• امروز : یکشنبه - ۴ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 24 November - 2024

گفتگو با خانم راحله ایرانپور، قسمت دوم

  • کد خبر : 4851
  • 11 ژانویه 2016 - 9:46

گفتگو با خانم راحله ایرانپور،

استاد دانشگاه ، ساکن شیراز

خواهر محمدرضا و احمدرضا ایرانپور تحت اسارت فرقه ستیزه جوی مجاهدین در لیبرتی، عراق

قسمت دوم

آرش رضایی :

خانم ایرانپور احتمالا شما با افراد جدا شده از مجاهدین که به ایران بازگشته اند جهت اطلاع از وضعیت برادرانتان ملاقات کردید اگر ملاقاتی با جداشدگان داشته اید آنها در باره آخرین وضعیت احمد رضا و محمد رضا چه توضیحاتی دادند؟

 خانم راحله ایرانپور :

تاکنون با بسیاری از عزیزان جدا شده از سازمان به صورت حضوری و یا تلفنی صحبت کرده ام و از وضعیت برادرانم جویا شده ام.

به دلیل اینکه هر دوی آنها نوازنده سازهای سنتی هستند و برنامه های زیادی به مناسبت های مختلف در شهر اشرف اجرا کرده اند تقریبا همه ی جداشدگان آنها را می شناسند. متاسفانه برادران من هم چون دیگر اسیران فرقه حق داشتن ارتباط با جهان بیرون و افرادی غیر از مجاهدین را ندارند و بنا به گفته جداشدگان در تارهای عنکبوتی مناسبات تشکیلاتی اسیر هستند.

البته چند تن از جداشدگان هم که یکی از برادرانم را از نزدیک می شناسند ، می گویند چندین بار مخالفت خود را با فرقه و نظام تشکیلاتی آن ابراز کرده است ولی متاسفانه هنوز موفق به نجات خود به طور کامل و پیدا کردن راهی برای رهایی نشده است.

امید است با پیوستن ما خانواده های اسیران دربند سازمان به انحراف رفته مجاهدین خلق در کمپین رهایی که به تازگی در شبکه های مجازی شکل گرفته است و با هم فکری و همدلی همه ی خانواده های چشم انتظار روزنه ای برای تابیدن نور دانایی و حقیقت بر ذهن و روح دلبندان دربندمان گشوده شود و این درد و رنج کهنه و طاقت فرسا به زودی پایان یابد.

25

 

آرش رضایی :

امیدوارم ، شما برای رهایی افراد اسیر در حصارهای ذهنی و فیزیکی فرقه رجوی به نکته ی مهمی اشاره کردید به هم فکری و همدلی همه ی خانواده های چشم انتظار ، اما پرسشی که به ذهن میاد اینکه چه راهها ، روش ها و ایده هایی برای نجات و رهایی افراد دربند به نظر شما وجود دارد که تاکنون بدان توجهی نشده؟ با توجه به اینکه شما به همراه سایر خانواده ها و فعالین انجمن نجات در طی دوازده سال اخیر تلاش ها و کوشش هایی انجام داده اید؟

 

خانم راحله ایرانپور :

ما خانواده ها با عشق عمیقی که به عزیزانمان داریم تاکنون راه های گوناگونی را در پیش گرفته ایم. اکنون هدف ما در کمپین رهایی بر ارسال درخواست های بیشمار به مجامع بین المللی و اشخاص صاحب مقام سیاسی از طریق ارسال نامه، دیدارهای حضوری و حتا برگزاری تحصن در مقابل مقر مجاهدین در لیبرتی و مکان های اثر گذار دیگر است.

بدون تردید ما تا نجات تمام عزیزان دربندانمان از پای نخواهیم نشست و عزیزان مظلوم و به غارت رفته مان را باز پس خواهیم گرفت. سازمان مجاهدین باید در برابر حق طبیعی و انسانی خانواده ها و پدر ها و مادرها برای دیدار رو در رو و گفت و گوی حضوری با فرزندانشان و نیز انتقال سریع تر آنان به کشوری امن سر تسلیم فرود آورد. سازمان مجاهدین اگر راه و سلوک خود در مبارزه را باور دارد و به صداقت خود ایمان دارد باید به اعضای خود اجازه دهد در فضای باز و با امکان دسترسی به اطلاعات روز ، راه خودشان در ماندن با سازمان و یا جدا شدن از آن را برگزینند و ما به یاری خداوند بزرگ و توانا با جدیت و پی گیری مداوم ، آنها را به تسلیم در برابر این خواست به حق وادار خواهیم کرد.

بدون تردید هر چه سازمان مجاهدین بیشتر بر مواضع خود پافشاری کند و دیدار ما با عزیزانمان را به تاخیر اندازد ، ما نیز بیشتر بر طبل رسوایی آنها در بکارگیری شیوه های شستشوی ذهنی و اسیر نگه داشتن اعضایش در حصارهای جسمی و ذهنی خواهیم کوبید و این گروه و فرقه را به روش های گوناگون به تمام جهانیان خواهیم شناساند.

