• امروز : پنج شنبه - ۶ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 25 April - 2024

نگاهی به ماهیت خشونت آمیز و افراطی فرقه رجوی در مقابل مخالفین و اعضای خود: وقتی یک معلم به جرم مشکوک بودن به شهادت می رسد

  • کد خبر : 26686
  • 08 سپتامبر 2020 - 8:46

گروه‌های تروریستی که در تاریخ معاصر ایران بیشتر وام‌دار تفکرات چپ و مارکسیستی هستند، به دلیل ماهیت وجودی خود و الزاماتی که برای حفظ تشکیلات دارند، نوعاً خشونت افراطی را در برابر مخالفین و حتی اعضای خود تجویز می‌کنند. سازمان مجاهدین خلق (فرقه رجوی) نیز در این مسیر فجایع زیادی را مرتکب شده که قابل باور نیست. این خشونت ها از درگیری فیزیکی در راهپیمایی ها شروع می شد و به تهدید و ترور و شکنجه نیز می رسید.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، محمدرضا سرابندی، در مقاله‌ای که روزنامه صبح‌نو آن را چاپ کرد به جنایات فرقه رجوی در دهه ۶۰ اشاره کرد و نوشت:

فرقه تروریستی رجوی با ناکامی از حضور در فرایند مردمسالاری کشور، در خرداد سال ۱۳۶۰ دست به اسلحه برده و با صدور اطلاعیه ای سیاسی نظامی رودرروی مردم و نظام اسلامی ایران قرار گرفت. فرقه رجوی که تا آن زمان برای جذب هوادار و حفظ چهره منافقانه، بروز هرگونه خشونتی را از جانب خود کتمان می کردند، ماهیت خشونت طلبانه خود را آشکار کرده و با اقدامات تروریستی، تابستان سال ۶۰ را برای ملت ایران بسیار ناگوار و تاسف بار رقم زدند. ترور رویه ای طبیعی و هماهنگ با ساختار درونی فرقه رجوی بود که به فراخور موقعیتی که برایشان پیش می آمد، وسعت و شدت می یافت. با حاکم شدن نیروهای امنیتی به تشکیلات تروریستی فرقه رجوی، بسیاری از خانه های تیمی و همچنین افراد رده اول آنها زیر ضربه رفته و معدوم شدند. انهدام خانه تیمی موسی خیابانی فرد دوم فرقه رجوی در بهمن ۶۰ و در ادامه ضربات اردیبهشت و مرداد سال ۶۱، فرقه رجوی را که مستاصل از شکست های پی در پی کرده بود، به سمت انجام اقدامات دهشتناکی سوق داد که شاید تاکنون تاریخ بشریت کمتر نمونه آن را به خود دیده باشد. «عملیات مهندسی» نامی که فرقه رجوی به اقدامات شکنجه گرانه خود دادند، به گونه ای وحشیانه و غیر قابل باور بود که حتی خود سازمان سعی کرد با خودسرانه خواندن این اقدامات و انتساب آن به چند نفر از هواداران، از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کند. در حالی که مرور اقدامات خشونت طلبانه و تروریستی فرقه رجوی در قبل و بعد از «عملیات مهندسی» و اعترافات افراد دخیل در آن، اجازه سلب مسئولیت از این اقدام ددمنشانه را به تشکیلات نفاق نمی دهد.

ضد تروریسم

فرقه رجوی پس از ضربات مهیبی که در نیمه اول سال ۱۳۶۱ از نیروهای امنیتی دریافت داشتند، به این نتیجه رسیدند که مشکل آنها بیشتر در حوزه اطلاعاتی است و علت آسیب بالا، ناتوان بودن سازمان در جنگ اطلاعاتی علیه نیروهای عمل کننده می باشد. بنابراین به منظور مقابله با اشراف اطلاعاتی نیروهای امنیتی طرحی در تشکیلات فرقه رجوی به مورد اجرا گذاشته شد که از آن به عنوان «عملیات مهندسی» یاد می شود. براساس این طرح تمامی افرادی که در ارتباط با خانه های تیمی فرقه رجوی و درگیریهای انجام شده مورد سوء ظن بودند، باید دستگیر، بازجویی و تخلیه اطلاعاتی می شدند. این دستگیری ها محدود به افراد نظامی نبود، افراد غیر نظامی و حتی بعضی اعضای خود تشکیلات نفاق را نیز -به ظن همکاری با نظام حاکم- در برمی گرفت.

