• امروز : پنج شنبه - ۱۸ بهمن - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 6 February - 2025

نکاتی درباره ضربه کاری به ساختار مجاهدین در ۱۹ بهمن ۱۳۶۰

  • کد خبر : 50501
  • 06 فوریه 2025 - 11:14

در تاریخ ۱۹ بهمن ۱۳۶۰، لو رفتن پایگاه‌های اصلی سازمان مجاهدین در تهران منجر به ضربه‌ای جبران‌ناپذیر برای آنان و کشته شدن نفر اول سازمان در داخل کشور شد.

mo 45 5

به گزارش فراق، این امر با فروپاشی تشکیلات فرقه، شرایطی را فراهم آورد که طی چند ماه بعد، سایر خانه‌های تیمی اصلی و مرکزیت سازمان در ایران نیز لو رفته و اکثریت مطلق اعضای رده‌بالا کشته یا دستگیر شدند. نهایتاً، این وضعیت به متلاشی شدن تشکیلات نفاق در داخل کشور انجامید.

به همین دلیل، از شهریور ماه ۶۱، سازمان مجاهدین با قبول شکست مفتضحانه و به گل نشستن تمامی تحلیل‌هایش، خط خروج نیروها را اعلام کرد و اعضای باقی‌مانده تیم‌های تروریستی از ایران خارج شدند. در این رابطه، تحلیل و یادآوری برخی نکات حائز اهمیت است.

نکته اول: سازمان مجاهدین با با سبعیتی وصف‌ناپذیر از اوایل سال ۶۰، مسیری انحرافی در پیش گرفت که جز قدرت‌طلبی و تمامیت‌خواهی رجوی چیز دیگری نبود. با همین نیت، رجوی می‌خواست با کشتار و ترور، نظام نوپای جمهوری اسلامی را سرنگون کند و خود را به ریاست برساند.

نکته دوم: دوگانگی رفتاری و عملکرد سازمان مجاهدین است که با گذشت هر سال، بهتر می‌توان آن را تحلیل کرد و درباره‌اش سخن گفت. سازمان مجاهدین، یک نهاد قدیمی با چند ده عضو در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بود که با سوءاستفاده از این پیشینه، خود را مدافع آزادی، دموکراسی و سانترالیسم مرکزیت معرفی نمود و اساس و پایه ایدئولوژی خویش را بر مبنای صداقت، برابری و قسط اعلام و تبلیغ می‌کرد تا بتواند هزاران نیروی تازه‌نفس را تشویق به عضویت نماید. اما در عمل و به‌ویژه در مقاطع حساس، ذات خویش را به نمایش می‌گذاشت و عیان می‌شد که آن همه چیدن مبانی فریبنده و ادعاهای دموکراسی و صداقت، دروغ و توهمی بیش نبوده و همه به‌خاطر جذب نیرو برای کسب قدرت بود.

چرا که: الف: رجوی در حالی اعلام مبارزه و جنگ نمود که چند هزار هوادار علنی در شهرهای مختلف داشت که به فعالیت‌های سیاسی می‌پرداختند و قصدی برای عملیات و رویارویی‌های نظامی نداشتند. او بدون در نظر گرفتن عقاید آنان، یکباره فرمان جنگ و ترور داد. بدین ترتیب، در همان سال ۶۰، بسیاری از نیروهایش که مخالف اعمال مسلحانه بودند، کنار کشیدند.

ب: در شرایط آغاز مبارزه مسلحانه، رجوی به‌سرعت از کشور خارج و به مکان امنی فرار کرد و به بقیه نیروها فرمان جنگ و عملیات انتحاری داد.

ج: در داخل ایران، کلیت اعضای سازمان مهم نبودند. تنها و تنها بهترین شرایط امنیتی و حفاظتی برای درصد بسیار کمی از اعضای رده‌بالا فراهم شده بود. حضور موسی خیابانی، فرد شماره یک سازمان در ایران، به همراه همسرش آذر رضایی و اشرف ربیعی، زن مسعود رجوی، با بچه‌هایشان در یک ویلای اشرافی در زعفرانیه تهران با ده‌ها محافظ، و همچنین حضور ابریشم‌چی و زنش مریم قجر در بهترین خانه‌های سازمانی و خروج به‌تنهایی آن‌ها هنگام احساس خطر از پایگاه و بی‌خبر گذاشتن بقیه که منجر به دستگیری و کشته شدن آنان شد، نشان از طبقاتی بودن و درجه‌بندی کردن افراد در داخل تشکیلات بود.

د: همان زمان، بسیاری از هواداران و اعضای زندانی بیشتر از ضربه خوردن تشکیلات، از محل اختفای موسی خیابانی در زعفرانیه و سایر اعضای رده‌بالا شوکه شدند. پیش‌تر از فرار مسعود رجوی به ویلایی در فرانسه شوکه شدند و بعدها نیز نگرش طبقاتی و دوگانگی رجوی در تمامی ابعاد رفتاری، کلامی و عملکردهایش، یکی از عوامل اصلی ریزش درونی سازمان مجاهدین شد.

بسیاری از اعضای سازمان مجاهدین، به‌ویژه آن‌هایی که در خانواده‌های مذهبی پرورش یافته بودند، در زمانی که به عضویت سازمان درآمدند، این حجم از انحراف، خشونت و تمامیت‌خواهی‌های رجوی را متصور نبوده و به مخیله کسی خطور نمی‌کرد که گرفتار چنین فرقه‌ای خشن، خون‌ریز، وحشی و دیکتاتوری شوند که نهایتاً روزی برسد برای رهایی از چنگال آن، یا باید خود را بکشند یا فرار کنند.

نکته آخر: یادآوری می‌کنیم که یکی از دلایل مهمی که منجر به لو رفتن مهم‌ترین خانه تیمی سازمان و ضربه به رأس آن شد، جدایی و برگشت یکی از اعضای بخش حفاظت فرقه بود. همین امر نشانگر عدم محبوبیت سران فرقه و ظالم بودن آنان و پایه‌های سست ایدئولوژی سازمان از همان زمان است. برخلاف ادعای سانترالیسم دموکراتیک و سایر دعاوی مضحک، از دهه ۶۰ تا کنون، جریان وار اعضایی که با فریب یا زور به دام خود می‌کشند، به‌تناوب به خود آمده و راه جدایی را برمی‌گزینند.

مرتضی حیدرزاده

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=50501

نوشته های مشابه

06فوریه
پیش به سوی مرگ
روایت «مریم سنجابی» از روزگار تلخ کمپ «اشرف»

پیش به سوی مرگ

12ژانویه
نخ نبات بشریت خانواده است / تا کی می‌خواهید خودتان را به خواب بزنید