تشریح ماهیت تروریستی تشکیلات مجاهدین خلق در دادگاه از نگاه کارشناسی
طرح رشد اتحادیه اروپا برای آلبانی چیست؟
وقتی آلوده شدیم گفتند راه برگشت ندارید
منافقین ۸ هزار ایرانی را در عملیات چلچراغ به شهادت رساندند / ماجرای سرقت ادوات نظامی ایران توسط مجاهدین خلق
مردانگیام فدای تو
روایت جانباز جنگ تحمیلی از اقدام منافقین به بزرگنمایی کارهای خود
پاسخ وکیل شکات به اعتراض وکیل متهمان در دادگاه محاکمه منافقین
شهید محمدحسین قاسمی طوسی
نامه آقای محمود هاجری به برادر تحت اسارتش در کمپ لیبرتی ششمین نامه خانواده در طی ۵ ماه اخیر سلام خدمت برادرعزیزم علی علی جان خیلی دلم برای دیدنت تنگ شده و میدانم بالاجبار از کانون خانواده بدور افتاده ای اما بدان همیشه در قلب ما جا داری! علی جان من ۴ساله بودم که به […]
مریم رجوی که به عنوان رئیس جمهور منتخب شورای ملی سرکاری در این مراسم هر ساله شرکت میکند و با لباسهای گرانقیمت و مرتب با تکان دادن پرچم شیرو خورشید و با خنده ملیح که دندانهای ردیف شده و صدفی وی را برجسته میکند وارد سن میشود و این عمل هر ساله تکرار میشود و بعد از خوشامدگویی به جمعیت اجاره ای شروع به خواندن متنی از پیش تهیه شده توسط دیگران می کند که مرا یاد سخنرانی های خسته کننده و بی محتوای شاه سرنگون شده ایران می اندازد که جز پرت و پلاگویی و چرندیات هیچ دستاورد دیگری نداشت و ندارد.
و مجاهدین خلق ایران مقصدشان ناکجا آباد است که به جای پیروی از آداب و اصول و فرهنگ ایرانی که ارج نهادن به مقام پدر و مادر است در مقالات خود پدران و مادران عزیز و رنج کشیده را خائن جاسوس و مزدور می خوانند و میگویند پدران مادران ما یا در قبرستانند و یا در زندان این در کدامین فرهنگ و در کدامین مذهب می گنجد؟
فرقه رجوی از چه چیزی وحشت دارد که اینگونه خانواده ها را تحت هر عنوانی مورد هتاکی و فحاشی قرار میدهد و اجازه ملاقات خانواده ها را با عزیزانشان نمی دهد مگر فرقه رجوی نمی گوید که نفرات سازمان گوهران بی بدلیلی هستند که میتوانند هر معادله ای را حل کنند و از پس هر ابتلائی بر بیایند خوب اگر راست میگوئید اگر واقعا شما تا بن استخوان به حرف خودتان اعتقاد دارید پس نگرانی از چیست از چه چیزی میترسید که مانع این اولیه ترین حقوق یک انسان میشوید مگر یک پدر پیر و یا مادر سالخورده چه چیزی دارد که باید از ان وحشت کرد ؟
نیمه شب همه را از خواب بیدار کردند (البته کسی خوابش نبرده بود وهمه بیدار بودند) گفتند که نیروهای مالکی پشت در ۲۰۰ صف کشیده اند وآماده وارد شدن هستند اما شلیک نمی کنند ومرز سرخ شلیک دارند بنا بر این با آنها از همان ابتدا درگیر می شویم نباید به هیچ وجه وارد اشرف شوند واین هم مرز سرخ ماست.
بعد از اشغال عراق توسط آمریکا سازمان مجبور شد درهای اشرف را به روی آمریکایی ها باز کند و این اوج شرمندگی و سرافکندگی برای سازمانی بود که عدم ارتباط با زنان و طلاق ایدوئولوژیک و حریم رهبری از انقلاب های مهم آن بود ، روزی جسد چند نوزاد در زمینهای اطراف سازمان پیدا شد و علی رغم پنهان کاری افراد رده بالای سازمان ، بالاخره اخبار چند نوزاد مرده و مدفون شده در زمینهای اشرف به گوش همه رسید ، مجاهدینی که زن ها را حریم رهبری می دیدند؛ دور از چشم رهبری به عشق بازی مشغول بوده ولی در نشستها از اینکه کسی هنگام راه رفتن خواهری دچار لحظه جیم شده بود گلویشان را پاره می کردند که به ناموس رجوی نگاه کرده ای و…
یک روز برای اکبر رودینی داشتم خاطره تعریف میکردم که برای نهار مرغ داشتیم ناگهان اکبر رودینی حرفم را قطع کرد و با تعجب گفت مگه شما تو ایران مرغ داشتین که بخورین . سازمان طوری شستشوی مغزی میداد کسانی رو که تو اشرف بودند فکر میکردند ایران همیشه قحطی هست و کسی حتی نان برای خوردن ندارد
گرد و خاک تبلیغاتی فرقه رجوی و لاپوشانی خفت و خواری مریم رجوی در کنفرانس فرعی کنگره آمریکا یک کمیته فرعی کنگره آمریکا پیرامون گروه دولت اسلامی جلسه ای را در مورد گروه داعش برگزار کرد خبر این جلسه از طریق لابیهای جیره خوار رجوی به ایشان رسید و ایشان تلاش مذبوحانه ای را آغاز […]
حرفهای درسینه نگهداشته شده، گوشه ای از درد ها و زخم های من است، واقعیت هایی است که با آنها روبه رو بوده ام و عمرم و تمامی هستی ام را در این راه ازدست داده ام و به اعتماد من خیانت شد ، به عبارتی بایستی بگویم که خیانتی بزرگ به من و امثال من مسعود رجوی کرده است.
قبل از آغاز خواهش می کنم که نام اصلی من نزد مدیر سایت امانت باشد. از ابتدای آمدن ما به آلبانی ، فرقه رجوی و مسئولین سرکوبگر تشکیلات با تمام تلاش در پی این بودند که ما جداشدگان را به هر قیمت در بند تشکیلات خود نگه دارند و حتی با اشراف به این که بسیاری از ما علنا اعلام جداشدن کرده بودیم اما به حضور فیزیکی افراد قانع بودند .
سازمان تمامی توجه و معیارهای خود را به مبارز بودن افراد و مبارزه کردن آنان معطوف می داشت و در نتیجه بسیاری از ارزش های اخلاقی و بعد معنوی را به فراموشی می سپرد . به همین دلیل به تدریج فساد و قدرت طلبی در میان افراد و سازمان شکل گرفت و توسعه یافت . به طوری که انجام فرایض و رعایت موازین اخلاقی اهمیت خود را از دست داد .