درخواست برای دستگیری «یوئل کاپلان»، رئیس خاخامهای آلبانی
نسخه انگلیسی شماره ۴۲ مجله خبری-تحلیلی «فراق» منتشر شد
جزئیات حمایت پشت پرده صدام از عملیاتهای منافقین / کشتاری که «هدیه نوروزی مشترک با عراق برای مردم ایران» خوانده شد! / خودسوزی ۷۰ عضو جداشده در زندان ابوغریب
تشریح ماهیت تروریستی تشکیلات مجاهدین خلق در دادگاه از نگاه کارشناسی
طرح رشد اتحادیه اروپا برای آلبانی چیست؟
وقتی آلوده شدیم گفتند راه برگشت ندارید
منافقین ۸ هزار ایرانی را در عملیات چلچراغ به شهادت رساندند / ماجرای سرقت ادوات نظامی ایران توسط مجاهدین خلق
مردانگیام فدای تو
هر سازمانی ممکن است[!] یک سری اشتباهاتی داشته باشد اما من جزو هواداران سازمان مجاهدین بودم و هستم و به گذشته خود که هوادار این سازمان بوده ام افتخار می کنم.
خانم فائزه که معاون مسئول اول سازمان بود آمد و دیدم که فائزه و لیلا دشتی خیلی خوشحال هستند و سریعاً به مسئول صنفی گفتند که چون شاخ آمریکا شکسته به بچه ها شیرینی بدهید و بعد آهنگ های شاد پخش کردند و تعدادی شروع به رقصیدن کردند
چند مدتی بود که خبری ازعمووزن عمو نداشتیم تااینکه درهمان سالها یکبارزن عموبا خانواده ام تماس گرفت وماجرای رفتنشان به عراق ومشکلاتی که درگیرش شده بودند را بدین صورت تعریف کرد که خودش ازرجوی جدا شده وبا مشکلات زیاد توانسته به اتفاق فرزند خردسالش به آلمان برود وپناهندگی بگیرد. زن عمویم اضافه کرده بود که ابراهیم موفق به خروج ازفرقه رجوی نشده وکماکان درعراق بسرمیبرد.”
بهر حال ما فریب خورده بودیم وبرای گرفتن پناهندگی به نزد آنها رفتم که شاید بعداز ۳ ماه الی۶ ماه ما را به یک کشور دیگر انتقال دهند اما دیدیم که فرقه راه ورودی آسان دارد اما خروج از آن سالها زندان دارد. زندگی ما را درعراق غسر قانونی کرده بودند به همین خاطر سازمان اگر به دولت عراق تحویل می داد باید ۸ سال زندان را تحمل میکردیم!
ابراهیم خدابنده از مسئولین سابق بخش روابط بینالمللی مجاهدین است که ۲۳ سال از بهترین سالهای جوانیاش را در این گروه بسر برده است. او که بقول خودش در طول این سالها بدون حتی یک ساعت مرخصی در خدمت تشکیلات رجوی بوده، بالاخره و بر اساس یک اتفاق دستگیر شده و از تشکیلات رجوی جدا میگردد
درادامه این ملاقات صمیمانه مسول انجمن به مرد شریف شالیکار گیلک که چشم انتظار برادر اسیرش درفرقه بدنام رجوی است گفتند” انشاءالله درملاقات با آقای شعبانی خبر جدیدتر از برادرتان ابراهیم خواهید شنید ولیکن من هم سالیان با ابراهیم بودم وحسابی از وی شناخت دارم .
در حال حاضر، آنطور که از پیام های رسیده بر می آید، مسئله داری همچنان در سطوح بالای سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت به شدت وجود دارد و تمام سعی و تلاش مسئولین اینست که خبرهای این جریان گسترده مسئله داری به بیرون درز نکرده و نمود ظاهری در میان هواداران نداشته باشد
ظاهرا منافقین تحت فشار شدید اعضا در داخل و خارج گروهک درباره اینکه سرنوشست مسعود رجوی و این که او کجاست؟ چه می کند؟ و چرا درباره مهمترین تحولات مربوط به ایران و گروهک حرفی نمیزند یا موضع نمی گیرد مجبور شده است که چنین نمایش مضحکی را اجرا کند.
من هم محفل های زیادی داشتم و بخاطر ایجاد رابطه ی سریعی که با بچه ها داشتم در جریان روحیات و نظرات آنان قرار می گرفتم. طولی نکشید که در همان پذیرش یک نشست عمومی برایم ترتیب دادند و بخاطر تنظیمات غیر تشکیلاتی و مشخصا محفل های سیاسی که داشتم، بقیه بچه ها را علیه من شوراندند.
حقیقت این است که درسال ۱۳۶۰ مسعود رجوی به همراه ابوالحسن بنی صدر پاس از شروع اعلام رسمی فازنظامی وعملیات تروریستی باربودن یک هواپیما وارد خاک فرالنسه گردیدند و لذا مسئولینت کلیه اقدامات تروریستی درایران طی سالهای ۱۳۶۰/۱۳۶۵ به عهده دولت های وقت فرانسه می باشد زیرا دراین مدت ” پایگاه فرماندهی ترور ها درایران درخاک فرانسه قرارداشته و سران این فرقه ازهمین کشور دستور ترور _ بمب گزاری _ انتحاری _ آدم ربایی _ خمپاره زنی وانفجار لوله های نفتی و دیگر مراگز عمومی را بعهده داشته اند
عکس پدری که لحظه های پایانی عمر را به عشق دیدن روی فرزند دلبندش در پشت سیاج های زندان اشرف به انتظار نشسته. چراغ عمر را بر درختی آویخته و ازدحام افراد بی اندیشه که از مرگ می هراسند به تماشا نشسته است.