اختصاصی فراق: مزدوران فرقه رجوی در تیرانا، پایتخت کشور آلبانی، افرادی هستند که به نمایندگی از این فرقه در بیرون از «اشرف۳» مأموریتهای سازمانی اجرا میکنند.
به گزارش فراق، این مزدوران برای انجام ماموریتهای خاصی که به آنها واگذار میشود، دستمزد عالی میگیرند.
قبل از هر چیز به منظور آگاهی خوانندگان، شایسته است تا شخصیت این افراد در دورانی که درون «اشرف ۳» بودند را به طور مختصر بررسی کنیم.
این افراد همیشه به عنوان دعاگویان مسعود و مریم شناخته شده و همواره مورد توجه ویژه قرار داشتهاند. با ورود فرقه رجوی به آلبانی و برخورد این افراد با جامعه آزاد، آنها تصمیم به جدایی از فرقه گرفتند. با این حال، فرقه که از قبل به خوبی با این افراد آشنا بود، خانههایی را برای آنها اجاره کرد و هر ماه به صورت عادی ۳۰ هزار لک (واحد پول آلبانی) حقوق ثابت برای آنها تعیین کرد. البته این حقوق متغیر بود و با ارائه اخبار و اطلاعاتی که این افراد از جداشدهها گزارش میکردند، میتوانست تا حداکثر ۴۵ هزار لک افزایش یابد، اگر این اطلاعات به صورت فیلم یا عکس ارائه میشدند، بیشتر هم میشد.
در آغاز کار، برای این افراد شرایطی وجود داشت که نباید ازدواج کنند. اما برخی از آنها با زنانی که از فرقه جدا شده بودند، رابطه برقرار کرده و به زندگی زناشویی روی آوردند. فرقه به همین دلیل، در ماه اول حقوق آنها را کاهش داد، اما با توجه به نیاز به اخبار آنها، حق مزدوری آنها دوباره افزایش یافت و آنها مجبور شدند به دفتر فرقه مراجعه کنند و تعهد کنند که فعالیت خود را گسترش دهند.
رفتار این افراد مانند محمود شمس، اکبر وندایی بسیار زننده بود و حتی شهروندان آلبانیایی نیز از آنها نفرت داشتند و انتقاد میکردند.
یکی از فعالیتهای این افراد این بود که اگر کسی قصد خروج از فرقه را داشت، دفتر فرقه به آنها تماس میگرفت و شخص را به آنها تحویل میدادند و او را برای مدتی در خانهای مخفی نگه میداشتند تا سپس به صورت قاچاق او را به یونان منتقل کرده و در آنجا او را گرفتار کنند. تمامی این اقدامات به دستور فرقه و با هزینه آنها صورت میگرفت. افراد دیگری که از فرقه حقوق دریافت میکردند، در محلههایی که افراد جدا شده در آنجا زندگی میکردند، خانه اجاره میکردند تا جداشدهها را تحت نظر بگیرند. بهزاد هیبت زهی و همسرش (که از فرقه جدا شده بود) یکی از این زوجها بودند. این زوج از روزهای اول اخبار مربوطه را به فرقه گزارش میکردند و بر اساس دستور فرقه، هر مدتی محل سکونت خود را تغییر میدادند.
افراد دیگری مانند سلطان مجدم، هم بودند که برای او یک موتور تهیه شده بود، تا بتواند از همه جا اطلاعات را به دفتر ارسال کند، و همچنین هادی اربابی که در یک محلی که تردد افراد بود، مخفی میشد و فیلمها را ضبط میکرد و آنها را به دفتر ارسال میکرد. کار این افراد علاوه بر گزارش افراد جداشده، شامل کنترل تردد افرادی بود که در اشرف ۳ حضور داشتند و برای خرید یا مراجعه به دکتر به شهر میآمدند. آنها مسیر تردد این افراد را به دفتر فرقه ارسال میکردند تا با افراد جدا شده برخورد نکنند.
شاید سؤالی مطرح شود که چرا این کار را انجام میدادند تا با افراد جدا شده برخورد نکنند. دلیل آن این بود که افراد اشرف ۳ همیشه با یک لباس مشخص و هویت مخفی رفتار میکردند، اما افراد جدا شده به طور ظاهری مرتب و آزاد بودند، لذا فرقه ترس داشت که این تفاوت باعث شود آنها وضعیت دوستان سابق خود را بشناسند و قصد جدایی از فرقه را داشته باشند و این باعث شود تعداد افرادی که درخواست جدایی دهند، افزایش یابد. البته در همین مدت، بسیاری از افراد جدا شده با رفتارهای خود موجب شدند افراد زیادی از فرقه جدا شوند و به سوی زندگی آزاد گام بردارند. هم اکنون برخی از این جداشدهها در تیرانا هستند و برخی دیگر در کشورهای اروپایی زندگی میکنند و در حال افشای فرقه هستند.
حسین عیوضی آذرانتهای پیام