• امروز : دوشنبه - ۲۴ شهریور - ۱۴۰۴
  • برابر با : Monday - 15 September - 2025

روی خط

روایت خواهر شهیدان اسدی‌منش از چگونگی شهادت برادرانش توسط منافقین تشکیلات مجاهدین از آغاز پیدایش التقاطی است / نقش منافقین در حمایت از ماشین ترور رژیم صهیونیستی وقتی خط منافقین ترور کسانی بود که عکس امام(ره) یا شهید بهشتی را دارند + فیلم دروغی که منافقین به دنبال القای آن به افکار عمومی هستند / تشریح ماجرای عفو در نظام جمهوری اسلامی + فیلم وکیل شکات خواستار صدور حکم افساد فی‌الارض برای سرکردگان منافقین شد / آلبانی‌نشین‌ها تا فرصت باقی است توبه کنند منافقین با موساد در جنگ ۱۲ روزه همکاری اطلاعاتی داشتند / ماجرای فشار غرب به دولت آلبانی بین پردازش زباله‌های اتمی یا پذیرش زباله‌های انسانی/ درک امنیتی آلبانی از احتمال حمله موشکی ایران به کمپ تروریستی «اشرف۳» / منافقین بیش از ظرفیت واقعی خودشان را برجسته می‌کنند «وقتی بدتر بودیم، بهتر بودیم» / عمیق‌تر شدن فساد و ناامنی حقوقی در آلبانی قاضی دادگاه منافقین: تکمیل تحقیقات درباره منافقین در صلاحیت دادگاه کیفری یک است

روزی که قرار شد به آلبانی برویم

  • کد خبر : 50713
  • ۱۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۹:۳۰

غلامرضا شکری، عضو نجات یافته از فرقه رجوی در آلبانی از روزی که قرار شد فرقه به آلبانی نقل مکان کند و اتفاقات رخ داده در این پرواز، روایت کرد.

shekari

به گزارش فراق، وی در یادداشتی نوشت: روز قبل از حرکت، مسئولین مالی آمدند و پول‌هایی که باید به آلبانی ارسال می‌شد، بین نفرات تقسیم کردند تا دولت آلبانی متوجه نشود که پول چگونه به کشورشان می‌آید. به من ده هزار دلار داده شد که مبلغ زیادی بود، و به برخی دیگر مبالغی مانند شش هزار تا سه هزار دلار تخصیص یافت. روز بعد، ساعت ۳ صبح ما را صدا کردند و مسئولین کمیساریا هم حضور داشتند.

قبل از حرکت، به همه نفرات گفته شد که در طول مسیر هیچ گونه کاری انجام ندهند و باید پرده‌های مینی‌بوس کشیده شود تا کسی شما را نبیند. مشکل اصلی در آن زمان، حضور خانواده‌ها در جلوی درب بود. رجوی از این می‌ترسید که خانواده‌ها مانع از حرکت به فرودگاه شوند. اما زمانی که حرکت کردیم، هیچ‌کس جلوی درب نبود.

پس از گذر از بازرسی‌های امنیتی، بالاخره به فرودگاه رسیدیم. در فرودگاه، به هیچ‌کس اجازه صحبت به زبان فارسی داده نمی‌شد. به من گفته شد که مسئولیت حفاظت را به عهده دارم و دو نفر دیگر نیز به من کمک خواهند کرد. دو ساعت در فرودگاه بودیم تا هواپیمای ما آماده شد. ۲۲ نفر بودیم و تلفن در دست فرمانده اکیپ بود که هم عکس می‌گرفت و هم با چندین مکان در تماس بود. ما مانند آدم‌های غارنشین بودیم که نمی‌دانستیم تلفن چیست و چگونه عکس می‌گیرد.

پس از سه ساعت، به ترکیه رسیدیم. در آنجا نیز قوانین خاصی برای ما تعیین شده بود. کسی اجازه نداشت به جایی برود و پول‌هایی که دست‌تان بود نباید به کسی داده می‌شد. اگر کسی چیزی می‌خواست، باید از مسئول خواهر درخواست می‌کرد. بهانه‌ای برای رفتن به دستشویی گرفتم و یک نفر دیگر را همراه خود فرستادم. در راه بازگشت به فرودگاه استانبول، ساکی خوب دیدم و آن را به همان خواهر نشان دادم، اما با جواب منفی او مواجه شدم. بسیار عصبی و ناراحت بودم که به من گفتند در آلبانی می‌خریم، چون اینجا خیلی گران است. هشت ساعت در فرودگاه ترکیه بودیم تا اینکه ساعت شش عصر، هواپیمای ما آماده شد.

بعد از سوار شدن به هواپیما و پس از نیم ساعت پرواز، مشکلات داخل هواپیما شروع شد. ابتدا مسئولین اعلام کردند که هدفون‌هایی که به شما داده می‌شود، باید جمع‌آوری شود تا به نفرات فنی مخابرات داده شود و  آن‌ها را تعمیر کنند. سپس نوبت به بالش‌ها و پتوی‌های هواپیما رسید که به نفرات داده می‌شد تا استراحت کنند. دزدی پشت دزدی شروع شد تا اینکه یکی از مهمانداران هواپیما متوجه شد و برگشت گفت که پتوی‌ها و بالش‌ها متعلق به هواپیما است و شما آن‌ها را در ساک‌های خود گذاشته‌اید. این آبروریزی باعث شد که مسئولین به شدت متعجب شوند، چرا که هیچ‌وقت چنین کاری از آن‌ها انتظار نمی‌رفت.

پس از یک ساعت در فرودگاه آلبانی فرود آمدیم. وارد محل فرودگاه شدیم، اما آنجا هم مشکلات خود را داشتیم. چیزهایی که نباید بیرون می‌افتاد، از ساک‌های نفرات بیرون آمد. صندلی‌های چرخدار شکسته، پیچ‌ها، مهره‌ها و سایر وسایل به بیرون ریخته بودند. این‌ها آبروریزی‌هایی بود که سازمان مجاهدین خلق به عنوان یک سازمان پیشرو و با اصول به دنیا معرفی می‌کرد، ولی در پشت پرده واقعیت‌های دیگری وجود داشت. این همان سازمانی بود که می‌خواست خود را با معیارهای فرهنگی و اخلاقی خاصی جا بزند، اما در حقیقت در پشت پرده، کاملاً متفاوت عمل می‌کرد.

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=50713

نوشته های مشابه

۲۲مرداد
وقتی عناصر مسعود رجوی روی زنان حامله شرط‌‌بندی ‌کردند
روایت قماری وحشیانه از زبان شاهد عینی

وقتی عناصر مسعود رجوی روی زنان حامله شرط‌‌بندی ‌کردند

۱۳مرداد
بچه‌های کرمانشاه گفتند به علی قسم الان حسابش را می‌رسیم
روایت شهید صیاد شیرازی از شکست منافقین در عملیات «مرصاد»

بچه‌های کرمانشاه گفتند به علی قسم الان حسابش را می‌رسیم

۱۰مرداد
سرنخی که از جیب منافقین به هلاکت رسیده کشف شد
ناگفته‌های «مرصاد» به روایت یک رزمنده

سرنخی که از جیب منافقین به هلاکت رسیده کشف شد