• امروز : دوشنبه - ۱۳ اسفند - ۱۴۰۳
  • برابر با : Monday - 3 March - 2025
طالب فرحان (عباس دلنواز) از اعضای جدا شده فرقه رجوی

هرگونه انتقاد به خطوط استراتژیکی رجوی، بریدگی از مبارزه قلمداد می‌شد

  • کد خبر : 50728
  • ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۰

هرگونه انتقاد به خط و خطوط سیاسی و استراتژیکی رجوی مترادف با بریدگی از مبارزه و وابستگی به جمهوری اسلامی قلمداد می‌شد.

ashraf rajavi

به گزارش فراق، طالب فرحان (عباس دلنواز) از اعضای جدا شده فرقه رجوی در خاطره‌ای روایت می‌کند: «در زمانی که در قسمت پذیرش سازمان مجاهدین بودم، بعد از اتمام دوره‌های آموزش قرار شد که ما را بین قرارگاه‌ها تقسیم کنند. من در آن شرایط وضعیت روحی بسیار بدی داشتم. مسئولین پذیرش به دنبال این بودند که علت این وضعیت من را بدانند و حتی تصور کرده بودند من به مشکلات روحی روانی دچار و دیوانه شده‌ام. برایم چندین نشست گذاشتند، که چرا سکوت کرده و تناقض حمل می‌کنی؟ چرا در نشست‌های عملیات جاری شرکت نمی‌کنی؟

یک روز یکی از فرماندهان بنام «سعید واجد» من را به محوطه پذیرش برد و با لحن خیلی دوستانه و مهربانانه از من سوال کرد، چه کسی تو را اینجا فرستاده؟ چه آموزش‌هایی دیده‌ای؟ مامور نفوذی هستی یا سپاه؟ من از تعجب داشتم شاخ در می‌آوردم! خنده‌ام گرفته بود، حالت تمسخرآمیز من او را به شدت عصابی کرد. به طوریکه گفت تو را به زندان ابوغریب می‌فرستیم تا آنجا با شیوه‌های خودشان تو را به حرف در بیاورند. یک شب من را ساعت ۲:۳۰ نیمه شب از خواب بیدار کرده و برای بازجویی بردند و تا صبح مشغول بازجویی از من بودند که مثلا اعتراف کنم برای جاسوسی وارد مناسبات شده‌ام، بعد از اینکه دیدند من تحت هیچ شرایطی حاضر به اعتراف ساختگی نیستم من را مجددا به داخل تشکیلات برگرداندند و تا چند روز کاری به کار من نداشتند.

بعد از چند روز مجددا من را سوژه نشست‌های عملیات جاری کردند و ساعت‌ها فحش و ناسزا و آب دهان بود که نثار من می‌شد. آنها این شیوه برخورد را این‌گونه توجیه می‌کردند که می‌خواهند عنصر مبارزه را در من زنده کنند و مانع از این شوند که در حلقوم رژیم بیفتم! در دیدگاه رجوی که خودش را رهبر خود انتصابی عقیدتی به اعضا تحمیل کرده بود، او هیچ اشکال و نقطه ضعفی نداشت. بنابراین اعضا می‌بایست از او اطاعت بی چون و چرا داشته باشند.

هرگونه انتقاد به خط و خطوط سیاسی و استراتژیکی رجوی مترادف با بریدگی از مبارزه و وابستگی به جمهوری اسلامی قلمداد می‌شد، در حالی که من و امثال دیگر اعضا که با وعده‌های فریبنده اخذ پناهندگی در کشورهای اروپایی و کار جذب آنها شده بودیم وقتی خودمان را برخلاف تمامی وعده‌های داده در پادگان اشرف دیدیم احساس کردیم به ما خیانت شده و دیگر تحمل آن همه دروغ و فریب را نداشتیم به همین دلیل فضای تشکیلات مجاهدین خلق و وعده‌ها و بحث‌های رجوی برایمان غیرقابل تحمل شده بود.»

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=50728

نوشته های مشابه

۲۵بهمن
هزار و یک غمِ بغداد
روایت «مریم سنجابی» از روزگار تلخ «اشرف 2»

هزار و یک غمِ بغداد

۱۸بهمن
پیش به سوی مرگ
روایت «مریم سنجابی» از روزگار تلخ کمپ «اشرف»

پیش به سوی مرگ