• امروز : سه شنبه - ۶ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Tuesday - 26 November - 2024
نماینده دادستان تشریح کرد

دلایل تحت تعقیب قرار گرفتن و محاکمه سرکردگان فرقه رجوی / پاسخ به یک پرسش تاریخی

  • کد خبر : 44354
  • 30 ژانویه 2024 - 13:58
court 2024 8 3

نماینده دادستان در هشتمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان فرقه رجوی، دلایل تحت تعقیب قرار گرفتن و محاکمه ماهیت این فرقه را اعلام کرد.

به گزارش فراق، وزیری نماینده دادستان، صبح امروز سه شنبه در این جلسه دلایل تحت تعقیب قرار گرفتن سرکردگان فرقه رجوی را به شرح زیر برشمرد:

۱) شکایت شکات خصوصی که اسامی آن‌ها در دادگاه قرائت شده است.

۲) شکایت واصله از ستاد نیرو‌های مسلح مبنی بر اعلام خسارات وارده به آن ستاد از سوی تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق (فرقه رجوی)

۳) گزارشات ضابطین عام و خاص دادگستری (به تعداد ۲۱ گزارش) با محوریت جنایات ارتکابی توسط تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق (فرقه رجوی) و اعضای کادر مرکزی

۴) اقاریر متهمان در سخنرانی‌ها، نشست‌ها، جلسات عمومی و خصوصی تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق (فرقه رجوی)، بیانیه‌ها و مصاحبه‌های صورت پذیرفته با رسانه‌های خبری خارجی پیرامون پذیرش مسئولیت جنایات ارتکابی توسط گروهک و سایر جرایم موضوع پروندهی حاضر

۵) اظهارات سایر متهمان دستگیر شده راجع به تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق (فرقه رجوی)  و اعضای کادر مرکزی آن

۶) شهادت شهود و اظهارات گواهان حاضر در صحنه‌ی واقعه‌ی تروریستی و شهادت‌نامه‌های اعضای سابق گروهک پیرامون تشکیلات مجاهدین خلق (فرقه رجوی) و کادر مرکزی آن در خصوص نقش گروهک و مرکزیت آن در جنایات ارتکابی موضوع پرونده

۷)  اظهارات و شهادت اعضای جداشده (توابین و بریده ها) از فرقه رجوی علیه تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق (فرقه رجوی) و کادر مرکزی نفاق در شعبهی بازپرسی

۸)  پذیرش مسئولیت جنایات موضوع پرونده توسط تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق (فرقه رجوی) از طریق درج اطلاعیه و خبر این اقدامات تروریستی در ارگان رسمیِ خبریِ خود

۹) سایر قرائن و امارات دیگرِ منعکس در پرونده همچون فیلم ملاقات مسعود رجوی با رئیس استخبارات عراق، فیلم اظهارات اعضای دستگیر شده و یا توابین و جداشدگان از فرقه رجوی علیه تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق (فرقه رجوی) و همچنین ویدئو‌های پخش شده از رسانه‌های دیداری نفاق پیرامون جنایات ارتکابی توسط گروهک، مطالب منتشره  در ارگان رسمیِ خبری فرقه رجوی همچون نشریهی مجاهد و اتحادیه، مصاحبه‌های صورت پذیرفته توسط اعضای تشکیلات با رسانه‌های خبری خارجی پیرامون پذیرش مسئولیت جنایات ارتکابی توسط گروهک و سایر جرایم موضوع پروندهی حاضر، اسناد بینالمللی، گزارشات، موضع‌گیری‌ها و بیانیه‌های صادره توسط کشور‌های دیگر در تشریح اقدامات تروریستی انجام شده توسط گروهک و همچنین کتاب‌های منتشر شده حاوی خاطرات اعضای سابق نفاق از جنایات ارتکابی توسط تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق (فرقه رجوی) و اعضای کادر مرکزی

در ادامه وزیری نماینده دادستان در رابطه با دلایل محاکمه فرقه رجوی گفت: پس از سقوط شاه، به دلیل رفتار‌های افراطی و خشونت‌آمیز فرقه رجوی و خصوصاً مسعود رجوی که با احکام و موازین مشفقانه‌ی دین اسلام در تضاد جدی بود، از کاندیداتوری وی و تعداد از اعضای تشکیلات در حکومت جدید ممانعت شد. در این اثنا، رجوی با نخستین رئیس‌جمهور ایران (ابوالحسن بنی‌صدر)، هم پیمان شد و اقدامات مجرمانه عدید‌های را سازماندهی کرد. در سال ۱۳۶۰-۱۳۵۹، حضرت امام (ره) به دلیل خیانت‌های مکرر بنی صدر، وی را عزل کرد.

