شهروز تاجبخش، ایران قلم، چهارم مارس ۲۰۱۵:… بر طبق تعاریف و تحلیل های مسعود رجوی ، جناح جنگ طلب امریکا می بایست مقدمات حمله نظامی به ایران را مهیا کند تا در این میان با سرنگونی رژیم ایران مسعود رجوی وهمسرش به حکومت برسند. این رویای رجوی قبل از اینکه غیر واقعی باشد نمایانگر وابستگی این فرقه به کشورهای بیگانه می باشد.امید واهی فرقه مجاهدین به جناح جنگ طلب امریکایی …
Long March of the Yellow Jackets: How a One-Time Terrorist Group Prevailed on Capitol Hill
لینک به منبع
رسوایی دوباره لابی های مجاهدین در آمریکا
روز پنج شنبه گذشته۲۶ فوریه ، سایت معتبر اینترسپت در گزارش مفصلی به قلم علی غریب و الی کلیفتون به لابی سازمان مجاهدین در واشنگتن با چندین منبع اختصاصی پرداخته است .بر طبق آمارهای مستند این گزارش ، از سال ۲۰۰۹ تا سپتامبر ۲۰۱۲ ، مجاهدین ۳۳۰ هزار دلار به کمپین های انتخاباتی پول داده اند که از جمله آنها کمپین مک کین ، منندز ، رورا باچر و سناتور تروچلی هستند .
البته مانند همیشه و طبق روال جاری مجاهدین در فرافکنی و حمله به منتقدین ، نویسندگان هدف حمله مجاهدین قرار گرفته اند که اینها اجیر وزارت اطلاعات هستند که البته چیزی از ارزش افشاگری منتقدین کم نمی کند .
گزارش های افشاگرانه بسیاری از طرف افرادی که ارتباط مستقیمی هم با مجاهدین نداشته اند در مورد منابع مالی مجاهدین و لابی های آنها در آمریکا و اروپا نوشته شده است ؛اسکات پیترسون گزارشگر کریستین ساینس مانیتور در گزارشی که چند سال پیش نوشته بود نیز به تفصیل به این موضوع اشاره کرده بود .
همچنین خانم آن سینگلتون همسرآقای مسعود خدابنده هم کتاب دیگری به انگلیسی نوشته که حاوی اطلاعانی درباره همین موسسات و منابع مالی در فصلی از آن است و اینها تنها گوشه ای از افشاگری هایی است که تازه از جانب اعضای سابق مجاهدین مطرح نشده است .
ویدئوی رد و بدل شدن پول نقد میان مسئولان شناخته شده حکومت صدام حسین و چهره های شناخته شده سازمان و بسیاری اسناد و مدارک دیگر بخشی از منابع اولیه این پول های هنگفت را نشان می دهد .در جریان تحقیق خزانه داری آمریکا از مجاهدین ،مدارک جدیدی در رابطه با سازمانهای تقلبی و خود ساخته مجاهدین خلق در اختیار وزارت خزانه داری امریکا قرار گرفت. این مدارک بوضوح رابطه و طرق تغذیه مالی این سازمانهای تقلبی با مراکز مالی و پشت پرده سازمان مجاهدین خلق و منابع مالی تحت کنترل رهبران فرقه رجوی را نشان می دهند. مدارک همچنین نشان میدهند که چگونه اعضای عالی رتبه این سازمان از طریق تعدادی از همین سازمانهای تقلبی و خود ساخته حمایت های سیاسی از طریق پارلمانها را خریداری می کنند .متاسفانه تا همین حالا هم برخی از بازنشستگان سیاسی و ارتشی در امریکا تحت تاثیر تاکتیک های تبلیغاتی بدام این سازمان افتاده اند و تعدادی از آنها در حال حاضر تحت تحقیق و بررسی قانون در رابطه با “کمک و حمایت از یک گروه تروریستی” می باشند زیرا اگر چه سازمان مجاهدین خلق ایران بخاطر برخی نکات صرفا تکنیکی وقانونی از لیست گروههای تروریستی خارج گردید ولی نگرانی مقامات اروپایی و امریکایی از ادامه خشونت و ترور در سازمان هیچ گاه منتفی نشد و نشده است.
