گوشه ای از واقعیتهای بیانیه های افشاگری صادره از جانب فرقه رجوی

(هتل مهاجر بغداد)

اخیرا مطلب مطولی که توسط فرقه رجوی در پژواک ایران منتشر شده است را دیدم که به ظاهر یک بیانیه اطلاعاتی افشاگرانه می باشد

لینک بیانیه

http://pezhvake-iranzamin.blogspot.co.uk/2016/03/blog-post.html?m=1

فرقه با انتشار این بیانیه و افشای اطلاعات ریز و دقیق از هتل مهاجر و مسئولین آن گرفته تا افراد جدا شده از فرقه و همچنین هواداران فرقه و اعضای شورا و فعالیتها و ارتباطات همه اینها، چه در عالم واقع و چه در دنیای مجازی، تسلط کامل خویش بر همه چیز را نشان داده است و با اثبات اینکه گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد، جنبیدن آن پشه عیان از نظر شاخه اطلاعات فرقه می باشد، اقدام به خط و نشان کشیدن و ارعاب طرف حسابهای مختلف نموده است.

هدف از نوشتن این سطور نه پاسخگویی به فرقه، بلکه روشنگری و توضیح و تشریح رندی و تردستی و شعبده رذیلانه ایست که در بیانیه فرقه بکار رفته و رو کردن دست شیادان ناشر آن و بیان واقعیتهایی که در بطن اطلاعیه نهفته است.

با یک بررسی اجمالی این بیانیه و یک آشنایی مختصر با افکار و عملکرد رجوی و تردستی هایش، به سادگی می توان فهمید که:

یکم: بیانیه بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد تا اطلاعاتی و اطلاعات آن بسیار ناچیز و ناموثق و پیش پا افتاده و عمدتا تکرار همان مطالبیست که طی یکی دو سال گذشته در بیانیه ها و اطلاعیه ها و به اصطلاح افشاگری های فرقه آمده بود. و این موضوع به خوبی نشان می دهد شاخه اطلاعات سازمان دیگر توان اجرایی و کارآیی دستیابی به اطلاعات را ندارد و عملا ضربه ای که با پذیرش جابجایی به لیبرتی و کشته شدن نفرات اصلی این شاخه در اشرف خورد بسیار کاری بوده و شبکه بیرون از لیبرتی از کار افتاده است و فرقه دیگر توان کسب اطلاعات جدید نداشته و لاجرم مطالب بی ارزش و تکراری سابق را برای چندمین بار نشخوار می کند.

دوم: در بیانیه عامدانه اطلاعاتی از قبیل اسم و شماره تلفن سجاد و بیان اینکه بنا به گفته خودش در لبنان بوده و مطالبی آورده شده که به خواننده الغاء کند که اطلاعات توسط افرادی که از فرقه جدا شده و در هتل بوده اند به فرقه داده شده است. و هدف ایجاد شک و شبهه و بی اعتمادی به افراد جدا شده ای است که در هتل بوده یا در آینده به هتل می آیند. و ایجاد این فضا که به جدا شدن جدا شده ها نباید اعتماد کرد و باید همیشه آنان را نیروی بالقوه فرقه دید.

سوم: با بیان بعضی مطالب به ظاهر ریز و دقیق سعی دارد به خواننده الغاء کند که کنترل کامل و دقیقی بر فضای مجازی و تمامی فعالیتهای دو طرف (هم هواداران فرقه و هم اعضای شورا و هم وزارت اطلاعات و جدا شده ها) دارد و بدین ترتیب هواداران و اعضای شورا را بترساند و مرعوب کند که گویا تمامی فعالیتهایشان توسط سازمان زیر ذره بین قرار دارد.

چهارم: با تکرار مجدد اسامی افراد جدا شده ای که فعالیت دارند و علیه فرقه افشاگری می کنند و بیان اینکه “مزدوران دیگری هم با سجاد رابطه نزدیک دارند که در فرصت دیگری به افشای آنها می پردازیم”، قصد ارعاب جداشده هایی را دارد که به هر دلیلی تا کنون سکوت کرده و علیه رجوی دست به افشاگری نزده اند.

