ۷۴ نوبت به فردی با نام «محمودیان» رسید تا به عنوان مؤسسان دوم جلوی مسعود رجوی حاضر حاضر بگوید. انتقاد محمودیان از سیستم پزشکی قرارگاه اشرف به خصوص از دکتر وحید، این بود که آنها باور ندارند که وی مریض است و می گفتند خود را به تمارض زده و به خاطر اینکه تمارض محمودیان را اثبات کنند کپسول های داروی او را خالی می کردند و به جایش آرد داخل کپسول دارو می ریختند تا بعد ازاعلان بهبودی بگویند دیدی تو مریض نبودی. این موضوع را او فهمیده بود و کپسول های حاوی آرد گندم را جلوی مسئولش گذاشته بود و انتقاد داشت که این روش برخورد با یک مریض در قرارگاه اشرف درست نیست .
در ۱۵ سالی که در قرارگاه اشرف بودم به دلیل مشکلات دندان مجبور بودم به دفعات برای دندانپزشکی به دندان پزشک قرارگاه اشرف مراجعه کنم. هیچ وقت از خدمات دندانپزشکی ارائه شده راضی نبودم مخصوصا از برخوردهای زننده دکتر یحیی گویا. وی به اجبار در این مسئولیت قرار گرفته و با اکراه مجبور بود این مسئولیت را ادامه دهد. البته خودش خواسته و ناخواسته در نشست های انتقاد از خود اعتراف می کرد که رویکردشان در بیماران خواهر کاملا متفاوت هست .
در سال های حضورم در اشرف به دلیل عینکی بودن، هر سال به دلیل کیفیت بد عینک های طبی مجبور بودم برای دریافت عینک به چشم پزشکی مراجعه کنم. یکبار فهمیدم قاب عینک دسته بندی شده خریداری می شود و جنس مرغوب سهم ما از بهتران است بعد از خروج از فرقه با یک عمل جراحی ساده به کلی مشکل چشمم رفع شد و هشت سال است که دیگر عینک از استفاده نمی کنم .
سال ۶۸ در لشکر ۶۰ یک نفر به اسم «رضا» که از اردوگاه اسرا به فرقه پیوسته بود و مریضی صرع داشت دچار تشنج شد. من وی را به بیمارستان اشرف بردم. دکتر شیفت بیمارستان اشرف دکتر فاضل بود. دکتر فاضل به محض دیدن «رضا» با سیلی و مشت و لگد از رضا استقبال کرد. من در بهت و شگفت بودم که چگونه دکتر فاضل این مریض را با فحش و سیلی و مشت و لگد از بیمارستان اشرف بیرون انداخت .
تقریبا ۱۲ سال هست که من در اروپا زندگی می کنم از همان بدو ورود فهمیدم برخلاف پروپاگاندای داخل مناسبات، فرقه رجوی منفورترین گروه در میان مردم ایران و حتی ایرانیان خارج نشین است.
حتی در مورد پناهندگی من نکته سیاهی که باعث شد سه سال تمام صبر کنم تا جواب قبولی بگیرم همین عضویت در «سازمان مجاهدین» بود .
اما ترس فرقه رجوی از افشاگری افراد جدا شده و منتقد از این گروه را نباید نادیده گرفت. لاجرم این افشاگری ها ضریب منفوریت از این فرقه را حتی درمیان مردم آلبانی بالا خواهد برد. فرقه و سازمانی در این حد از منفوریت تنها برای عوام فریبی مجبور است دست به چنین اقدام انسانی بزند. وقتی سازمانی حاضر نیست امکانات مناسب پزشکی را در اختیار نیروهای خود قراردهد و هر هفته و یا ماه نفرات در اشرف به دلیل بیماری فوت می کنند چگونه می توان باور کرد که یک دفعه فرقه، دست و دل باز، از آمریکا پزشک برای ویزیت بیماران مردم آلبانی بیآورد. البته نا آگاهی مردم آلبانی از این گروه موجب شده این مردم طعمه ای ساده برای فریب باشند .
میر باقر صداقی
انتهای پیام