واحد اطلاعات سپاه پاسداران با همکاری سایر نهادها به ویژه کمیته انقلاب و هماهنگی قضایی کارشناسان دو شعبه ویژه دادستانی انقلاب مرکز (تهران)، توانستند ضربات سنگینی را ابتدا بر بخش نظامی فرقه رجوی در تهران و سپس بر نهادهای کارمندی و کارگری بخش اجتماعی در جنوب کشور وارد نمایند. تمرکز دو سیستم هماهنگ الکترونیک و انسانی توسط اطلاعات سپاه و نهادهای امنیتی نخست وزیری، با همکاری دادستانی انقلاب اسلامی و ارتش، تحت دو رمز «عبداله پیام‌» و «گشتی» تا مدت ها کابوس هولناکی برای سازمان و دیگر گروه هایی که امکان شنود بی سیم های این دو سیستم را داشتند، پدید آورد. با استفاده از تجربه اقداماتی که انجام شده و سایر اطلاعاتی که به دست آمده بود، یک جریان جدید از تعقیب و مراقبت ایجاد شد. در ادامه تعداد قابل توجهی از خانه های تیمی کاملاً استتار شده و دارای محملی که متعلق به نیروها و کادرهای فعال سازمان و بخشی از مرکزیت بخش ها و نهادها بود، توسط این جریان کشف گردید.(سازمان مجاهدین خلق، پیدایی تا فرجام (۱۳۸۴-۱۳۴۴)، تهران: موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۵، ص ۶۹۲)

الگویی برای داعش

علی اکبر راستگو از اعضای سابق فرقه رجوی در کتاب خود در ارتباط با نحوه شکل گیری عملیات مهندسی می نویسد: «در پی ضربات شدید در اوایل سال ۶۱ و لو رفتن بسیاری از خانه های تیمی، سازمان دستور داد افراد مشکوکی را که در حوالی خانه های تیمی مشاهده می کردند، ربوده و سپس آنها را برای کسب اطلاعات مورد شکنجه قرار دهند. این عملیات نوظهور توسط سازمان «عملیات مهندسی» نام گرفت. … تحلیل در مورد عملیات مهندسی نیز این بود که کار مهندسی خیلی پیچیده تر از کار عملیاتی است و احتمال بریدن هست، ما شکنجه می کنیم چون مجبوریم ولی وقتی که حاکم بشویم نمی کنیم. … جنگ ما با حکومت جنگ دو سازمان مهندسی است، هر کدام بیشتر شکنجه کند برنده است. (راستگو ، مجاهدین خلق در آئینه تاریخ ، ص ۶۰)

بهرام (مهران اصدقی) از عوامل اصلی ربایش و شکنجه «عملیات مهندسی» که از سوی تشکیلات فرقه رجوی عنوان فرمانده اول نظامی تهران را نیز داشت، در ارتباط با علت شکل گرفتن عملیات مهندسی می گوید: در ضربه ۱۲ اردیبهشت تعداد زیادی از خانه های تیمی ما ضربه خورده بود و افراد زیادی از مرکزیت سازمان در این درگیریها کشته شده بودند. ما نمی دانستیم از کجا ضربه می خوریم! سازمان به ما ابلاغ نمود که از این پس هر فرد مشکوک که در اطراف خانه ها دیدید از افراد دشمن به حساب می آید. باید آنها را دستگیر کنید و تحت بازجویی و شکنجه قرار دهید تا نحوه کشف روابط ما و اطلاعاتی که در مورد ما دارند مشخص شود. سازمان در حرکتی دیوانه وار به ما گفت به کلیه خانه های تیمی این خط را بدهید که اگر در اطراف خانه افراد مشکوکی را دیدید آنها را بگیرید و سریع اقدام کنید. آنها را بدزدید و به خانه تیمی ببرید، شکنجه کنید و اطلاعات بگیرید. نام این کار یعنی «شکنجه» عملیات مهندسی گذاشته شد. (تارنمای خبرگزاری تسنیم، ضربه دو مرحله‌ای اطلاعات سپاه به بخش اجتماعی سازمان و افول قدرت مجاهدین خلق، ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹)

به دنبال این نتیجه‌گیری، سازمان تصمیم گرفت به صورت «عملیات معکوس» به مقابله‌ با اقدامات اطلاعاتی جدید نظام بپردازد و مسئولیت آن بر دوش دو بخش ویژه نظامی تشکیلات فرقه رجوی گذاشته شد. سازمان به این نتیجه رسید که یک سیستم اطلاعاتی قوی پشت سر نظام است که آن را با نام عبداله پیام می شناختند. عبداله پیام رمز بی سیمی نیروهای کمیته انقلاب اسلامی بود.

