۶- عوامل و مشکلات خانوادگی
مشکلات خانوادگی به‌عنوان یکی از مهمترین دلایل سرخوردگی، بحران هویت و تنش در زندگی است. جوانی که در محیط پرتنش خانواده گریبان گیر مشکلات معیشتی و اقتصادی و یا فرهنگی می‌شود به‌طور طبیعی محل و جایگاه امن و آسایش خود را در خانه از دست می‌دهد و کم‌کم از خانواده دور و با آن بیگانه خواهد شد؛ و پس‌ازآن به دنبال راهی برای پر کردن خلع و یافتن تکیه‌گاهی دیگر است.
خانواده مهمترین کانون زندگی، آرامش و تربیت یافتن است. لذا جوانانی که با مشکلاتی در خانواده روبرو شده و به طریقی از کانون خانواده دور می‌شوند، بیش از دیگران در معرض آسیب‌های اجتماعی هستند.
ازآنجاکه در برخی از تعلیمات فرقه‌ای، بنیاد خانواده نفی می‌شود. جوانان موردنظر بیشتر به دام این فرقه‌ها گرفتار می‌شوند.همچنین ازجمله مهمترین عامل به دام افتادن نوجوانان و جوانان را می‌توان غفلت خانواده، پدر و مادر از وضعیت بحرانی فرزند و تأثیرپذیری او از مشکلات و دوستان شمرد.
غفلت خانواده، یکی از علل اصلی عدم عبور درست از بحران جوانی و گرایش به سمت فرقه‌ها است.
الگوپذیری از دوستان نااهل
همسالان و دوستان در بین خانواده‌های تک‌فرزند و در جوامع امروزی نقش بیشتری یافته‌اند. الگوهایی که تداوم همزیستی طولانی در شهر و مدرسه و… تأثیر زیادی بر روی آن‌ها می‌گذراند؛ و اگر این جمع‌ها متأسفانه ناسالم بوده و از فرهنگ‌های بیگانه تأثیرپذیری هم داشته باشند محیط ناسالم‌تری را فراهم خواهند کرد. اغلب برای باقی ماندن و پذیرفته شدن در جمع دوستان و گروه، ارزش‌ها، هنجارها و اعتقادات گروه را پذیرفته، پیرو یکدیگر بوده و اعتقادات یکسانی پیدا خواهند کرد؛ و بدین ترتیب اگر فردی در یک گروه دوستانه اسیر فرقه و یا فرهنگی خاص شود به‌احتمال‌زیاد ارتباط و معاشرت او با سایر دوستانش باعث تأثیرپذیری سایرین و منجر به عضویت سایرین نیز خواهد شد.
به‌عنوان نمونه یکی از اعضای پیوسته به سازمان مجاهدین در سال ۱۳۸۰ که عضو یک گروه موسیقی در ایران بود. با تأثیری که بر روی سایر دوستان و اعضای گروه گذاشت متأسفانه توانست حدود ۱۸ الی ۲۰ عضو دیگر گروه را با خود همراه و برای فرقه عضوگیری نماید.
۷-مسائل سیاسی
یکی دیگر از دلایل اغفال شدن توسط احزاب و گروه‌های فرقه‌ای موضوعات سیاسی و بهره‌برداری از این مقوله است
موضوعات سیاسی خصوصاً برای کشورهای بیگانه، جریانات انحرافی و فرقه‌ها موضوعات جذابی هستند که می‌توان از آن بهره‌برداری زیادی نمود. بحران‌های سیاسی و به دنبال آن مشکلات اقتصادی عامل‌های جذب و به انحراف کشاندن بسیاری از تحصیل‌کردگان و قشر جوان در هر جامعه می‌تواند باشد.
کشورهای بیگانه به‌خوبی در این زمینه سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌ای نموده و پول‌های کلانی هزینه می‌کنند. از راه‌اندازی شبکه‌های ماهواره‌ای و تلویزیونی گرفته تا استفاده از کانال‌های رادیو و اینترنت… امروزه به بستری برای تبلیغات این کشورها و گروه‌ها با اهداف مشخص سیاسی و نفوذ فرهنگی تبدیل‌شده است.