16

 

آرش رضایی :

شما در توضیحاتی که دادید به نکته ی مهمی اشاره کردید شما فرمودید : ” مادر و خواهرانم بارها به عراق سفر کردند ولی اعضای سازمان مانع دیدار آنها با برادرانم شدند. برخوردهای ناجوانمردانه اعضای سازمان با خانواده ام که خواسته ای جز ملاقات با عزیزانشان و فرو نشاندن آتش دلتنگیشان نداشتند، هتاکی ها و فحاشی های آنها و مزدور خواندن پدران و مادران پیر و ناتوان!! ، پرتاب سنگ و مفتول به سوی اعضای خانواده ام در هنگام حضور در پشت درهای شهر اشرف و آسیب دیدن مادرم، محروم کردن اعضا و خانواده هایشان از طبیعی ترین حق که دیدار با نزدیکان است  مرا نسبت به سازمان مجاهدین خلق بسیار بدبین کرده است.“

 اینکه رهبری و سران مجاهدین پدران و مادران پیر و ناتوان را مزدور خطاب می کنند در حالی که به خوبی می دانند آنها شهروندان عادی هستند و والدینی با احساسات عمیق و پاک و بدور از هر گونه شائبه سیاسی، به نظر شما چرا رهبری و سران مجاهدین چنین واقعیت مشهودی را درک و هضم نمی کنند؟ چرا اصرار دارند مادران ، پدران ،و خواهران و برادرانی که خواهان ملاقات با عزیزانشان هستند را مزدور خطاب کنند و عوامل حکومت جا بزنند؟ واقعا چرا؟

 

خانم راحله ایرانپور :

آشکارترین دلیل این مساله ، عدم صداقت و راستگویی سازمان با اعضای خویش است. سازمان ذهن آنها را از دروغ پر کرده است و برای برملا نشدن این دروغ مجبور است آنها را از واقعیت های جهان بیرون و از خانواده های بی تاب و عاشقشان دور نگه دارد در طی ده سال گذشته ، بسیاری از جدا شدگان به وطن بازگشته اند و در کنار خانواده و دوستان خود به سر می برند و بر خلاف ادعاهای سازمان که همواره به أنها می گفتند در صورت بازگشت ابتدا شکنجه و سپس اعدام می شوید ، چنین اتفاقی هرگز نیفتاد. پس سازمان از بر ملا شدن دروغ و ماهیت آلوده خود می ترسد.

سازمان مترسک ها و ربات های ایزوله شده ای می خواهد که با فشار دکمه ای در ذهنشان به نام عشق رهبری بدون اندیشه و تردید، جان برکفانه در عملیات های تروریستی و انتحاری شرکت کنند ، در حالی که دیدار با خانواده و نیروی عشق و امید ، ذهن منجمد اعضای سازمان را گرم می کند و چشم حقیقت بین آنها را بینا.

سران سازمان هر روز با این واقعیت دست به گریبانند که جداشدگان به تلافی ظلمی که با دروغ پردازی ها ی آنها  در حقشان شده و سالهایی که از عمرشان به یغما رفته است، به محض جدا شدن از تشکیلات ، شروع به رسواگری و بیان فجایع درون فرقه ای می کنند. پس نمی خواهد عزیزان ما خانواده هایشان را ببینند و این یخ ذهنی باز شود. پس خانواده ها را مزدور و دست نشانده معرفی می کند و دیدار با آنها را خیانت.

 رهبری سازمان همواره خود را هوشمند و با ذکاوت معرفی کرده است ، غافل از این که هر عضو سازمان دست کم پنج وابسته خانوادگی دارد و رنجاندن هر خانواده یعنی رنجاندن افرادی پنج برابر اعضای در زنجیر سازمان.

مادری که با تحمل رنج بارداری فرزندی را متولد کرده است و با تحمل سختی ها پرورانده است، پدری که با هزینه کردن جوانیش فرزند خود را بالانده است و خواهر و برادری که در کانون خانواده خاطرات خوش کودکیش با عزیز دربندش  رقم خورده است و دوستی که  از دیدار رفیق محبوبش سالها محروم بوده ، هرگز او را فراموش نخواهند کرد و به تلافی تمام سالهای اسارت عزیزش، هر روز بیش از پیش بر طبل رسوایی سازمان به انحراف رفته مجاهدین خلق می کوبد.

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=4851

نوشته های مشابه

17نوامبر
اعضای جداشده از فرقه رجوی سند جنایت‌های داخلی این فرقه هستند
سیدمحمدجواد هاشمی‌نژاد، دبیرکل بنیاد هابیلیان

اعضای جداشده از فرقه رجوی سند جنایت‌های داخلی این فرقه هستند

22اکتبر
من یک تابلوی سپید بودم که سازمان روی من نقاشی کرد
بازخوانی اظهارات مرجان ملک (معصومه صیدآبادی) عضو سابق فرقه رجوی تروریستی رجوی

من یک تابلوی سپید بودم که سازمان روی من نقاشی کرد

02اکتبر
سازمان مجاهدین نمی‌گذاشت به یک پارک برویم
عضو نجات یافته از فرقه رجوی در آلبانی

سازمان مجاهدین نمی‌گذاشت به یک پارک برویم