از طرف دیگر سیاست خارجی مجاهدین در آمریکا بر کارشکنی در مسیر پرونده هسته ای استوار است و مجاهدین تمام هم و غم خود را بر این نهاده اند که تمام تلاش خود را برای سنگ اندازی در این مسیر انجام دهند ؛ امری که همسو با جناح جنگ طلب آمریکایی باعث ادامه تحریم ها بر ” خلق قهرمان ” جاده صاف کن جنگ است.
نکته مهم آن که این سیاست ناشی از این حقیقت است که حیات مجاهدین بدون ارباب و صاحب کار مقدور نیست. رجوی برای توجیه و هضم پذیر کردن این واقعیت سالهاست که بحث «تعادل قوا» را مطرح کرده است و قرار گرفتن در کفه قدرتمند را ضامن پیروزی خود می داند. این که بحث انقباض جمهوری اسلامی ( یعنی کنار نیامدن با آمریکا) را مطرح و آن را عامل سرنگونی معرفی می کند نیز از همین باور سرچشمه می گیرد . از طرفی به هواداران و اعضا اثبات کند که انتخاب درستی داشته و در سیاست نزدیکی به آمریکا، گشایشی برای تشکیلات به گل نشسته فرقه وجود دارد و راه نجات در به دست آوردن حمایت آمریکاست!
امید واهی فرقه مجاهدین به جناح جنگ طلب امریکایی و تبلیغات این فرقه در این راستا نشاندهنده آن بود که این جریان وابسته بطور مستقل در سرنوشت خود هیچ نقشی ندارد .
بر طبق تعاریف و تحلیل های مسعود رجوی ، جناح جنگ طلب امریکا می بایست مقدمات حمله نظامی به ایران را مهیا کند تا در این میان با سرنگونی رژیم ایران مسعود رجوی وهمسرش به حکومت برسند. این رویای رجوی قبل از اینکه غیر واقعی باشد نمایانگر وابستگی این فرقه به کشورهای بیگانه می باشد.امید واهی فرقه مجاهدین به جناح جنگ طلب امریکایی وهزینه هایی که در این زمینه می کند نیز تایید دیگری بر وابسته بودن و مزدوری این فرقه است .
اصولا جریانات سیاسی وابسته در تاریخ معاصر ایران دارای دو مشخصه خاص می باشند:
اول اینکه بدیل وابستگی و حمایت خارجی نسبتا عمری طولانی تر داشته اند که در نمونه بارز آن سازمان مجاهدین می باشد( این فرقه بیش از نیمی از عمر خود را مدیون حمایت بی دریغ صدام حسین بوده و اکنون نیز در زیر چتر حمایتی لابی های اسرائیلی و امریکایی بسر می برد).
دومین مشخصه این نیروهای وابسته سرنوشت غیرقابل انتظار آنهاست که در اثر توافق ها وتصمیات حامیان و مخالفان آنان بوقوع می پیوندد و سرنوشت غیر قابل پیش بینی فرقه مجاهدین در عراق و فرانسه نیز مسئله ای است که معادلات بین المللی و سیاسی آن را تعیین خواهد کرد .
اگرچه مجاهدین خلق به لطف منابع مالی وسیع و ماشین خبرپراکنی قدرتمند خود تلاش کرده است تا خود را یک نیروی نظامی قدرتمند با پشتوانه مردمی ایرانیان معرفی کند، اما واقعیت اثبات شده این است که چنین ادعاهایی بی پایه و اساس است. حقیقت این است که مجاهدین خلق نه یک نیروی قدرتمند و نه نماینده دموکراتیک ایرانیان، که تنها یک فرقه ایدئولوژیک ـ تروریستی با رهبرانی در سایه است و در میان مردم ایران دیگر پایگاهی ندارد .
لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=1615