«فرقه ها ترجیح می دهند با اشخاصی از تیپ متمرد ، غیر مطیع ، یا خود محوربین بر خورد نکنند ، چرا که آنها به سختی قابل تغییر و کنترل هستند. »
۱- مراجعه اولیه
اعضای فرقه در خصوص استفاده از روش های مجاب سازانه برای مراجعه به اعضای بلقوه تعلیم می گیرند. زیرا ما همه موجودات اجتماعی هستیم ، بسیاری از ما مستعد گوش دادن به افراد خوش ظاهر ی هستیم که با برخوردی دوستانه یا در جهت کمک به ما مراجعه و با اشتیاق تمام در خصوص اعتقاداتشان صحبت می نمایند .
من افراد متعددی را دیده ام که به من گفته اند وقتی از خانه بیرون رفته و در خیابن های لس آنجلس یا سالن فرانسیسکو قدم می زده اند، افرادی با ظاهر صمیمی – که در خیابان به کار توضیحی می پرداخته اند – به آنها مراجعه کرده و با استفاده از روش های القای شدید گناه و ترس – مثلا صحبت در خصوص رفتن افراد بی خانمان به سراغ مواد و الکل – آنها را عضو گیری کرده اند . ولی آنچه واقعا آنها را وادار به تصدیق گروه کرده است ، یک دعوت شخصی به محلی برای اقامت یا غذا یا گفتگو با دوستانی بوده است که خودشان در خیابان ها نبوده اند . هم چشاندن شیرینی زندگی و هم نشان دادن دنیای تباهی ، هر دو در عضو گیری جذاب هستند ، زیرا که مراجعه کننده چیزی را ارائه می نماید که شخص تصور می کند به آن نیاز دارد.
اعضای فرقه ها خودشان به دنبال گروه به جستجو نپرداخته اند ، بلکه به نوعی به آنها مراجعه شده است . تعداد کمی از افراد در پاسخ به تبلیغات انجام شده به درون فرقه ها جذب گردیده اند ولی حتی در این حالت هم آنچه گره آنها را محکم نموده، جاذبه شخصی رابط عضو گیری – فرد سر سپرده ای که با جانفشانی تمام تمرکزش بر گرفتن اعضای هرچه بیشتر به داخل گروه است –بوده است .
الف .فرقه ها چه کسانی را عضو گیری می نمایند ؟
در فصل یک ، من افکتور های آسیب پذیری را خاطر نشان کردم : اول ،معلق بودن در وسط وابستگی های مهم نظیر تعهدات در کار و مدرسه یا مشکلات زندگی به طور عام . دوم ، درگیر بودن با مقداری افسردگی یا کمی تنهایی. فرقه ها عضو گیری خود را متوجه افراد آسیب پذیر می کنند چرا که بعید است چنین افرادی از پشت پرده فریب واقعیت را ببینند .
فرقه ها افراد با محبت ،مطیع، بشر دوست و منعطف را هدف قرار می دهند ، زیرا چنین افرادی به سادگی قابل مجاب شدن و اداره هستند فرقه ها ترجیح می دهند با اشخاصی از تیپ متمرد ، غیر مطیع ، یا خود محوربین بر خورد نکنند ، چرا که آنها به سختی قابل تغییر و کنترل هستند .
فاکتور مهم دیگر آن است که فردی که توسط یک رابط عضو گیری فرقه مورد مراجعه قرار می گیرد ، باید تصور کند که زمان برای بررسی پیشنهاد وجود دارد .همچنین ، افراد لازم است بلافاصله نسبت به پیشنهاد واکنش نشان دهد ، یعنی فرد که اقدام به عضو گیری می کند باید در برخورد اول فورا اقدام به جمع آوری اطلاعات کافی در خصوص شخص مورد نظر برای شکل دادن به بحث نموده، گروه را در نظر فرد به صورتی که مایل است بداند یا آن را تجربه نماید ،نشان دهد .
