در روزهای دشوار همهگیری ویروس کرونا، شرایط زندگی برای بسیاری از ما سختتر از همیشه شده بود. من نیز مجبور شدم محل کارم را تغییر دهم و به دلیل فاصله زیاد، ناچار شدم خانه جدیدی پیدا کنم. فرصت چندانی نداشتم، بنابراین از یکی از دوستان آلبانیاییام که خوشبختانه در نزدیکی محل کارم زندگی میکرد، کمک خواستم. او در کوتاهترین زمان خانهای برایم پیدا کرد.

اما درست روزی که وسایلم را جمع کرده بودم تا به خانه جدید بروم، صاحبخانه ناگهان نظرش را تغییر داد و تصمیم گرفت خانه را به پسر خودش بدهد. من مانده بودم با انبوهی از وسایل، در حالی که خانه قبلی را هم تحویل داده بودم و امکان بازگشت نداشتم. در آن شرایط سخت، دوستم پذیرفت که بخشی از وسایلم را در خانهاش بگذارم و قول داد کمکم کند.
آن شب بهدنبال جایی برای ماندن بودم و حتی به فکر هتل افتادم. اما دوستم تماس گرفت و گفت: «وضع مالیات خوب نیست، هتل خرج زیادی دارد، بیا خانه من.» وقتی رسیدم، او با کمال محبت مرا پذیرفت و دو شب تمام مهمان خانهاش شدم تا توانستم جای مناسبی برای اقامت پیدا کنم.
این رفتار برایم بسیار عجیب و تکاندهنده بود. چگونه ممکن است یک شهروند آلبانی، به یک غریبه از کشوری دیگر چنین اعتماد کند و در خانهاش جا دهد؟ وقتی خوب فکر میکنم، میبینم حتی خودم حاضر نبودم چنین کاری را برای نزدیکترین دوستانم انجام دهم. این نمونهای روشن از انساندوستی و بزرگواری مردم آلبانی است؛ مردمی که بارها ثابت کردهاند قلبی سرشار از محبت و روحی مهماننواز دارند.
این در حالی است که تشکیلات رجوی تلاش میکند تصویری وارونه از جامعه آلبانی ارائه دهد و آنان را بیسواد و فقیر معرفی کند. در حالی که حقیقت درست برعکس است: همین مردم شریف، ما را به کشورشان پذیرفتند و سرپناهی برای ما فراهم کردند. آیا این بزرگترین نشانه انسانیت و بزرگواری نیست؟
و اما خطاب به رجوی:
ای رجوی ملعون! مگر شعار دروغین شما «جامعه بیطبقه توحیدی» نبود؟ حداقل به همین شعار پوچ خودتان احترام بگذارید. مردم آلبانی درس انسانیت را در عمل به ما نشان دادند، در حالی که شما سالهاست نمک این سرزمین را میخورید اما جز نمکنشناسی و بیشرمی چیزی در کارنامهتان ندارید.
موسی جابری فر، جداشده از تشکیلات مجاهدین خلق
تیرانا
انتهای پیام