بعد از آنکه کل تشکیلات فرقۀ رجوی در آلبانی مستقر شد به دنبال رویدادها و فعل و انفعالات سیاسی زیادی که اتفاق افتاد، اکنون این فرقه در شرایط بسیار دشواری قرار گرفته بلکه روند فروپاشی آن آغاز شده است. مهمترین این رویدادها دیدار اخیر وزیر خارجۀ آلبانی از ایران در رأس هیئتی سیاسی و اقتصادی و گفتگوهای این هیأت با مقامات ایرانی در تهران می باشد. آنها ابراز تمایل کرده اند که سفارت آلبانی در ایران راه اندازی شود. بنابراین اکنون دقیقا شرایط و موقعیت سیاسی به سود افراد اسیر در فرقه و به زیان تشکیلات فرقه می باشد.
به دنبال دیدار وزیر خارجۀ آلبانی از تهران، کمیساریای عالی پناهندگی وارد عمل شده و به سران فرقه برنامۀ کاری اش را ارائه داده است مبنی بر اینکه می خواهند با تمامی افراد کمپ در آلبانی مصاحبه کنند و استاتو (موقعیت) این افراد را مشخص سازند. سران فرقه در آلبانی موضوع را به رهبری آن در پاریس احاله کرده اند. نمایندۀ کمیساریای عالی پناهندگی از ژنو با محمد سید المحدثین مسئول روابط خارجی فرقۀ رجوی در پاریس تماس گرفته و برنامۀ خود را به او بیان کرده است. سران فرقه ابتدا با این برنامه به شدت مخالفت میکنند، اما وقتی می بینند موضوع جدی است آن را می پذیرند به شرط اینکه مصاحبه ها مانند عراق در داخل کمپ فرقۀ رجوی انجام شود. مسئولین کمیساریا به هیچ عنوان این را نمی پذیرند و می گویند تمام مصاحبه ها باید در مقر کمیساریا به صورت تک تک و مستقل صورت بگیرد و افراد هم باید تنها باشند. در این رابطه تمام سنگ اندازی ها و کار شکنی های فرقه به شکست انجامیده و می پذیرند که افراد مصاحبه کنند.
اما ببینیم با توجه به این شرایط در درون تشکیلات رجوی در آلبانی چه می گذرد و فرقه با دستپاچگی چه تدابیری را برای جلوگیری از این روند فروپاشی اتخاذ کرده و می کند:
در درجۀ اول سران فرقه می خواهند هر طور شده اخبار این فروپاشی بیرون درز نکند و یک تعداد ولو اندک هم باشد در کادر تشکیلاتش نگهدارد تا به ترامپ بگویند به ایران حمله کن ما نیروی جنگی! آماده داریم چرا که اکنون در آمریکا همۀ لابیهایشان را برای کار روی دولت جدید آمریکا به ریاست ترامپ بسیج کرده اند ولی خود همین کار حتی افراد رده بالا و قدیمی خودشان را که از مواضع و شعارها و سرودهای اصیل و ریشه ای ضد آمریکایی سازمان مجاهدین خلق اطلاع دارند بیشتر هم مسأله دار می کند و حتما هم در محفلها و اذهان پر تناقض خودشان از رجوی می پرسند پس چه شد آن شعر و شعار تحت عنوان اصل «کس نخارد»! (اشاره به شعر: کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من)؟؟!!…
در این شرایط سران فرقه برخوردهایشان با لایه های مختلف تشکیلات را با توجه به وضعیت هر لایه به صورت زیر تنظیم کرده اند:
لایۀ اول: نیروهای دارای ردۀ «ام جدید» (M به معنی معاون بخش یا ستاد ردۀ صوری بی پایه که به افراد دارای سابقۀ سالها برای نگه داشتن آنها در تشکیلات می دهند) که سابقه آنها در تشکیلات زیر بیست سال است به علاوۀ عضو ها – ردۀ O – و بقیه (مانند KO یعنی کاندید عضویت) که برخورد کلی با افرادی از این رده ها که اکنون دیگر یا جزء نیروهای تشکیلاتی نیستند و به اصطلاح سازمانی مسأله دار شده و یا به نحوی از تشکیلات جدا شده ولی زیر چتر حمایت فرقه هستند اینگونه است که به آنها می گویند در مصاحبه ها با کمیساریا بگویند که میخواهند بروند کشورهای دیگر اروپایی دنبال زندگی کردن و… و در این رابطه خیلی هم آنها را تشویق می کنند زیرا این افراد دیگر تبدیل به موی دماغ تشکیلات شده و در صورت ادامۀ حضورشان در تشکیلات تأثیر منفی هم بر روی دیگر افراد میگذارند لذا باید هرچه زودتر آلبانی را ترک کنند. به قول معروف می خواهند از شر آنها خلاص شوند. در تشویق کردن این افراد به آنها پیشنهاد می کنند که بروید آلمان یا سوئد که ما در آنجاها هم تشکیلات داریم و به هر کس از شما که بخواهد در کنار ما باشد کمک می کنیم.