۸-دیپلماسی فریب
تقریباً شاید بیش از نود درصد فرقه‌ها و گروه‌ها ماهیت اصلی، مرام، مناسبات و ضوابط درون‌گروهی خود را در بیرون فرقه بیان نمی‌کنند و تنها بخشی از شعارهای جذاب خود را در صدر اهداف معرفی‌شده قرار می‌دهند. از قبیل مبارزه برای عدالت، تکامل، نجات بشریت… و غیره و بر روی این شعارها مانور می‌دهند. همین امر سبب می‌شود که افراد مستعد بدون مطالعه و تحقیقی فریب‌خورده و به‌سرعت جذب این‌گونه فرقه‌ها شوند.
ظاهر و شعارهای فریبنده، موسیقی های انقلابی
اغلب مکاتب و فرقه‌ها در بیان اهداف و اندیشه‌های خود پرهیز می‌کنند و رک و صریح در رابطه با عملکرد و نیات خود با پیروان تا قبل از پیوستن سخن نمی‌گویند عدم صراحت و شفافیت باعث هاله‌ای از ابهام در رابطه با عملکرد آنان است و تلاش می‌کنند هر آنچه می‌توانند به‌طور مخفیانه متدلوژی و شیوه‌های مجاب سازی اعضا را به‌پیش ببرند.
رسیدن به جامعه به طبقه توحیدی از خود گذشتن برای دیگران فدا کردن جان و مال و خانواده ساختن دنیایی بهتر مبارزه علیه ظلم و بی‌عدالتی، اکثراً چنین شعارهای جذابی سرلوحه بیرونی و بهانه‌های برای مانور دادن است که اتفاقاً ازجمله قوی‌ترین استدلال‌ها و بهانه‌ها نیز برای به دام انداختن می شود.
امور خیریه و خیرخواهانه صرفاً برای جذب
در برخی از سازمان‌ها و فرقه‌ها بر توجه به نیازمندان و امور خیرخواهانه تأکید شده آن‌ها با ساختن صدها کلینیک و بیمارستان و کمک به آسیب دیدگان به‌صورت مجانی باعث شهرت خود می‌شوند این کار باعث می‌شود تا این فرقه، به‌عنوان یک فرقه انسان‌دوست و مردم مدار معرفی شود و باعث جذب بیشتر مخصوصاً جوانان شود.
تبلیغات گسترده گروه‌های معنویت‌گرا
برخی از گروه‌ها با تبلیغات گسترده و استفاده از رسانه‌ها و ماهواره‌ها … اهداف آرمان‌گرا و معنوی نیز برای خود برگزیده و چنین وانمود می‌کنند تنها راه رهایی و به کمال و عرفان رسیدن در پیوستن به این گروه‌ها خواهد بود.
بیشتر این فرقه‌ها با ظاهر مذهبی و استفاده از عناوین و اهداف کلی ادیان الهی و یا الگو قرار دادن اندیشمندان، رهبران و مبارزان مشهور در جهان سعی می‌کنند خود را تنها پیرو حقیقی و در راستای دین و مذاهب و مکاتب مشهور معرفی نمایند و حداکثر فرافکنی را انجام داده و بهره کافی می‌برند.
به‌عنوان نمونه از دهه ۸۰ به بعد در درون سازمان منافقین هرساله مراسم عزاداری تاسوعا و عاشورا با غلظت شدید و با صرف وقت و برنامه‌های گسترده‌ای صرفاً جهت فیلم‌برداری و نمایش بیرونی برگزار می‌شد به‌طوری‌که حتی حیرت اعضا را برانگیخته بود.
این پیروی ظاهری و هم‌راستایی اغلب برای فریب و جلوه‌های بیرونی و جذب استفاده می‌شود و اغلب اعضا و محققین در بیرون گروه باگذشت زمان به‌سرعت به دوگانگی‌ها و وعدم تطابق اهداف و آیین فرقـه با مبانی اصلی مذهبـی اشراف پیدا می کردند. تعالیم دینی و قوانینی که در فرقه معنا و اصالت خود را ازدست‌داده و در اکثر مواقع تنها برای حفظ و اسیر نگه‌داشتن اعضا مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرد.
پس از بررسی اجمالی ۸ محور فوق که با استفاده و بهره گیری از مباحث اندیشمندان و محققین حوزه فرقه شناسی جمع آوری و تدوین شده بود انشالله در بخش های بعدی این سلسله مطالب به مهمترین فاکتورها و عوامل عضو گیری در سازمان مجاهدین پرداخته می شود.
ادامه دارد
بررسی علل جذب جوانان به فرقه ها/ به قلم مریم سنجابی/۲
بررسی علل جذب جوانان به فرقه ها/ به قلم مریم سنجابی/۱
انتهای پیام