وی بیان کرد: در ادامه، گروهک، حملات شدیدی را بر علیه جمهوری اسلامی تدارک دید که مهم‌ترین آن‌ها، ترور منتهی به قتل (شهادت) رهبران حزب جمهوری اسلامی و بیش از ۷۰ نفر دیگر و همچنین رئیس جمهور قانونی ایران (شهید رجایی) و نخست وزیر وی (باهنر)، از طریق بمب‌گذاری در تهران بود. متعاقب انفجار اخیر، رجوی و بنی‌صدر به شهر اوور سور اواز فرانسه متواری شده و در آن‌جا شورای تروریستی موسوم به ملی مقاومت را که در ظاهر متشکل از گروه‌های معارض مخالف جمهوری اسلامی ایران بود، تشکیل دادند. در واقع شورای ملی مقاومت، پوششی برای گروهک بود و با هدف، ممانعت از ثبتِ نامِ تشکیلات در لیست گروه‌های تروریستی، تاسیس شد.

نماینده دادستان ادامه داد: به دنبال این امر، برخی از اعضای گروهک، به پیروی از رهبران خود به اروپا رهسپار شدند و یا به کردستان ایران رفتند و برخی دیگر نیز از مرز عراق گذشته و در آن کشور اقدام به تشکیل مجموعه‌ای از گروهک‌های معارض کردند. آن‌هایی هم که در ایران ماندند، شبکه‌ای زیرزمینی پدید آوردند که با آمریت و طرحریزی تشکیلات، به ارتکاب جرایم مسلحانه اقدام کردند که با هدف متزلزل کردن پایه‌های حکومت جمهوری اسلامی ایران، انجام می‌شد.

وزیری گفت: پس از اشغال بخش‌هایی از ایران توسط رژیم بعث عراق در سال ۱۳۵۹، صدام به منظور توسعه‌ جبهه تبلیغاتی شورای تروریستی موسوم به مقاومت در اروپا که توسط معارضین جمهوری اسلامی اداره می‌شد و همچنین کسب تمامی اطلاعات جمع‌آوری شده توسط این گروهک در رابطه با ایران، شروع به حمایت مالی از تشکیلات مجاهدین خلق کرد. در سال ۱۳۶۵-۱۳۶۴، رهبران گروهک، دعوت صدام مبنی بر اسکان در خاک عراق به منظور پیوستن نیروهایشان به ارتش رژیم بعث و مبارزه بر علیه جمهوری اسلامی ایران را پذیرفتند.

وی افزود: صدام با ارائه‌ پول، سلاح، ادوات جنگی، وسایل نقلیه، تانک، آموزش نظامی و اعطای زمین برای احداث پادگان، به حمایت از گروهک مجاهدین خلق (فرقه رجوی) پرداخت. به لطف این منابع، تشکیلات، چندین اردوگاه در عراق دائر کرد و اعضا و حامیان خود در ایران و دیگر نقاط را تشویق به استقرار در این ناحیه کرد. در پی این دعوت، حدود ۷ هزار نفر که قریب به ۸۰ درصد جمعیت اعضا خارج از ایرانِ گروهک بود به این اردوگاه‌ها آمدند. رجوی این نیرو‌ها را مبدل به سربازان شاخه نظامی جدید خود موسوم به آزادی‌بخش ملی گرداند. شاخ‌های نظامی که به دلیل اقدامات مسلحانه و خشونت آمیز خود و همچنین ارتکاب جرایم تروریستی، توسط وزارت امور خارجه امریکا به همراه خود گروهک، در لیست گروه‌های تروریستی موضوع فصل ۲۱۹ قانون «INA» قرار گرفت.