لایۀ دوم: افرادی هستند که دارای ردۀ ام (M) قدیم به بالا می باشند یعنی بالای بیست سال سابقۀ تشکیلاتی دارند و تا به حال هم ظاهرا به اصطلاح مسأله دار نبوده اند اما اکنون به بهانه های مختلف از تشکیلات و مناسبات تشکیلاتی و نه از سازمان جدا شده اند ولی می خواهند فقط همراه آن باشند. به این افراد کمک می کنند و برایشان مطرح کرده اند که شما از افراد خود ما هستید و اگر رفتید برای مصاحبه بگویید که ما کماکان سازمان را قبول داریم و می خواهیم با سازمان باشیم و به هیچ وجه آلبانی را ترک نمی کنیم. برای تعدادی از این افراد وسایل و امکانات زندگی در بیرون هم تهیه کرده اند.
لایۀ سوم : افراد بالاتر از رده های فوق و از نیروهای تشکیلاتی فرقه هستند که کماکان سازمان را قبول دارند. اینها اکثرا از افراد و مسئولین باسابقه و وفادار می باشند که سران بالاتر فرقه تلاش می کنند از هر بابتی هوای اینها را داشته باشند که مبادا آنها هم مسأله دار شده و زمزمۀ جدایی از تشکیلات سردهند که در این صورت افراد تحت مسئولیت آنها هم دچار همان وضعیت خواهند شد.
به افراد از قشرها یا لایه های دوم وسوم که در وضعیت یادشده هستند گفته اند که «شما ها بچه های مسعود هستید، شما بچه های سازمان می باشید چون یا در سازمان بزرگ شده اید و یا بیشتر عمرتان را در سازمان سپری کرده اید… خوب بعضی وقتها بچه ها هم در خانه باهمدیگر بگو مگو می کنند، گاهی به هم پرت و پلا می گویند و پرخاشگری می کنند»!!.
برای این نیروها دو صفحه بریف (توجیه و دستور العمل) درست کرده اند که در آن آنها را توجیه میکنند که در مصاحبه ها چه بگویند؛ و برایشان این را که بخواهند از سازمان جدا بشوند مرز سرخ کرده اند بخصوص برای قشر سوم رفتن به کشورهای دیگر اروپا و به آمریکا را مرز سرخ قرار داده اند.
برای این دو لایه یا قشر دوم و سوم یک مرز سرخ دیگری هم گذاشته اند وآن اینکه هر کدام از شما ها که می روید بیرون چه مرد و چه زن از آنجا که دنبال مسائل جنسی یعنی بر طرف کردن نیازهای جنسی خود هستید! اولا حق ندارید در این رابطه چیزی به درون تشکیلات بیاورید یا منتقل کنید؛ ثانیا اگر برای شما در این رابطه اتفاقی بیفتد یا مسأله ای در جامعۀ آلبانی پیش بیاورید، هیچ ربطی به سازمان ندارد و ما اعلام خواهیم کرد که شما از افراد ما نیستید!!.
از این رو وضعیت درون تشکیلاتی سازمان اکنون خیلی بهم ریخته و برای سران فرقه بسیار وحشتناک شده است. آنها تمام ترسشا ن از فروپاشی است و به همین علت برای گول زدن افراد اقدام به خریدن موبایل های مدل جدید کرده اند که ۸۰ % آنها سیم کارت ندارد. همچنین با دادن لب تاب و تبلت و امثال آن برای بعضیها می خواهند آنها را راضی نگه دارند. سران فرقه حتی به سراغ بعضی جداشده ها از مناسبات تشکیلاتی که قبلا سرسپردۀ مطلق بودند و جداشدن کامل آنها از سازمان به علت سوابق و اطلاعاتی که دارند خیلی به زیان فرقه است رفته اند و با آنها مفصل صحبت کرده و آنها را به نزد خود و به داخل تشکیلات آورده و همه نوع امکانات در اختیار آنان گذاشته اند تا دوباره هوس بیرون رفتن از تشکیلات نکنند!…
***