• امروز : چهارشنبه - ۱۹ دی - ۱۴۰۳
  • برابر با : Wednesday - 8 January - 2025

شرور نمی‌تواند از حقوق بشر سخن بگوید

  • کد خبر : 50051
  • 06 ژانویه 2025 - 13:13

مریم رجوی چند وقت پیش در شبکه اجتماعی ایکس به مناسبت روز جهانی حقوق بشر نوشت: «در روز جهانی حقوق بشر، پیمان مردم و مقاومت ایران برای به پیروزی رساندن آرمان حقوق بشر در ایران را تجدید می‌کنیم…پیام مقاومت ما احیاء انسانیت در زنجیر است…»

maryam rajavi

به گزارش فراق، پیام مریم رجوی برای کسانی که در مناسبات و روابط درون تشکیلاتی مجاهدین خلق زندگی نکرده‌اند، شاید جذاب باشد، اما کادرهای تشکیلات رجوی با ذره‌ذره وجودشان با واقعیت‌های دهشتناکی در مناسبات درون تشکیلاتی مواجه بودند که بیان صریح و جسورانه آن، واقعاً گزنده، تلخ، دردناک و باورنکردنی است.

روایت یکی از کادرهای تشکیلاتی با سابقه و جداشده از مجاهدین خلق به نام آقای علی زمانی در رابطه با تناقض‌های گفتاری و رفتاری مریم رجوی، به وضوح آزاردهنده است:
«رجوی همواره مانع دیدن واقعیت‌های موجود می‌شود. واقعیت این است که اعضای سازمانش چندین سال است پشت سیم‌های خاردار و حصارهای اشرف اسیر هستند و از دیدار و حتی تماس تلفنی با خانواده‌های خود محروم هستند. این محرومیت توسط سازمان رجوی به اعضایش تحمیل شده که نقض آشکار قوانین حقوق بشر ارگان‌های مختلف حقوق بشری است. مگر دیدار یک پدر پیر و مادر سالخورده با فرزندش چه مانعی می‌تواند داشته باشد؟ سازمان‌های حقوق بشری چشمشان را بر روی رنج مادران و خانواده‌های اعضای اسیر سازمان رجوی بسته‌اند. رجوی هم خوب می‌داند که یک تماس و یک دیدار خانوادگی اعضای سازمان چه عواقبی برای تشکیلاتش دارد و خوب می‌داند که یک دیدار و تماس خانوادگی مانع اسارت بیشتر اعضای سازمان و اهداف پلید و قدرت‌طلبی اوست. او همواره در حال تفسیر و تفکرات منفی در این مورد است که چگونه می‌تواند رنج بیشتری به اعضای اسیر در کمپ مانز موسوم به اشرف ۳ اعمال کند و مانع جدا شدن آنها شود و بر رنج مادران و خانواده‌های چشم‌انتظار بیفزاید. جالب اینجاست که اخبار اسارت زندانیان سوریه را هم پخش می‌کند و در سایت‌های رجوی از دیدار و رنج بستگان این زندانیان پس از سال‌ها دوری از خانواده دم می‌زند، در حالی که خود رجوی چندین سال است مانع دیدار خانوادگی اسیران اشرف می‌باشد. بستگان و خانواده‌های اعضای سازمان هیچ خبری از فرزندانشان ندارند که آیا زنده هستند یا در چه حالی به سر می‌برند.»

براستی چرا این همه تناقض؟

از دهه ۸۰ شمسی تاکنون، بیش از صدها نفر از اعضای مجاهدین خلق به روش‌ها و شیوه‌های گوناگون موفق شده‌اند از حصارهای فیزیکی و ذهنی مجاهدین خلق فرار کرده و به دنیای آزاد و کانون گرم خانواده‌هایشان بازگردند. آنها تجربیات بسیار تلخ و وحشتناکی از سال‌ها زیست و تنفس در فضای خفقان‌آور و فرقه‌ای گروه رجوی را برای افکار عمومی، رسانه‌های اجتماعی و خبرنگاران بازگو کرده‌اند. این تجربیات شامل نقض پیوسته و مداوم حقوق انسانی‌شان است که گاه تحمل شنیدن آنچه که در طی ۲۰ تا ۳۰ سال بر آنها گذشته، بسیار سخت و دشوار است. برای مثال، سرکوب سیستماتیک نیازهای عاطفی و جنسی اعضا و کادرهای تشکیلاتی در طی ۴۰ سال!

حال باید به مریم رجوی گفت، کمی مکث کن، به گذشته بنگر و به مرور زمان و آنچه که به دست آورده‌ای و وضعیت فاجعه‌باری که شخصیت و ذهنیت تو را شکل داده است. آیا شرارت در تشکیلات مجاهدین خلق همه‌گیر نشده است؟ به تعبیری، این به معنای آن نیست که همه اعضای مجاهدین خلق به یک درجه شرور هستند. شرور بودن با شرور بودن فرق دارد. یکی شرور بودن به مفهوم نابودی حق انتخاب، آزادی و فرصت‌های زندگی انسان‌ها است و دیگری شرور بودن کسی است که در یک اقدام جمعی غیراخلاقی یا غیرانسانی شرکت می‌کند. بدون تردید، شری که یک فاشیست و مستبد بازدارنده وارد کرده، غیر از شر فردی است که اطاعت کورکورانه کرده و یا سیاهی لشکر یک فرقه تمامیت‌خواه و ستیزه‌جو بوده است. پر واضح است که این دو معنا و واقعیت با هم تفاوت بنیادین دارد.

پس نتیجه می‌گیریم که چون شرارت همه‌گیر است، دامن تو را هم گرفته است و چون دامن تو را گرفته، حق داوری اخلاقی منفی نسبت به دیگران را نداری و نباید در مورد آرمان حقوق بشر و احیاء انسانیت در زنجیر صحبت کنی.

آرش رضایی

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=50051

نوشته های مشابه