تأکید شهید بهشتی بر فداکاری روحانیت و ضرورت حفظ وحدت مردم
داستان تلخ «معصومه» / دختری که در اثر جنایات منافقین روانی شد و خودکشی کرد
حبس ابد در انتظار نخستوزیر سابق آلبانی / پروندههای کلان فساد دولتی مسکوت ماندند
سرنخی که از جیب منافقین به هلاکت رسیده کشف شد
تاریخ نخواندههایی که احمق میشوند
درسهای ماندگار برای امروز
معرفی یکی از شهدای لشکر اسلام در عملیات مرصاد
بازتاب خبر هلاکت ۲ عنصر مجاهدین خلق در رسانه آلبانیایی
اعضای وامانده مجاهدین خلق! آیا زمان آن نرسیده که از خود بپرسید چرا تصویر رهبرتان در کنار مردگان نصب میشود؟ آیا این نمادها به طور ناخودآگاه، واقعیتی تلخ را فریاد نمیزنند؟
هنگام گشتوگذار در فضای مجازی، بهطور تصادفی با صفحه یکی از افراد منتسب به هواداران تشکیلات مجاهدین خلق مواجه شدم. هرچند قصد مداخله در امور دیگران را نداشتم، اما آنچه مشاهده کردم، مرا به تأملی جدی واداشت.
مرصاد آخرین عملیات رزمی ایران در جنگ تحمیلی هشت ساله است که در آن نیروهای مسلح توانستند پاسخ کوبنده ای به توهمهای تشکیلات جنایتکار منافقین بدهند.
پیامی که رهبر انقلاب اسلامی در چهلمین روز شهادت شهدای جنگ دوازدهروزه با رژیم صهیونیستی صادر کردند، تنها یک پیام تسلیت یا همدردی نبود؛ بلکه یک نقشهراه دقیق و پرمغز برای بازسازی قدرت ملی ایران در برابر تهدیدهای نظام سلطه بود.
تشکیلات ورشکسته منافقین که گهگاه بیانیههایی را از زبان سرکرده زیرخاکی خود منتشر میکند، از میرحسین موسوی نام برده است.
در جهانی که هر ثانیه صدها روایت شکل میگیرد، رسانهای مانند «سیمای منافقین» که رسانه رسمی تشکیلات تروریستی رجوی است، هر ثانیه صدها خبر جعلی و تحریف شده تولید و مدام آن را نشخوار میکند.
به نظر شما آیا این اتفاقی است که هرگاه ملت ایران پس از پشت سر گذاردن یک دوره ناملایمات، به مرزها و ظرفیت بالایی از وحدت و همبستگی و وفاق دست مییابد، میرحسین موسوی دست به کار میشود تا بلکه رخنهای در این وضعیت ایجاد کند؟
وقتی قائل به پستو نشینی فقیه برای صدور فتوا در عصر غیبت باشیم و تشکیل حکومت و ولایت را کنار بگذاریم میشود مرگ ۹ میلیون ایرانی طی جنگ جهانی دوم با وجود اعلام بی طرفی!
الگوی رفتاری «ادی راما» با مداخلات مستقیم و غیرضروری در امور نهادهای عمومی و محلی، نگرانیهای جدی درباره سلامت نظام دموکراتیک این کشور ایجاد کرده است.
این روزها مسعود رجوی، قهرمان در گور مجاهدین خلق، وقت و بیوقت پیام بیرون میدهد و مانند کودکی که اسباببازیاش را برده باشند، به نوه رضا پالان میتازد!
در تاریخ پرفراز و نشیب گروههای تروریستی، کمتر موردی را میتوان یافت که بهمانند تشکیلات مجاهدین خلق دچار چنین تناقضهای آشکاری در رفتار، گفتار و ادعا شده باشد؛ سازمانی که روزی از بزرگترین عملیات تروریستی علیه شهروندان آمریکایی به وجد آمده بود، امروز با لحنی ملتمسانه از همان کشور خواهان حمایت است.
از سال ۱۴۰۱، شاهد فاز تازهای از جنگ زرگری بین دو جریان بدنام تبعیدی بودیم: سلطنتطلبان به رهبری نوه رضا پالانی که بیشتر به کودک پیر نادان شبیه است تا یک شخصیت سیاسی، و تشکیلات تروریستی تبهکار رجوی که سالهاست در پیوستگی با دشمنان ایران، به هر خیانتی دست زده است.
از بدو انقلاب و تأسیس جمهوری اسلامی، دو مُنْگُلْ عَلَم مخالفت با این نظام برافراشتند: یکی خود را شاه میدانست و دیگری مدعی رهبری انقلاب نوین بود.
حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی و ١٢ روز بمباران ایران توسط این متجاوزگر؛ اگر چه از یکسو حقانیت ایرانیان را به جهانیان نشان داد اما از دیگر سو و مثل همیشه چهره منافقانه جماعتی خودفروش و خائن به میهن و ملت را بیش از پیش آشکار ساخت.
دشمنان ایران اسلامی از آمریکای متکبر گرفته تا رژیم کودککُش صهیونیستی و منافقین دهههاست که با تمام قوا تلاش کردهاند تا ایران را منزوی کنند، اما هر بار با صلابت ایمانی و عزم راسخ ملت مواجه شدند.
همزمان با شب عاشورای خاص امسال، هنگامهای که عالم در سوگ اباعبداللهالحسین علیهالسلام به سوز و گداز نشسته بود، ناگاه نوری از حسینیه امام خمینی(ره) درخشید و جهان را غافلگیر کرد.
امام جمعه اهل سنت زاهدان بسیار درخشان و با هوشیاری جلوی تحرکات گروهک های تروریستی در جنوب شرق کشور را گرفت.
در سال ۱۳۶۰ «منافقین» و سال ۱۴۰۴ « جاسوسان و نفوذی ها» در نقش ستون پنجم و مجری اوامر دشمنان علیه ملت ایران عمل کردند.