ب.فرقه ها کجا به عضو گیری می پردازند؟
فرقه ها همه جا عضو گیری می کنند. آنها کلاس درس ، سمینار ، خلوتگاه ، گرد همایی مذهبی و تمامی انواع جلسات را برای این کار برقرار نموده ، به خانه گردی هم می پردازند .
آنها مدرسه، دانشگاه، درمانگاه و موسسات تجاری به وجود می آورند . آنها در مجلات عصر جدید، روزنامه های آلترناتیو و ژورنالهای تجاری تبلیغ می کنند. آنها در جلسات حرفه ای و تجاری ،نمایشگاه کامپیوتر ،نمایشگاه های انتشاراتی و نمایشگاه های خیابانی شرکت می کنند.
فرقه بزرگ یک گروه موسیقی دارد که در کشور می گردد و به عنوان جذب افراد در پاساژها و مراکز تجمع بزرگ خدمت می کند .البته اعضای فرقه ها در دایره خانواده ، شبکه دوستان ، همکاران و انجمن های حرفه ای ،مذهبی یا اوقات فراغت نیز به عضو گیری می پردازند.
اگرچه فرقه ها در همه جا فعال هستند ، ولی محیط های مدرسه و دانشگاه میدان مستعدی برای عضو تمامی انواع فرقه ها از دهه شصت میلادی بوده است .برخی فرقه ها اعضای خود را مامور می کنند تا در محیط های مدارس ابتدایی و متوسط ، در خوابگاه های دانشجویی و در روزهای فعالیت تازه واردان و تمامی انواع مناسبت ها و موقعیت ها به عضو گیری بپردازند .
در تحقیاتی که قبلا اشاره شد ، از ۳۸۱عضو سابق ، ۴۳ در صد وقتی جذب شده بودند ، دانشجو (۱۰درصد در دبیرستان ، ۲۷ درصد در کالج و ۶درصد در مدارس عالی ) بوده اند که ۳۸ در صد از این دانشجویان وقتی به گروه مربوط پیوسته اند ، ترک تحصیل نموده اند .
در سطور زیر نمونه تجربه یک دانشجوی کالج آورده می شود :
«چارلز» یک دانشجوی سال آخر که در تعدادی از فعالیتهای اجتماعی و سیاسی در گیر بود ، احساس می کرد که می تواند در برابر هر چالش لفظی که بر سر راهش قرار گیرد ، موفق بیرون آید. او روشنفکر ، تحصیل کرده و خوش صحبت بود ، و قبل از این تجربه ، هرگز خوابش را هم نمی دید که گرفتار یک فرقه بشود .
«بارناباس» رهبر یک فرقه کوچک ، به یک مقام دانشگاهی نوشته بود که او یک بنیاد بین المللی را اداره می کند و به دنبال یک دانشجو و داوطلب می گردد که به تیم او بپیوندد. بدون هیچ گونه تحقیقی در خصوص اعتبار این ادعا ، مدیر مربوطه نامه را برای روسای یکی از دانشکده ها فرستاد که او نیز نام «چارلز» را به آن رهبر فرقه داد .بارناباس به جستجوی چارلز پرداخت و خودش را به عنوان رئیس یک بنیاد صلح که می خواهد دانشجویانی را را مسئول بخشهای «نظم نوین جهانی» نماید ،معرفی کرد.
«بارناباس» قد بلند ، مصمم ، خوش سخن و پر از انرژی می نمود و توانست بر چارلز و تعداد دیگری از دانشجویانی که موافقت کرده بودند با او همکاری کنند ، تاثیر بگذارد . «بارناباس» خیلی زود آنهارا وادار کرد تا در جلسات طولانی ، که بانطق های آتشین و محرومیت از خواب همراه بود و در خوابگاه آنها برگزار می شد ، شرکت نمایند . او در کلاس های چارلز شرکت کرد کنار او نشست ، و هیچ وقت او را دور از چشم خود نگاه نداشت . به زودی ، چارلز تحصیل را رها کرد تا در طول وست کوست (ساحل غربی آمریکا ) همراه با بارناباس بالا و پائین برود و در برابر دستگاه های خود پرداز بایستد تا برای بلیط یا غذا پول نقد کند . بارناباس همچنین سایر دانشجویان را نیز وادار به ترک تحصیل نمود .
