روز جهانی منع خشونت علیه زنان، روزی است که مردمان جهان همصدا علیه خشونت علیه زنان فریاد میزنند و خواهان پایان هرگونه خشونت و جایگزینی عدالت بهجای تبعیض و رفتارهای خشن هستند.
به گزارش فراق، در بافت تشکیلاتی فرقۀ رجوی، با اینکه بسیار مدعی حقوق زنان هستند، اما عملاً شاهد آن هستیم که در این سازمان خشونتطلب، هیچگاه حقوق زنان به رسمیت شناخته نشده است. در این خصوص، شواهد و نمونههای زیادی وجود دارد که در هر دادگاهی قابل دفاع است.
در سازمان مجاهدین خلق، هیچگاه به زنان اجازه تماس با خانوادههایشان داده نمیشود، حتی برای یک تماس چند ثانیهای. زنان در این سازمان بهاصطلاح آزادیطلب، نمیتوانند به تنهایی بیرون بروند و از زیباییهای طبیعت لذت ببرند. آنان نمیتوانند حتی برای خرید لباس و نیازهای اولیه خود به خیابان بروند. زنان در این سازمان مدعی حقوق بشر، نمیتوانند فرزندآوری داشته باشند و حق ازدواج از آنان سلب شده است. آنان از ابتداییترین انتخابهای فردی و اجتماعی محرومند و در برخی گزارشها، زنان جداشده از این سازمان اعلام کردهاند که زنان را عقیم کردهاند تا مانع فرزندآوری آنان شوند و هزار و یک مشکل دیگر که زنان در این فرقۀ ضد انسانی از داشتن آن محروماند.
بهرهکشی و استثمار انسانی در این سازمان ضد انسانی نهادینه شده است و در یک ارگان مخوف به نام تشکیلات سازمان مجاهدین، حقوق اولیه زنان سرکوب و لگدکوب میشود. زنان در سنگینترین کارهایی که باید مردان در آن شرکت داشته باشند، فعالیت میکنند. بسیاری از زنان در سازمان مجاهدین خلق از بیماریهای سختی رنج میبرند، زیرا تحت فشار کارهایی هستند که نباید انجام دهند.
شما حساب کنید، وقتی تقریباً یک سوم نیروی موجود در تشکیلات سازمان را زنان تشکیل میدهند، چقدر از این فشارها بر دوش زنان است. سرکردۀ سازمان مجاهدین که در غیاب مسعود رجوی عهدهدار کارهای اوست (مریم رجوی)، در نشستهای عمومی مدام زنان را به انجام کارهایشان تشویق میکند و به آنان میگوید که این افتخار شماست که مستقل هستید!
به نظر میرسد مریم رجوی از واژۀ استقلال زنان فقط بیگاری آنان را مد نظر دارد. هر کسی میداند که زنان بهخاطر ساختار و فیزیولوژی بدنشان از انجام برخی امور سنگین ناتواناند و اگر خود را زیر فشار برخی کارهای سنگین بیندازند، قطعاً دچار مشکلات جدی خواهند شد که در درازمدت و بعضاً در کوتاهمدت آسیبهای سختی به همراه خواهد داشت. این آسیبها ممکن است تا آخر عمرشان باقی بماند و آنان را مجبور کند که مدام درمان شوند و با محدودیتهای جدی مواجه باشند. آسیبهایی که هیچگاه ترمیم نشده و بهصورت یک غده چرکین آنان را تا آخر عمرشان همراهی خواهد کرد، دردهایی که باید زجرش را متحمل شوند.
ارسلان صادقی
انتهای پیام