۳۰ دی ماه هر سال فرقه رجوی سال روز آزادی رهبر مخفی شده خود از زندان شاه را جشن می گیرد. سرکردگان فرقه هم یک به یک به صحنه می آیند و چنان از دوران زندان رجوی می گویند که گویی فقط او تنها زندانی سیاسی ساواک بوده اما هیچگاه به این سئوال پاسخ نمی دهند که چرا دیگر اعضای مرکزیت سازمان که شاید از لحاظ رده تشکیلاتی از رجوی پائین ترهم بودند اعدام شدند اما چرا رجوی که به قول خودشان مقاومت و دفاعیات جانانه ایی درب یدادگاه شاه داشته اعدام نشده است؟
متاسفانه بعد از پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ۵۷ به دلیل فضا سازی سیاسی، شخص رجوی که رویای به دست گرفتن رهبریت سازمان وکسب قدرت در ایران را داشت باعث شد که کسی متوجه ماهیت حقیقی رجوی نشود وگرنه در صورت روشن شدن این موضوع شاید سرنوشت سازمان مجاهدین خلق مانند دیگر گروههایی که درفاصله کوتاهی بعد از پیروزی انقلاب با روشن شدن ماهیت شان به محاق رفتند می شد.
خود رجوی طی سال ها با هوچی گری وشانتاژ بازی دیگران را متهم به وادادگی در مقابل ساواک شاه می کرد اما هیچگاه در مورد خودش که چه شد شاه او را اعدام نکرد حرفی نزد.
یادم هست در عراق که بودیم برخی از هواداران سازمان بعد از آزادی از زندان جمهوری اسلامی با فریبکاری فرقه به عراق می آمدند. چون آنها از مناسبات درونی سازمان در عراق خبری نداشتند و چنین می پنداشتند که بعد از ورود به فرقه حتما از امتیازات ویژه ای برخوردارخواهند شد اما رجوی که از اول می دانست اگر به چنین افرادی در تشکیلات بهاء داده شود بعدا برای او و فرقه اش دردسر ساز خواهند شد به مسئولین دستور داده بود که با زندانیان آزاد شده در بدو ورودشان برخورد تحقیر آمیز و سرگوبگرانه داشته باشند.
تا جائیکه به مرور تناقضات زندانیان سیاسی پیوسته بالا رفت و موضوع تناقضات زندانیان آزاد شده به گوش رجوی رسید و او هم طی یک نشست عمومی جلوی جمع از آنها زهر چشم گرفت وگفت: سازمان به افرادی که زندانی بودند لطف کرده وگرنه باید بیآیند پاسخ دهند که چرا از زندان آزاد شدند؟ و باید بگویند که چه تعداد از همرزمانشان را لو دادند تا حکومت آنها را اعدام نکند! این حرف رجوی باعث سرخوردگی و بالارفتن تناقضات آنها شد. به طوری که برخی از آنها بعد ازمدت کوتاهی درخواست جدایی از فرقه دادند ، برخی از آنها هم جرات کرده و به مسئولین گفته بودند حالا ما بد کردیم که بعد از آزادی به تشکیلات آمدیم ، خوب است ما هم سئوال کنیم که چرا خود برادر مسعود در زمان شاه اعدام نشد؟ بیان این تناقض از سوی برخی از زندانیان آزاد شده حسابی رجوی وسران فرقه را عصبانی کرد به همین دلیل رجوی سرکوب و تحقیرکردن آنها در تشکیلات را بیشتر کرد. برخی را به زندان ابوغریب فرستاد و برخی را در زندان انفرادی فرقه نگاه داشت.
مهوش سپهری (نسرین ) یکی از زنان شیاد مسئول فرقه درسرکوب آنها نقش اساسی داشت. خلاصه کاری کردند که دیگر کسی در تشکیلات جرات انتقاد و بیان تناقض در مورد رجوی نداشته باشد. به هرحال طی سالیان در بیرون مناسبات فرقه هم کسی از موضوع چرایی اعدام نشدن رجوی خبری نداشت تا اینکه چند سال پیش پرویز ثابتی از مسئولین کمیته ساواک شاه نامه نصیری، رئیس وقت ساواک به شاه برای گرفتن تخفیف در مجازات رجوی را منتشر کرد.
همانطور که ازمتن نامه مشخص است نصیری درآن به شاه نوشته:«با توجه به اینکه مسعود رجوی فرزند حسین در لو دادن اعضای سازمان با ساواک کمال همکاری لازم را داشته درخواست یک درجه تخفیف درمجازات او را دارم»که در نهایت با موافقت شاه حکم اعدام رجوی به حبس ابد تغییرمی کند. اخیرا هم که بهمن بازرگانی ازاعضای سابق سازمان در زمان شاه در کتاب خود به نام «زمان بازیافته» گوشه های دیگری از ماهیت رجوی وفرقه اش را افشاکرده است.
البته فرقه رجوی هیچگاه نسبت به انتشار نامه نصیری درمورد رجوی توسط پرویز ثابتی موضعی نگرفت و حتی نگذاشت اعضایش از انتشارآن با خبرشوند چون می دانست موضع گرفتن نسبت به آن باعث بی آبرویی بیشتر برای فرقه و شخص رجوی خواهد شد. ولی هر سال در ۳۰ دی ماه مسئولین فرقه سعی کردن با بافتن یکسری دروغ ها صورت مسئله اصلی یعنی چرایی اعدام نشدن رجوی توسط ساواک را ازاذهان مخفی نگاه دارند.
به هرحال بسیار مایه تاسف است که کتمان این حقیقت باعث شد تا تعداد زیادی بدون اینکه شناختی از ماهیت فریبکارانه رجوی داشته باشند از روی احساسات فریب شعر و شعارهای عوام فریب او را خورده وجذب فرقه و درنهایت قربانی قدرت طلبی ها وکیش شخصیت رجوی شوند. اما اگر چه سرکردگان فرقه رجوی کماکان سعی دارند جنایت و خیانت رجوی و بای دادن او به ساواک شاه و موضوع اعدام نشدنش را کتمان کنند ولی باید بدانند که آنها نمی توانند صفحات تاریخ را که تمامی حوادث و اتفاقات ادوار مختلف و سوابق هر فرد و جریان در آن ثبت می شود را پاک کنند.
یادداشت از: حمید
انتهای پیام / انجمن نجات مرکز خوزستان