فرقه ها از استراتژی های مختلفی استفاده می کنند و آنها را هر زمان لازم باشد ، به منظور افزایش احتمال موفقیت خود تغییر می دهند. اعضای سابق فرقه ها به من گفته اند که چگونه گه گاه رهبرانشان را تاکتیک عوض می کردند و اعلام می داشتند که برخی ترفندها ی به خصوص جدید بهتر عمل می کنند .
برای مثال : یک تغییر متد جالب در خصوص زنی بود که به وسیله رهبر «فرقه انجیل» تعلیم دیده بود تا به خوابگاه ها و غذا خوری های کالج ها برود و به دانشجویان زن که تنها بودند ،مراجعه کرده ،سر صحبت را با آنها باز نماید تا توجه آنها را به «گروه مطالعاتی » جلب کند.
یک روز ، رهبر فرقه ای که وی در آن بود به طور ناگهانی روش کار را عوض کرد . تا آن زمان، اعضا به صورت فردی به دنبال افراد جنس موافق می رفتند ،اما رهبر اعلام کرد که :«حالا ما به صورت تیمی به جذب و عضو گیری می پردازیم . از این پس ،دو نفر از خواهران یا دو نفر از برادران به صورت یک تیم دو نفره برای جذب و عضو گیری خواهند رفت و آنها می توانند هم به مراجعه نمایند .» رهبر گفت که مراجعه و برخورد دوستانه یک زن تنها به یک مرد ،یا مراجعه یک مرد تنها به یک زن صحیح نیست و درست جواب نمی دهد ،ولی دو زن و یا دو مرد می توانند بر خورد دوستانه داشته باشتد و تیم قادر خواهد بود دانشجویان از هر دو جنس مرد و زن را سریعتر جذب نماید . آن زن گفت که متد جدید بهتر جواب داد .
هر فرقه ای متدهای خاص خودش را به وجود می آورد . برخی برای عضو گیری دفترچه دستور العمل راهنمایی دارند و برای اعضایی که جهت یافتن صرفا افراد خام می فرستد ،برخی سهمیه ای برای هر عضو مشخص می کند تا جذب نماید ،بعضی فرقه ها هم به اعضای می گویند اسامی هر کس را که می شناسند ،لیست کنند و سپس به همه آنها جهت پیوستنشان مراجعه نمایند .
رهبری فرقه به اعضا کمک می کند تا لیست برخورد خود را تصیفه کرده ، نقاط ضعف اعضای آینده را ، بر پایه توضیحاتی که در گزارش های کتبی داده شده است ، معین نمایند . هیچ حد و مرزی برای استفاده از فریب و خدعه وجود ندارد . اعضای سابق فرقه ها اغلب به من می گویند که آنها به دلیل میزان فریبی که درجذب آنها به کار گرفته شده بود ، حتی برداشتن اولین گام حیاتی به سمت پیوستن به فرقه را هم حس نکرده بودند .
من سئوال می کنم« آیا تا به حال کسی شما را به رفتن به جایی ، انجام کاری و اعتقاد به موضوعی که بعدا فهمیده اید واقعی نبوده ، نفریفته ؟ بسیاری از افراد چنین تجربه ای را داشته اند و وقتی به مرحله عضو گیری فکر می کنند به این شکل آن را بهتر می فهمند .
ادامه دارد…
تهیه و تنظیم: معصومه حسن زاده، پایگاه خبری – تحلیلی فراق
برگرفته از کتاب «فرقه ها در میان ما » نویسنده خانم دکتر مارگارت تالر سینگر ، مترجم ابراهیم خدابنده
فرقه ها چگونه عمل می کنند ؟ / ۱
انتهای پیام