معلوم نیست که این خلق قهرمان که رجوی ها امروز از آن دم میزنند، چه کسانی هستند و کجا زندگی میکنند، زیرا ۱۷ هزار شهروند ایرانی که توسط تروریستهای مسعود رجوی به شهادت رسیدند، در ایران زندگی میکردند.
به گزارش فراق، سعید محمدپور، عضو جداشده از فرقه رجوی به بهانه سال روز تأسیس سازمان مجاهدین خلق یادداشتی به فراق ارسال کرده و نوشته است: اینکه بخواهیم از ابتدای کار تأسیس سازمان مجاهدین خلق مدعی شویم که ضد خلقی، ضد ایرانی و ضد منافع ملی بوده، کمی بیانصافی است. زیرا در آن زمان، دشمن رژیم شاهنشاهی بود و هر کسی که علیه آن فعالیت میکرد، به نوعی با مخالفان رژیم شاه یک نقطه مشترک داشت. مخالفت با رژیم شاهنشاهی، مخالفان را در یک مدار موازی قرار میداد و به میزان قابل توجهی آنها را در کنار هم قرار میداد.
اما چه شد که این فرقه و به قول خودشان سازمان، به ناگاه از جبهه مردمی و خلقی فاصله گرفت و تبدیل به یکی از دشمنان مردم ایران شدند؟ پاسخ بسیار ساده است: وقتی منافع گروهی و سازمانی شما بر منافع مردمی غلبه میکند، باید یکی را انتخاب کنید؛ اینکه در جبهه مردمی بمانید یا اینکه منافع فردی و گروهی خود را ارجح بدانید. نمیتوان دو اولویت اول داشت؛ همیشه اولویتها شمارهگذاری میشوند: اولویت اول، اولویت دوم و بقیه.
آنچه که این گروه را بعد از سقوط رژیم طاغوت به یک گروه ضد خلقی تبدیل کرد، در ابتدا ترورهای کوری بود که انجام دادند و شروع به کشتن فرزندان این کشور کردند. جالب است که هدف مهم و استراتژی ترور این گروه از مردم شروع میشد، همان مردمی که از آنها دم میزدند و میگفتند «خلق قهرمان ایران»
معلوم نیست که این خلق قهرمان که رجوی ها امروز از آن دم میزنند، چه کسانی هستند و کجا زندگی میکنند، زیرا ۱۷ هزار شهروند ایرانی که توسط تروریستهای مسعود رجوی به شهادت رسیدند، در ایران زندگی میکردند.
پس این خلق قهرمان کجا بودند و هستند که این گروه به طور مداوم از آنها سخن میگوید؟ خانوادههای اعضای خودشان که حق دیدار با فرزندانشان را ندارند، پدر و مادرهای اعضای این گروه که یکی پس از دیگری صحنه روزگار را ترک میکنند و در حال حذف شدن و فوت هستند، حق ملاقات و دیدار با خانواده و بستگانشان هم که اساساً از بنیان باطل است.
رهبران این سازمان همچنین از شدیدترین تحریمهای آمریکا و غرب حمایت میکنند و حتی شاکی و معترض به سردمداران غرب هستند که چرا تحریمها کم و ضعیف است! خطاب به رهبران سازمان، بهویژه مریم رجوی (مسعود رجوی که حسابش پاک است)، شما خود بگویید مردم ایران شما را چگونه دوست خود تلقی کنند؟!
سوال اساسی این است که خلق قهرمان که رهبران مجاهدین خلق از آن دم میزنند، چه کسانی هستند؟ پاسخ ساده است: نباید فریب شعر و شعارهای رجوی را خورد. اینکه آنها میگویند خلق قهرمان نباید اذهان را فریب دهد.
بعد از انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران، سازمان مجاهدین به رهبری مسعود رجوی در کنار دشمنان مردم ایران، از جمله صدام حسین، آمریکا، رژیم اسرائیل و کشورهایی که در منطقه علیه مردم ایران بودند، قرار گرفت. آنها هر کاری که به نظر میرسید انجام دادند تا عناد و دشمنی خود را ثابت کنند و به جز مردم ایران، به همه متکی و وابسته شدند!
اگر خارج از این گفتهها بود، باید شواهد و نمونههایی وجود میداشت که این سازمان فقط با حاکمان ایران مشکل دارد و مشکل اصلی و اساسی آنان حاکمان نظام هستند و نه مردم ایران. اما در عمل میبینیم که هر کاری که اینها انجام میدهند، علیه مردم ایران است. نمونه بسیار بارز و روشن، تحریمهای ضد انسانی آمریکاییها و غربیها علیه مردم ایران است. اگر رهبران مجاهدین خلق راست میگفتند، باید علیه تحریمها موضع قاطع میگرفتند و علیه آن شعار میدادند، نه اینکه در کنار آنان بایستند و شعارهای توخالی و فریبنده بدهند.
مردم در روزگار امروز آنقدر فهیم شدهاند که دیگر فریب شعارهایی که رجوی میدهد را نمیخورند. مردم نباید آنطور زندگی کنند که رجوی دوست دارد. وقتی مادری حق دیدار فرزندش را ندارد و کسانی هستند که ممانعت انجام میدهند، باید از صحنه کنار بروند و محو شوند، امری که محقق خواهد شد.
انتهای پیام
مقاله خیلی جالبی بود ممنون