وزیری بیان کرد: با انجام تحولات فوق، فرقه رجوی، حملات متعددی را به کشور وارد کرد و به کشتار زنان، کودکان و شهروندان ایران پرداخت. در این مبارزات، گروهک فرقه رجوی گهگاه، از یاری ارتش عراق نیز بهره می‌برد. حمایت‌های تشکیلات فرقه رجوی از صدام تا پس از جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق بر ایران که در سال ۱۳۶۷ پایان یافت، همچنان باقی بود. در سال ۱۳۷۰-۱۳۶۹، گروهک فرقه رجوی با اِعمال تروریسم و نسل کشی اکراد، برخورد بی‌رحمانه‌ای را با انتفاضه‌ی شهروندان کرد عراقی ترتیب داد.

نماینده دادستان افزود: همچنین از طریق کشتار شیعیان عراق، در سرکوب انتفاضه‌ موصوف نیز به صدام یاری رساند. در طول سال‌ها، فرقه رجوی همچنین عملیات‌های نظامی بسیاری را در مناطق اطراف اردوگاه‌هایش انجام داد. هم زمان با سقوط صدام، رهبران فرقه رجوی به اوور سور اواز فرانسه بازگشتند، پایگاهی که به مرکزی عملیاتی برای طراحی و مدیریت اقدامات مسلحانه علیه شهروندان جمهوری اسلامی ایران، مبدل گشته بود.

وزیری بیان کرد: خالی از لطف نخواهد بود ذکر این مطلب که تشکیلات رجوی، از زمان پیدایش تاکنون، اقدامات مسلحانه و مجرمانه بسیاری را در خاک ایران و همچنین خارج از آن طراحی و اجرا کرده است. در طول زمان، گروهک، به فرقه‌ای محبوس در خود بدل شده و از شیوه‌هایی از این دست بهره برده است؛ که از این جمله می‌توان به رفتار‌های فرقه‌ای و مجرمانه با اعضای خود، شامل محاکمه، اعتراف گیری اجباری، شکنجه، حبس انفرادی اعضا، جداسازی جنسی و طلاق اجباری (انحلال ازدواج)، متلاشی کردن خانواده، تله گذاری، تقلب، ظاهرسازی برای ارتقای وجهه، کلاه‌برداری و پول‌شویی اشاره کرد که همگی از مولفه‌های سازمان‌های فرق‌های و تروریستی قلمداد می‌گردند.

وی ادامه داد: در سال ۱۳۶۴ یعنی سال ازدواج مسعود رجوی و مریم قجر عضدانلو، رجوی به ایجاد یک انقلاب ایدئولوژیک پرداخت. پدیده‌ای که با گذشت زمان، گروهک را به سمت ساختاری فرقه‌ای متمایل ساخت. کنترل مستبدانه، مصادره دارایی‌ها، نظارت جنسی (به ویژه طلاق اجباری و تجرد)، تنهایی عاطفی، کار اجباری، محرومیت از خواب، بد رفتاری جسمی، ممنوعیت خروج از اردوگاه‌ها.

در واقع انقلاب ایدئولوژیک طراحی شده توسط مسعود رجوی بر چهار پایه استوار بود:

پایه اول؛ طلاق: مرد‌های متأهل باید زنان خود را طلاق می‌دادند و مرد‌های مجرد نیز فکر خود را از ازدواج آزاد کرده و در اختیار سرکردهی گروهک قرار می‌دادند.

پایه دوم؛ پذیرش سرکردگی عقیدتی مسعود رجوی: بدین معنا که مسعود رجوی اعتقاد داشت که خون اعضا برای سرکردهی تشکیلات و نفسشان برای مریم رجوی است، که این عقاید به خوبی گویای مولفه‌های فرقه‌ای گروهک فرقه رجوی است.

پایه سوم؛ محرومیت همگانی: یعنی هیچ مردی نباید به زنی فکر کند و هیچ زنی نیز نباید به فکر مردی باشد. با این توضیح که اعضاء، هر زنی را، چه در تلویزیون و چه مستقیم ببینند، او در حریم و اختیار سرکردهی گروهک است و اگر راجع به او فکری شود به مثابه‌ی تعرض به حریم رجوی و خیانت به او تلقی می‌شود.