جنایات هولناک

در جریان اجرای عملیات مهندسی فرقه رجوی که حدود ده روز به طول انجامید شش نفر توسط فرقه رجوی ربوده و شکنجه شدند که سه نفر آنها از نیروهای کمیته انقلاب اسلامی بوده، دو نفر غیر نظامی که یکی معلم و دیگری کفاش بود و همچنین یک نفر از اعضای خود سازمان که به وی مشکوک شده بودند.

  • عباس عفت روش کفاش محل که به ظن همکاری با نیروهای حزب اللهی در تاریخ ۱۷/۵/۶۱ از جلوی مغازه اش ربوده و به خانه امن فرقه رجوی در خیابان بهار که برای شکنجه آماده شده بود، منتقل شد. پس از شکنجه بسیار فرقه رجوی در همان روز اول متوجه شدند که وی از همه چیز بی اطلاع است اما چند روز تحت شکنجه قرار داشت تا به شهادت رسید.
  • خسرو ریاحی نظری معلمی که به دلیل مشکوک بودن! توسط فرقه رجوی در تاریخ ۱۹/۵/۶۱ ربوده شده و پس از انتقال به خانه تیمی فرقه رجوی در خیابان بهار، پس از دو روز شکنجه به شهادت می رسد.
  • حبیب روستا از هواداران تشکیلاتی فرقه رجوی نیز مورد سوءظن افراد تیم ویژه تروریستی فرقه رجوی قرار گرفت و به همین منظور ربوده و شکنجه می شود. او نیز به خانه خیابان بهار برده شده و پس از چندین روز شکنجه سرانجام در تاریخ ۱۰/۵/۱۳۶۱ توسط فرقه رجوی به قتل می رسد.
  • شاهرخ طهماسبی عضو کمیته مرکزی انقلاب اسلامی نیز از دیگر افرادی بود که توسط فرقه رجوی ربوده و پس از ده روز شکنجه سخت، به شهادت رسید. وی ابتدا به خانه تیمی خیابان سهروردی برده شد اما با لو رفتن این خانه، فرقه رجوی او را برای شکنجه به خانه تیمی خیابان خواجه نظام برده و در همانجا او را به شهادت رساندند.
  • طالب طاهری‌ ۱۶ ساله و محسن میر جلیلی ۲۵ ساله عضو کمیته انقلاب اسلامی دو پاسداری بودند که فرقه رجوی به آنها مشکوک شده و اقدام به ربایش و شکنجه آنها می کنند و سرانجام نیز آن دو را به شهادت می رسانند. نیرو‌های کمیته خانه‌ای در خیابان کارون تهران که مربوط به توزیع مواد مخدر بود را زیر نظر داشتند. خانه تیمی مرکزیت بخش ویژه فرقه رجوی نیز در خیابان کارون بود. مهدی کتیرایی و حسین ابریشمچی در آنجا بودند و جواد محمدی (طاهر) مسئول حفاظت خانه با مشاهده آن دو پاسدار، مشکوک شده و آنها را به خانه خیابان بهار که از قبل برای شکنجه آماده شده بود، می برند. با شروع شکنجه مشخص شد طاهری و میرجلیلی خانه‌ مرکزیت سازمان را تحت نظر نداشتند؛ اما آنها در نظر فرقه رجوی جرم بزرگتری داشتند و آن عضویت در سپاه پاسداران بود. در نتیجه گرفتن انتقام، جایگزین گرفتن اطلاعات شد. این دو نفر نیز پس از چند روز شکنجه در تاریخ ۱۷/۵/۶۱ به شهادت رسیده و توسط فرقه رجوی دفن می شوند.

