بهترین راهکار برای نجات افراد گرفتار و تحت اسارت فرقه مجاهدین خلق در کمپ اشرف در وضعیت کنونی، طرحریزی اقدامات سریع و فوری برای ملاقات افراد مستقر در کمپ با اعضای خانوادههایشان جهت تعامل و همفکری با آنان و تصمیمگیری درباره آینده و چگونگی رهایی از وضعیت تراژیک کنونی است.
به گزارش فراق، برای درک دو مفهوم اندیشه و واقعیت، باید مناسبات منطقی آن دو را بررسی کرد. قلمرو تجربه فعالیت سیاسی در دوران ماقبل مدرن و جهانی که در آن زندگی میکنیم، باید به درستی شناخته شود. در این صورت، جهان موجود به وضعیتی تبدیل خواهد شد که بهوضوح در شأن انسان مدرن و الزامات زیست در عصر تحولات دموکراتیک است.
نخستین کوشش انسان مدرن در عرصه تئوریک و اندیشه سیاسی، اثبات این نظر و دیدگاه بوده که حقیقت نظری و بینش تئوریک یا عملی ما (کارکردها، تبیین استراتژی و عملکردهای فردی و اجتماعی) امری عینی است و نه ذهنی. این دیدگاه و قاعده معقول در واقع منطق نوین در عصر خردورزی و عقلانیت انتقادی را شکل داده است. به عبارت دیگر، منطق علمی شیوهای از تفکر سیاسی و فلسفی است که به واقعیت بهعنوان امری خردمندانه مینگرد.
برای مثال، تفکر و نگرش ایدئولوژیک و سیاسی رهبر عقیدتی مجاهدین خلق در هزارتوی مناسبات توتالیتر و فاشیستی دارودسته رجوی در جهان معاصر، شکل تازهای از تفکر و بنیادهای فرقهای ستیزهجویانه و تروریستی را بنیان مینهد. در این تفکر، کسب قدرت تحت هر شرایطی مشروعیت تام دارد و میتوان برای بهدستآوردن آن به هر رفتار و عمل نابخردانه و خشونتآمیز دست زد. این فرآیند نقش رهبر عقیدتی را بهعنوان عامل و بانی حاکمیت و تسلط بیچون و چرا بر کادرهای تشکیلاتی قرار میدهد.
بر این اساس، قلمرو بسته فرقه مجاهدین خلق در کمپ اشرف در صدد توجیه نابخردانه تعادل وحشتانگیزی از آزادی و ویرانگری، شعار حقوق بشر و واپسماندگی در دوران عقلانیت انتقادی است. اصولاً بررسی چنین وضعی میبایست کاملاً در معنای تاریخی آن صورت گیرد.
با تأمل و واکاوی در پیشزمینههای تاریخی مجاهدین و علل و شرایط پیدایی چنین جریان ستیزهجو، که در طی مراحل شکلگیری و تکوین اندیشه ایدئولوژیک و سیاسی در عرصه عمل تشکیلاتی خود را نمایان کرده است، میتوان به این نتیجه رسید که مجاهدین در دستیابی به ساختار تشکیلاتی و تفکر سیاسی از «تداوم و ساخت منطقی» به دلایل شرایط خاص سیاسی و ویژگیهای ذهنی و شخصیتی کادرهای کلیدی و تأثیرگذار آن برخوردار نبودهاند.
در این میان، میتوان زیگزاگهای سیاسی مریم عضدانلو (رجوی) را در طی سالهای حضور در فرانسه و همچنین پارادوکس فلسفه سیاسی رهبر عقیدتی مجاهدین، بهخصوص بعد از فرار و مخفی شدن در سالهای اخیر، امری اجتنابناپذیر و فرآیندی ممکن و محتمل دانست. در وضعیت کنونی، کمپ اشرف بهعنوان ظرف ایدئولوژیک و سیاسی دارودسته رجوی در بدترین شرایط و حالت قرار دارد. بیتردید، در چنین روابطی، افراد و کادرهای گرفتار در شرایط و محیط اختناقآمیز تشکیلات رجوی، هیچ فرصتی را برای خروج از کمپ اشرف از دست نخواهند داد.
پر واضح است که مسئولیت نهادهای بینالمللی، همچون کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد، کمیته بینالمللی صلیب سرخ، سازمان دیدهبان حقوق بشر، عفو بینالملل و نهادهای حقوق بشری وابسته به پارلمان و اتحادیه اروپا که رهایی انسانها از شرایط تلخ و دهشتناک را وظیفه ذاتی و اصلی خود میدانند، بیش از پیش مشهود و روشن است.
به نظر میرسد بهترین راهکار برای نجات افراد گرفتار و تحت اسارت فرقه مجاهدین خلق در کمپ اشرف در وضعیت کنونی، طرحریزی اقدامات سریع و فوری برای ملاقات افراد مستقر در کمپ با اعضای خانوادههایشان جهت تعامل و همفکری با آنان و تصمیمگیری درباره آینده و چگونگی رهایی از وضعیت تراژیک کنونی است.
خبرنگاران و منابع خبری متعدد و معتبر آمریکایی و اروپایی، طبق تحقیقاتی که درباره مجاهدین خلق و مناسبات درونی حاکم بر کمپ اشرف در تیرانا انجام دادهاند، اذعان دارند که در اردوگاه مجاهدین خلق تفکیک جنسیتی شدید حاکم است. رابطه دوستانه یا مکالمات شخصی، استفاده از رادیو، روزنامه یا تلویزیون برای ساکنان اردوگاه ممنوع است. این گروه در انزوا، رفتهرفته به یک فرقه سیاسی تبدیل شده است. کسانی که موفق شدهاند از این گروه خارج شوند، گفتهاند که در جلسات عمومی مجبور به اعتراف در مورد رویاها و افکار جنسی خود بودهاند.
دیدهبان حقوق بشر در سال ۲۰۰۵ میلادی گزارشی از وضعیت کسانی تهیه کرده بود که به دلیل ترک مجاهدین خلق به شدت تحت فشار بوده و گاه زندانی و شکنجه شده بودند.
طبق یک گزارش معتبر رسانهای در اروپا، حتی دولت فدرال آلمان میگوید شواهدی مبنی بر ممنوعیت تماس اعضای مجاهدین خلق با خارج از اردوگاه دیده میشود. دولت آلمان در پاسخ به درخواست حزب سبزها در مورد مجاهدین خلق، این گروه را گروهی با رهبری اقتدارگرا توصیف کرده که از زمان تأسیس خود تاکنون استفاده از خشونت را بهعنوان ابزاری مشروع برای دستیابی به اهداف خود میبیند.
آرش رضایی
انتهای پیام