پایه چهارم؛ هژمونی زنان: این زنان هستند که بر مرد‌ها غالبند. یعنی ریاست مریم رجوی و اینکه، کل اعضای شورای تروریستی موسوم به ملی مقاومت اعم از لائیک، مسلمان و غیر مسلمان می‌بایست تحت هژمونی زنان درآیند و در همین راستا، در حال حاضر مریم رجوی، دارای جایگاه سرکردهی برگزیده گروهک است.

وزیری در رابطه با ماهیت تروریستی گروهک فرقه رجوی گفت: گروهک فرقه رجوی از ابتدای تاسیس در سال ۱۳۴۴، با اندیشه حرکت مسلحانه کار خود را آغاز کرد و با اعلام ضرورتِ اقدام مسلحانه برای براندازی حاکمیت وقت و همچنین برای دستیابی به قدرت سیاسی و استقرار حکومت مورد نظر، استراتژی خود را ترسیم و اجرا کرد.

نماینده دادستان ادامه داد: اعتقاد گروهک به ضرورت اقدام مسلحانه و قهرآمیز (به منظور تغییر ساختار و شکل نظام سیاسی و همچنین در دست گرفتن آن) از پایه‌ها و مبانی ایدئولوژیک این گروه به شمار آمده و از ابتدای تاسیس تاکنون، با دگماتیسم حیرت آوری، بر روی آن پا فشاری کرده‌اند. بر این مبنا بدیهی است که هر حکومت دیگری نیز اگر در ایران حاکم بود، هیچ تغییر بنیادینی در رفتار این گروهک دیده نمی‌شد.

وی افزود: از مشخصه‌های فعالیت‌های گروهک فرقه رجوی و شورای تروریستی موسوم به ملی مقاومت، یک شیوه مستبدانه راهبری است. ساختار داخلی گروهک با یک سلسله مراتب سخت تعیین می‌شود و تشکیلات با هرم سخت کاری، دارای خصوصیت تمامیت خواهی غیر دموکراتیک است.

وزیری بیان کرد: سرکردهی گروهک از هواداران خود، اطاعت بی‌قید و شرط و قابلیت دسترسی مستمر در سرتاسر جهان را طلب می‌کند. در تمامی بخش‌های کاری، اصل چرخشی بودن اعضا، استفاده می‌شود. گروهک از یک سیستم ماهرانه‌ی قاچاق اشخاص استفاده می‌کند. تغییر شیوه به سمت اقدامات عاری از خشونت، از دیرباز از سوی فرقه رجوی رد شده است. اعتقاد به خشونت، برنامه‌ی استراتژیک تشکیلات تروریستی مجاهدین خلق از بدو تاسیس آن است.

نماینده دادستان ادامه داد: فرقه رجوی از ماهیتی استبدادی برخوردار بوده و تا به امروز از اِعمال خشونت به عنوان یک راه حل، در چارچوب مبارزات خود، فاصله نگرفته است. رفتار‌های خشونت گونه و اخلال‌گرانه و همچنین نظامی‌گرایانه از دیگر ویژگی‌های این گروهک محسوب شده که دلالت بر تروریستی بودن تشکیلات فرقه رجوی دارد.

وزیری با بیان اینکه گروهک در برابر اعضای خود از سیاست القایی مشابه سیاست فرقه‌ها بهره‌گیری می‌کند، گفت: شیوه‌ای که در بیشتر سازمان‌های تروریستی یافت می‌شود. در واقع، از سال ۱۳۶۴ مسعود و مریم رجوی، انقلابی ایدئولوژیک را بنا نهادند که به ویژه، لازمه آن کنترل مستبدانه، مصادره اموال، کنترل جنسی (به ویژه طلاق اجباری و تجرد)، تنهایی عاطفی، کار اجباری، محرومیت از خواب، بد رفتاری جسمی، اعترافات جمعی و ممنوعیت خروج از اردوگاه‌ها بوده است.

وی تصریح کرد: این امر به وضوح نشان می‌دهد که سیاست القایی کامل که توسط گروهک و سرکردگان آن به کار گرفته شده در راستای نابودی کامل آزادی اعضای آن بوده و آنان، از این امر در راستای هدفِ آشکارِ واداشتن اعضای گروهک به ارتکاب اَعمال تروریستی، استفاده می‌کنند. به علاوه، مقدس شمردن مریم و مسعود رجوی به فرقه‌ای حقیقی می‌ماند که دارای ویژگی‌ِ جریاناتِ شاخه‌هایِ فرقه‌ای است.

