«این چاه ویلی که ما در آن افتاده بودیم نام فرقه ای را بدنبال دارد که تمام جوانی و زندگی و انرژی ما را گرفته و حتی هم اکنون گاها کابوس آن شب ها ما را رها نمی کند.»
به گزارش فرق، اردشیر درویشی، عضو نجات یافته از فرقه رجوی و عضو انجمن نجات مرکز لرستان در یادداشتی نوشت: زندگی دارای فراز و نشیب هایی است که گاها خود انسان ها آن را رقم زده و هر بار که می بینند به راه اشتباه و نادرستی رفته اند بازگشته و با قدرت در راه صحیح تغییر مسیر می دهند. اما قصه ما جدا شدگان نه مانند دیگر قصه ها و نه مانند بازماندگان و بیراهه رفتگان می باشد .
این چاه ویلی که ما در آن افتاده بودیم نام فرقه ای را بدنبال دارد که تمام جوانی و زندگی و انرژی ما را گرفته و حتی هم اکنون گاها کابوس آن شب ها ما را رها نمی کند. این چاه از همان لحظه اولیه شخصیت ما را گرفت و تا توانست بر بی هویتی ما افزود، آن گاه در جهل و نادانی شروع به ساختن هویتی نمود که هیچ گونه آزادی و تفکر و بینشی نداشتیم و مانند رباتی در دستان فرقه به هر صورت که می خواست، نقش گرفتیم.
در هر نشست روزانه، هفتگی، ماهانه، توبه، حوض و غیره مانند یک گناهکار ما را توبیخ و مورد هجوم شلاق جملات زشت و تهمت قرار می دادند و از ما بی هویتی می ساختند، بعد کاری می کردند تا راضی به چیزی باشیم جز آنچه می باید باشیم .
آری ما در حضیضی بودیم که فرقه برایمان تعریف کرده و ما هیچ راهی جز غوطه ور شدن در آن متصور نبودیم تا اینکه با ترس و واهمه از این فرقه جدا و پای در دنیای واقعی نهادیم. دنیای عاطفه ها، دنیای آزادی، دنیای زندگی، دنیای کودکان و دوستان، دنیای بودن و دوست داشتن دیگران، نه نفرت و انزجار.
این گونه بود که دوباره به دنیا آمدیم، دوباره شعر زندگی را خواندیم، دوباره عاطفه ها روییدند و ما با تمام وجود فهمیدیم در چه باتلاقی بودیم و چه چیزهای از ما گرفته شده بود و چقدر از زمین و زمان عقب بودیم .
آری، آری زندگی زیباست، زندگی آتشگهی دیرینه پا برجاست، گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست،
ورنه خاموشست خاموشی گناه ماست.
انتهای پیام