تمامی افرادی که به ظن و گمان فرقه رجوی ربوده، شکنجه و به شهادت رسیدند، هیچ گونه ارتباط یا اطلاعی از نحوه ضربات وارد شده بر فرقه رجوی نداشتند و افراد مرتبطی در این موضوع نبودند، اما فرقه رجوی برای پنهان ماندن راز جنایات خود، همه آنها را به قتل رساند. مهران اصدقی از شکنجه گران عملیات مهندسی در این باره می گوید: «از آنجا که خط شکنجه نمی بایست لو برود، هر کس را که ما می ربودیم در نهایت چه اطلاعات بدهد و چه اطلاعات ندهد بایستی کشته می شد و از قبل نیز چاله ای برای دفن افراد کنده شده بود.» (پیدایی تا فرجام، پیشین، ص ۷۰۳)

جعبه سیاه جنایت

با وجود این که بخش ویژ‌ه‌ی نظامی سازمان تمام تلاش خود را نمود تا عملیات مهندسی از نظرگاه‌ها پنهان بماند و حتی اعضا و مسئولان سایر بخش‌ها نیز از آن مطلع نشوند، با این حال رمزگشایی از خط شکنجه و افشا شدن عملیات مهندسی به سه روز نکشید. در روز ۲۲ مرداد ۱۳۶۱ به دنبال سرقت موتور یک فرد عادی و تیراندازی به وی مردم عبوری موفق شدند خسرو زندی را دستگیر کنند و مانع خودکشی او با قرص سیانور شوند. خسرو زندی را می‌توان شاه کلید عمیات مهندسی دانست، چرا که در روز اول پس از دستگیری، خط شکنجه‌ی سازمان و جنایات بخش ویژه را افشا نمود. وی در روزهای اول، شکنجه‌گاه خیابان بهار و محل دفن دو پاسدار و کفاش را لو داد. در پی کشف اجساد متلاشی شده قربانیان عملیات مهندسی، موج وسیع انزجار از سازمان مجاهدین خلق به راه افتاد. به فاصله‌ی چند ماه، دومین جعبه‌ی سیاه عملیات مهندسی یعنی مهران اصدقی نیز دستگیر شد. وی اعترافات زیادی را درباره‌ی جنایات و ترورهای بخش ویژه‌ی نظامی اظهار داشت. (عملیات مهندسی، انتقام‌گیری به جای اطلاعات گیری، تارنمای بنیاد هابیلیان، ۰۳/۰۲/۱۳۹۷)

در ادامه اسناد شکنجه‌های فرقه رجوی (از جمله شکنجه پاسداران کمیته در عملیات مهندسی) از خانه تیمی سازمان در گلشهر کرج کشف شد. نیرو‌های سازمان شکنجه‌هایی را که انجام می‌دادند، یادداشت می‌کردند تا جزوه‌ای برای نحوه شکنجه دادن و اطلاعات گرفتن درست و در بازجویی‌هایشان استفاده کنند. محسن رضایی اولین فرمانده اطلاعات سپاه معتقد است که «فرقه رجوی حرکت ضداطلاعاتی را شروع کرده بودند که در نطفه خفه شد. اگر اطلاعات سپاه چند ماه دیرتر سراغ این شبکه می‌رفت، ده‌ها و صد‌ها نفر را گرفته و شکنجه کرده بودند. داشتند یک سیستم درست می‌کردند، طوری که انواع وسایل شکنجه را روی سه بنده خدا تست کرده بودند. وقتی دوستان ما شنیدند که چنین جریانی در حال شکل‌گیری است، آموزش‌هایی را به بچه‌های اطلاعات دادند که مراقبت بیشتری بکنند.» (اولین اقدام ضداطلاعاتی علیه اطلاعات سپاه؛ «عملیات مهندسی» یا «عملیات کور»؟، تارنمای تسنیم، ۲۱/۰۵/۱۳۹۸)

بدین ترتیب اولین اقدام ضداطلاعاتی فرقه رجوی علیه نیروهای امنیتی که عملیات مهندسی نام گرفت، ناکام ماند. فرقه رجوی قصد داشتند با دستگیری و شکنجه نیرو‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور و در کل هر شخصی که هوادار نظام اسلامی بود یا حتی ظاهری انقلابی داشت، به زعم باطل خود به شبکه اطلاعاتی تشکیلات امنیتی دست یابند.

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=26686