نویسنده کتاب«تهران تا تیرانا» گفت: هنوز هم خیلی از مردم بهخوبی این سازمان را نمیشناسند. خیلی از جنایتهای فرقه رجوی هنوز برای مردم بیان نشده است. منافقین در دهه ۶۰ نه تنها مسئولان بلکه مردم عادی را هم ترور میکردند
به گزاش فراق، محمدجعفر بگلو نویسنده کتاب «تهران تا تیرانا» در گفتوگو با خبرگزاری میزان اظهار کرد: کتابهای خوبی درباره سازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی) نوشتهشده است و برخی از افراد که از این سازمان جنایتکار جدا شدهاند شروع به روایت خاطرات خودشان کردهاند.
وی افزود: تاکنون چندین کتاب اسنادی و پژوهشی خوب هم درباره فرقه رجوی به رشته تحریر درآمده است، اما کماکان شبهات زیادی درباره این سازمان وجود دارد و سوالات زیادی درباره چگونگی جنایات آنها بدون پاسخ مانده است.
بگلو ادامه داد: هنوز هم خیلی از مردم بهخوبی این سازمان را نمیشناسند. خیلی از جنایتهای فرقه رجوی هنوز برای مردم بیان نشده است. منافقین در دهه ۶۰ نه تنها مسئولان بلکه مردم عادی را هم ترور میکردند. نمونههای زیادی از ترورهای کور سازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی) وجود دارد و تعداد زیادی از مردم بیگناه و بیدفاع توسط این فرقه شیاد به شهادت رسیدهاند. این تنها گوشهای از جنایتهای منافقین است که باید بیان شود.
وی افزود: فرقه رجوی در این سالها با راهاندازی سایت، نشریه و فعالیت در فضای سایبری به دنبال تحریف تاریخ است. آنها میخواهند واقعیت را وارونه جلوه کرده و روایت خودشان را بر افکار عمومی غالب کنند. قطعا انتشار اسناد و نگارش کتابهای جدید درباره ماهیت سازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی) میتواند توطئه آنها را خنثی کرده و واقعیت را برای مردم آشکار کند.
بگلو درباره موضوع کتاب «تهران تا تیرانا» بیان کرد: کتاب «تهران تا تیرانا» خاطرات مسعود خدابنده عضو جداشده سازمان مجاهدین خلق است. خدابنده از سال ۱۳۵۶ به عضویت سازمان نفاق درآمد و تا سال ۱۳۷۵ عضو سازمان بود. او در این سالها عضو شورای ملی مقاومت، مسئول مستقیم تیم حفاظت از مسعود و مریم رجوی، عضو شورای مرکزی و فرمانده ارتش آزادیبخش فرقه رجوی بوده است.
وی اظهار کرد: من حدود سال ۱۳۹۸ در فرایند یک مصاحبه درباره سازمان نفاق، با آقای خدابنده آشنا شدم و فهمیدم که اطلاعات بسیار نابی درباره سازمان دارد لذا تصمیم گرفتم خاطرات پراکنده او را جمعآوری کرده و به کتاب تبدیل کنم. خدابنده، مسئول انتقال بسیاری از اعضای شناختهشده مجاهدین از جمله مهدی ابریشمچی، محمدرضا کلاهی و مسعود کشمیری از ایران بود. او در جریان عملیات موسوم به فروغ جاویدان نیز حضور داشته و در مقر مسعود رجوی بوده است.
این نویسنده دلایل پرداختن به جنایات فرقه رجوی در کتاب «تهران تا تیرانا» را موردبررسی قرارداد و تاکید کرد: به این دلیل که اطلاعات زیادی درباره جنایتهای فرقه رجوی گفته نشده و باقیمانده بود تصمیم به تنظیم این خاطرات و نگارش کتاب « ازتهران تا تیرانا» گرفتم و اطمینان دارم که روایت این قبیل خاطرات به روشن شدن حقایق کمک بسیاری میکند.
بگلو درباره علت نامگذاری کتاب «تهران تا تیرانا» بیان کرد: کتاب «تهران تا تیرانا» شامل خاطرات مسعود خدابنده از عضویت او در سازمان نفاق و روند جدایی او از سازمان و تحلیلهای وی درباره این فرقه است. از آنجایی که بازه زمانی این کتاب از سال ۵۶ تا سالهای اخیر را روایت میکند و در این سالها منافقین از لحاظ جغرافیایی از تهران به عراق و از عراق به کمپ آلبانی (تیرانا) رفتهاند، لذا عنوان کتاب «تهران تا تیرانا» نامگذاری شد.
وی به بخشی از جنایات فرقه رجوی که در کتاب «تهران تا تیرانا» به آن پرداخته شده است اشاره کرد و افزود: کتاب «تهران تا تیرانا» اطلاعات جالبی درباره این فرقه و مسعود رجوی به مخاطب میدهد که برای خود من هم خیلی از این مطالب جالب و آموزنده و تامل برانگیز بوده است. به عنوان مثال خدابنده در بخشی از کتاب به خاطره اولین روز جداییاش از سازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی) اشاره میکند و میگوید؛ فردای روز جدایی از سازمان، حتی برای خرید صبحانه قدرت انتخاب نداشته و این به خاطر آموزشها و شستشوهای مغزی بوده است که اعضا در سازمان به گرفتار آن میشوند. منافقین حتی کوچکترین اختیاری به اعضای خود نمیدادند.
بگلو ادامه داد: مطلب دیگر درباره عملیاتی موسوم به «بانک خون» است. این عنوانی است که خدابنده از خود مسعود رجوی وام گرفته است. رجوی اعتقاد داشت اعضای مجاهدین که به عملیات میروند نباید زنده برگردند. او اسامی کشته شدههای سازمان را داخل یک لیست دستهبندی میکرد و این لیست را بانک خون نامیده بود. این فهرست به عمد و با اطلاعات اشتباه پرشده است و نام بسیاری از اعضای فرقه رجوی که به مرگ طبیعی مردهاند هم در این لیست گنجانده شده است.
این نویسنده در مورد نوع نگارش کتاب «تهران تا تیرانا» تصریح کرد: کتاب «تهران تا تیرانا» در سه گفتار تنظیمشده است؛ گفتار اول، دربردارنده خاطرات مسعود خدابنده از سالهای پیش از عضویت در سازمان نفاق است. گفتار دوم خاطرات راوی از سالهای حضور در جمع این فرقه جنایتکار را در برمیگیرد و گفتار سوم به روند جدایی خدابنده از سازمان مجاهیدن خلق (فرقه رجوی) اختصاص دارد. هرچند شیوه ما در ثبت و ضبط خاطرات، به صورت پرسش و پاسخ بود، اما در فرایند تدوین، متن را از حالت پرسش و پاسخ خارج کرده و آن را به صورت روایی درآوردهایم تا مطالعه آن برای خواننده خستهکننده نباشد.
انتهای پیام