پنجم: با وارونه نمایی فعالیتها و افشاگریهای جداشده ها و توصیف آنها به یک شبکه اطلاعاتی مشابه وزارت اطلاعات که به موازات این وزارتخانه فعالیت دارد قصد شیطان سازی علیه جدا شده ها و اراییه یک تصویر وحشتناک و خطرناک از آنها را دارد تا به قول رجوی آنها را رژیم مالی کند و بدین وسیله مانع از آن شود که کسی از هواداران یا اعضای شورا جرات نزدیک شدن به آنها را داشته باشد.

ششم:  تحت تعقیب بودن سجاد هم چیزی نیست جز اینکه رجوی نمی خواهد و نمی تواند باور کند که تا ابد نمی تواند اعضای اسیر فرقه در لیبرتی را بفریبد و آنها به خود آمده و دارند خویش را از چنگال این فرقه رها نموده و به دنیای آزاد بیرون از فرقه پا نهاده و گوشه ای از آنچه بر آنان گذشته است را فاش می نمایند. لذا سجاد را عامل جدا نمودن اعضا و فعالیتها و افشاگریهای آنان علیه فرقه قلمداد می نماید و با همین باور خویش به شدت از سجاد به عنوان یک عنصر کلیدی و ادامه کار وی در عراق یا احتمال انتقالش به اروپا به عنوان یک نیروی تاثیر گذار در هراس است و با یک فقره رندی خاص خودش مثلا طرف حسابها را به این وادی سوق می دهد که حال که سجاد شناسایی شده و اطلاعاتش منتشر شده است پس دیگر نه برای کار در عراق مناسب است و نه برای کار در اروپا. و بدینگونه تلاش می کند تا طرفهای مقابل را بفریبد و در کار و برنامه آنها اخلال ایجاد کند.

هفتم: موضوع اصلی اطلاعیه و محور همه صحبتها هتل مهاجر و مسئول آن و فعالیتهای آن و افراد جدا شده و فعالیتهای آنان می باشد. در عین حال نتوانسته نیشی هم به خانواده ها نزند و این نشاندهنده عمق گزیدگی رجوی از هتل مهاجر و مسئول آن و جدا شده ها و خانواده ها و فعالیتهای آنان است.

هشتم: آقای رجوی و شاخه اطلاعات فرقه و صادر کنندگان این بیانیه عمدا یا سهوا فراموش کرده اند که اطلاعات ریزتر و دقیق تر و مهمتر مربوط به هتل مهاجر بغداد را بیان کنند. از جمله اینکه این هتل یک هتل معمولی در وسط شهر بغداد است که روزانه مراجعین عراقی یا خارجی مختلف از آن استفاده می کنند و هیچ چیز مخفی و غیر علنی در آن وجود ندارد. اولین طرفی که به ساکنان لیبرتی اطلاع رسانی می کند که یک مکان امن به نام هتل مهاجر برای ساکنان در نظر گرفته شده است کارمندان کمیساریا می باشند و اولین پیشنهاد دهنده به ساکنان که به هتل بروند کارمندان کمیساریا می باشند. در ابتدای خروج از لیبرتی و قبل از فرستاده شدن افراد به هتل، در دفتر کمیساریا یک توجیح کامل صورت می گیرد. افرادی که نامشان در بیانیه آمده است نیروهای امنیتی و خدماتی عراقی هستند که صرفا در هتل به عنوان مامور دارند انجام وظیفه می کنند. اما مقام اصلی که از سوی دولت عراق مسئول هتل است آقای حقی نام دارد و ایشان همان کسی است که از جانب دولت عراق مسئول کمپ لیبرتی می باشد و معرف حضور رهبران کمپ می باشد و به طور مداوم با او جلسه دارند. و بسیاری اطلاعات دیگر که عمدا یا سهوا درز گرفته شده است. و اینها سیاستهای لو رفته همیشگی رجویست که وقتی جرات در افتادن با خانم هیلاری کلینتون و وزارت خارجه امریکا  را ندارد به آقای کوبلر حمله می کند و وقتی جرات در افتادن با آقای حقی را ندار به ملازم حیدر و ابو کرار و … حمله می کند.

