بعد از ظهر هشتم شهریور۱۳۶۰ آقایان محمدعلی رجایی رئیس جمهور و محمدجواد باهنر نخست وزیر وقت بر اثر انفجار بمب قدرتمندی که در ساختمان نخست وزیری کار گذاشته شده بود به شهادت رسیدند.
به گزارش فراق، عامل بمب گذاری و شهادت آنان نفوذی فرقه رجوی مسعود کشمیری بود. پس از شهادت بزرگواران محمدعلی رجایی و باهنر، خبرگزاری فرانس پرس اعلام کرد سازمان رجوی طی اطلاعیه ای مسئولیت انفجار دفتر نخست وزیری را بر عهده گرفته است ولی بلافاصله خبر توسط فرقه تکذیب شد.
گویا اطلاعیه بدون هماهنگی دفتر سازمان در لندن و با تعجیل خبرگزاری فرانسه انتشار یافته بود که با توجه به بزرگی جنایت، عواقب حقوقی و بین المللی آن، بلافاصله از طرف دفتر مرکزی فرقه در فرانسه، خبر تکذیب شد. اما قرائن و شواهد بسیار و اعتراف رذیلانه مسعود رجوی در دیدار با رئیس سازمان اطلاعات رژیم صدام حسین، اثبات نمود که انفجار هفتم تیر و هشت شهریور توسط عوامل نفوذی رجوی انجام شده است.
رجوی جنایتکار در دیدارهای محرمانه با سران دولت بعثی عراق به مسئولیت مستقیم فرقه رجوی در عملیات ۷ تیر و انفجار ۸ شهریور اعتراف کرده بود. رجوی در دیدار با ژنرال حبوش رئیس سازمان امنیت صدام در سال ۱۳۷۸ هنگامی که به تبلیغات رسانه های غربی آن زمان علیه سازمان اشاره می کند، سابقه روابط نزدیک خود با غربی‌ها و اطلاع مقامات ارشد آمریکا و فرانسه از دو عملیات مذکور را یادآوری کرده و می گوید: «همان‌گونه که اطلاع دارید من در سال های ۱۹۸۱ و ۱۹۸۶ در پاریس بودم. در آن سال ها دشمنی این گونه با ما نبود و به ما تروریست نمی‌گفتند. هر چند کاخ سفید و کاخ الیزه می دانستند. با کاخ الیزه هم ارتباط داشتیم. می دانستند چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد و چه کسی و چرا عملیات علیه رئیس جمهوری و رئیس الوزرای ایران انجام داد. آنها می دانستند و خوب هم می دانستند ولی صفت تروریست هم به ما نزدند.»
فیلم این ملاقات و سایر دیدارهای رجوی با مقامات امنیتی عراق و همکاری آنها با صدام به طور مخفیانه ضبط شده بود که پس از سقوط صدام و دسترسی به آرشیو های مراکز اطلاعاتی به خارج عراق منتقل و سپس منتشر شد.
همچنین در بیانیه رسمی آمریکا درباره سازمان خشن رجوی که در سال ۱۳۷۳ منتشر شد رسما مسئولیت فرقه در انفجار هشتم شهریور تصریح شده است.
در انفجار هشت شهریور دو مرد وارسته و پاک با سابقه مبارزاتی درخشان که دو ماه بیشتر از مسئولیت آنها نگذشته بود به همراه چند تن دیگر از اعضای دولت به شهادت رسیدند؛ جنایت و خیانتی که به قدری تنفرانگیز بود که مهر ابدی باطل را بر پیشانی سیاه فرقه رجوی زد و با گذشت ۴۰ سال همچنان نتوانستند به صورت آشکار به جنایت شان اعتراف کنند.
عامل نفوذی فرقه رجوی در طی سال‌های بعد از انقلاب با تزویر و نفاق توانسته بود در بین مقامات دولتی نفوذ کند و به دستور عمل جنایت آمیز انفجار دفتر نخست وزیری را انجام دهد.
مسعود کشمیری در زمان شاه به واسطه ابوالفضل دلنواز برادر زنش به عضویت سازمان رجوی درآمد. ولی بعد از انقلاب جهت نفوذ در اگان های دولتی چهره‌ای حزب‌اللهی به خود گرفت و تا زمان انفجار و به شهادت رساندن رئیس جمهور و نخست وزیر، ظاهرا به سمت دبیری امنیت ملی و در باطن به جاسوسی و مزدوری اشتغال داشت.
مسعود کشمیری پس از آن عمل خائنانه به همراه زنش مینو دلنواز از کشور گریخت و از طریق عراق و ترکیه و به داخل تشکیلات رجوی رفت.
فرد درمانده و خیانتکار که به واسطه اعمال خیانت کارانه اش انتظار ترفیع درجه و توجه های خاص داشت با خواری و زبونی و ترس از مرگ روزگار می گذراند، و به مرور زمان سزای جنایاتش را دید.
بنا به گزارش جداشدگان از فرقه رجوی مسعود کشمیری با نام مستعار باقر امینی راد در بخش هایی موسوم به «روابط» بود. او به عنوان رابط و پادو با عراقیان به کارهایی از قبیل بردن غذا و شستن ظرف های نگهبانان عراقی اطراف کمپ اشتغال داشت. وی کم کم زاویه های بیشتری با تشکیلات پیدا کرد و در سال ۱۳۶۷از عراق خارج و همراه با زنش به یکی از کشورهای اروپایی فرستاده شد.
بعدها ظاهرا فرقه رجوی یکی از توله هایش با نام مستعار مجید امینی راد را به عنوان گروگان به عراق باز می گرداند تا مزدور نامبرده نتواند دست از پا خطا کند و همچنان تقاص اعمال سیاهش را در تاریکی و در به دری چون اربابش پس بدهد.
گزارش از: مرضیه رئیس‌الساداتی
انتهای پیام / فراق