نماینده دادستان گفت: آماده سازی ذهنی اعضا و هواداران خود از طریق القای عقاید افراطی و تروریستی به آنان، مرز بندی‌های سیاسی، ایدئولوژیک ذهنی و روانی و القای حس انتقام‌جویی و کینه ورزی به منظور ایجاد روحیه تقابل و درگیری در روز موعود برای حذف و نابودی حاکمیت مشروع و حزب اکثریت، انجام آموزش‌های نظامی و خشونت آمیز برای اعضا و هواداران با هدف کسب آمادگی عملیاتی لازم برای شروع اقدامات مسلحانه‌ی علنی و تلاش برای ایجاد شکاف و گسست در حاکمیت به منظور ضعیف کردن آن در حدی که به توان با یک ضربه خرد کننده و غافلگیرانه، موجب انهدام دفعتی نظام شد از مصادیق و مؤلفه‌هایی است که مؤید تروریستی بودن این تشکیلات به حساب می‌آیند.

وزیری افزود: البته بر اساس مبانی آموزشی و اعتقادات فرقه از ابتدای تشکیل، هر گونه جابه‌جایی حکومت و تحول در ساختار قدرت سیاسی، بدون توسل به خشونت و حرکت مسلحانه، کاملاً نامحتمل و غیرممکن تحلیل می‌شود.

وی تصریح کرد: مقدس شمردن سلاح و اقدام مسلحانه در نزد این گروه تا جایی است که در لوگوی فرقه رجوی، تصویر سلاح به عنوان نمادِ نوع و شکل مبارزه گنجانده شده است. در واقع این لوگو، بیانگر اهداف تشکیلات و چگونگی نیل به آن را نشان می‌دهد. حسب بخش ۵۲۳ گزارش سال ۱۹۹۵-۱۹۹۴ رئیس کمیته‌ی روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا (منتشر شده توسط وزارت امور خارجه امریکا در همان سال)، بمب سلاح مورد علاقهی گروهک معرفی شده است که این امر، موید ماهیت تروریستی تشکیلاتی است که مدعی اعتقاد به آلترناتیو سیاسی است.

نماینده دادستان بیان کرد: هرچند که فرقه ادعا کرده که طی دوره ۲۸ ماهه پس از انقلاب (از اواخر بهمن ۱۳۵۷ تا ۳۰ خرداد ۱۳۶۰) هیچ گونه اقدام مسلحانه‌ای را انجام نداده لکن باید توجه داشت که بر پایه تعلیمات بنیادی و اساسی گروه، به دلیل این‌که در این دوره، امکان حرکت مسلحانه آشکار وجود نداشته. لذا تشکیلات می‌بایست صرفاً به آماده سازی بستر برای انجام اقدامات مسلحانه می‌پرداخت و بر همین مبناست که گروهک، اقدامات ذیل را در طی دوره ۲۸ ماهه‌ی مذکور، در دستور کار خود قرار داده و آن را با شدت و جدیت دنبال می کرد.

وزیری افزود: سیستم تشکیلاتی تمرکزگرایی که از ابتدای تشکیل گروهک برای سازماندهی افراد (به منظور اجرای استراتژی و تاکتیک اقدام مسلحانه) طراحی شده بود، پس از انقلاب و در دوره ۲۸ ماهه مذکور، همچنان به عنوان ظرف تشکیلاتی مناسب برای این دوره از فعالیت‌های گروهک فرقه رجوی در نظر گرفته شد. ایجاد سازماندهی نظامی و تشکیلات مخفی و نیمه مخفی و ترویج پنهان‌کاری به منظور آماده سازی مجموعه اعضا و هواداران گروهک برای ورود به مرحله جنگ تمام عیار مسلحانه و علنی و نفوذ دادن اعضای مخفی تشکیلات به داخل نهاد‌ها و ارگان‌های حکومتی با هدف تسهیل در انجام اقدامات مسلحانه، از تاکتیک‌ها و استراتژی‌های خاص گروهک در این دوره محسوب می‌شود.