با این توضیحات پر واضح است که این بیانیه فرقه نه یک بیانیه اطلاعاتی که یک شعبده تبلیغاتیست که به روشنی ترس و هراس رجوی از سه چیز را عیان می نماید.

اول هتل مهاجر و مسئولین و دست اندر کاران آن به عنوان مکانی خارج از کنترل فرقه که افراد جدا شده به آن منتقل می شوند.

دوم خود اعضای جدا شده که با جدا شدن و افشای جنایات پنهان سالیانی که در اشرف و لیبرتی واقع شده اقدام به روشنگری و رو نمودن دست رجوی می نمایند.

سوم خانواده های درد کشیده اعضا که با آمدن به جلوی درب کمپ پیام آوران رهایی فرزندان خویش و مشوقان آنان برای رهایی از چنگال فرقه هستند.

و اینک می توان نتیجه گرفت که دقیقا عکس آنچه که رجوی در پی آنست بر همه افراد ذیربط واجب است که هر چه در توان دارند در راستای تقویت و گسترش فعالیتهای خانواده ها و افراد جدا شده تلاش نموده و از آنان حمایت نمایند.

و بر تمامی اعضای جدا شده و بخصوص کسانی که خود مدتی حضور در هتل مهاجر را تجربه کرده اند و واقعیت آنرا از نزدیک دیده اند واجب است که در راستای تقویت و تشدید فعالیتهای این هتل و مسئولین و دست اندر کاران آن واقعیتها را بیان کرده و به اطلاع عموم برسانند.

واقعیتهایی از جمله اینکه:

۱- این هتل تنها کانال خارج از کنترل رجوی است که ساکنان لیبرتی برای رسیدن به دنیای بیرون و زندگی طبیعی در اختیار دارند.

۲- هتل محیطی است تحت کنترل و نظارت دایمی کمیساریای عالی پناهندگی و یونامی و صلیب سرخ و وزارت حقوق بشر عراق و ارگانهای حقوق بشری.

۳- هتل محیطی آزاد است با امکانان کامل و رایگان وصل ارتباط با جهان خارج بدون هیچ سانسور و کنترلی.

۴- تصمیم گیری ها کاملا فردی است و هر کس به اراده و اختیار مطلق خود آینده و سرنوشتش را انتخاب می کند.

۵- در هتل امنیت و خدمات کامل وجود دارد و هر لحظه دسترسی به تمامی ارگانها وجود دارد و مناسبترین محیط برای تفکر و مشورت و تصمیم گیری است.

۶- جدا شده هایی که فعالیت می کنند بنا به دلایل شخصی و مطابق با تصمیم گیری شخصی خود اقدام به فعالیت کرده و هیچ ربطی به سجاد یا مسئولین هتل ندارند. همانطوری که تعدادی هم بنا به دلایل شخصی سکوت می کنند و آنچه بر آنان گذشته است را در سینه خود پنهان می دارند.

و خوب است همه ما کمی تامل و تعمق کنیم و از خود بپرسیم که به راستی چرا رجوی ای که مدعی مبارزه با امپریالیزم جهانی و در پی سرنگونی رژیم ایران بود به نقطه ای رسیده است که مبارزه اش با افراد جدا شده و خانواده های اعضای خودش شده است؟

علت ترس رجوی از هتل چیست؟

و یکبار مرور کنیم که رجوی چگونه طی سالیان با استفاده از شرایط عراق تحت حاکمیت صدام حسین سازمان مجاهدین را به یک فرقه بسته تبدیل کرده و اعضا را با انواع شیوه های غیر متعارف به اسارت در آورده است و اکنون هم از آگاه شدن اسرای لیبرتی و ارتباط آنها با خانواده هایشان و هم از افشای جنایات سالین خودش در دنیای بیرون وحشت دارد.

و  دلیل خصومت هیستریک رجوی با خانواده و هتل و جدا شده را دریابیم.

با آرزوی موفقیت برای تمامی کسانی که خواهان رهایی اعضای اسیر فرقه و خروج آنان از لیبرتی و ورودشان به دنیای آزاد و زندگی طبیعی می باشد.

ساسان