وی ادامه داد: این افرادِ نفوذی، پس از آغاز مرحله‌ جنگ مسلحانه علنی و گسترده، مبادرت به انجام اقدامات متعدد مجرمانه و بمب‌گذاری علیه مسئولان و مردم غیر نظامی کردند. ادامه مشی مسلحانه و عدم تغییر این استراتژی پس از سقوط شاه، با تاکتیک مسکوت گذاشتن و پنهان‌کاری و ایجاد یک تشکیلات پوششی به نام «جنبش ملی مجاهدین» به منظور بهره‌گیری از ظرفیت‌های سیاسی موجود که پس از انقلاب به وجود آمده بود، صورت پذیرفت.

نماینده دادستان گفت: تهیه، جمع‌آوری و انبار کردن هزاران قبضه سلاح، انواع مواد منفجره و مهمات جنگی در محل‌های مختلف در سراسر کشور و عدم تحویل آن به مسئولان دولتی به بهانه‌های مختلف از جمله اینکه: «خلع سلاح، موجب خشنودی خائنین و افراد وابسته به خارجی‌ها خواهد شد»، «خطرات و تهدیدات عوامل امنیتی رژیم سابق و عوامل امپریالیسم»، «تامین امنیت رهبران گروه» و همچنین «شرط تضمین امنیت از سوی بالاترین مقام اجرایی حکومت (رئیس‌جمهور وقت)» از مصادیق مشی مسلحانه آمیخته با خشونت این فرقه رجوی به حساب می‌آید.

وزیری بیان کرد: فرقه رجوی در حالی ادعا می‌کرد «در صورت ارائه تضمین از سوی رئیس‌جمهور وقت، حاضر به تمکین به قانون و تحویل سلاح‌هاست» که در همان نامه، رئیس‌جمهور را فاقد اختیارات کافی برای ارائه چنین تضمینی توصیف می‌کردند و با این وصف، عملاً تحویل سلاح‌های خود را تعلیق به محال کرده بود و همچنان که بعد‌ها نیز اثبات شد، به هیچ روی، قصد تحویل سلاح‌ها را نداشته و با این تاکتیک، قصد داشتند زمان خریده تا در یک فرصت مناسب، اقدامات مسلحانه علنی را با استفاده از همان سلاح‌ها و مواد منفجره آغاز کنند.

وی افزود: هرچند که فرقه رجوی ادعا می‌کند که حرکت مسلحانه، پس از سرکوب تظاهرات به اصطلاح مسالمت‌آمیز روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، به دلیل از بین رفتن امکان هر گونه فعالیت مسالمت‌آمیز صورت گرفته لکن این ادعا مقرون به واقع نبوده و چنین توجیهاتی هیچ سنخیتی با مشی مسلحانه‌ی و خوی خشونت طلب گروه نداشته و با عقاید و تمایلات فرقه رجوی به استفاده از اقدامات قهرآمیز و حرکت مسلحانه در تضاد جدی است زیرا:

اولاً: فرقه دو روز قبل از آن، یعنی در روز ۲۸ خرداد سال ۱۳۶۰ با صدور اطلاعیه‌ای قصد و تصمیم خود را برای مقابله مسلحانه اعلام کرده و مخالفین خود را به «سخت‌ترین کیفر و مجازات انقلابی» تهدید کرده بود.

ثانیاً: تظاهرات روز ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ به هیچ روی، مسالمت‌آمیز نبوده و کاملاً خشونت‌بار به حساب می‌آید چراکه تعدادی از افراد غیرنظامی در این روز، توسط اعضای گروهک کشته و زخمی شده و آن‌ها برخی اماکن، اتومبیل‌های غیرنظامی و اموال عمومی را نیز به آتش کشیده و تخریب کردند.

اسامی مقتولین و مجروحین و تصاویر به جا مانده از آن دوران، به خوبی بیانگر واهی بودن ادعای فرقه رجوی است.

ثالثاً: در نشریات گروهک و از زبان سرکردهی فرقه رجوی، از تصمیم برای انجام این تظاهرات و ورود به این رویارویی، به عنوان «تصمیمی سرنوشت‌ساز و خطیر و اقدامی که ممکن است موجب انهدام کامل سازمان شود» یاد شده بود و بدیهی است که یک اقدام مسالمت‌آمیز نمی‌تواند واجد چنین توصیفاتی باشد.

نماینده دادستان ادامه داد: هرچند که گروهک ادعا می‌کند که حرکت مسلحانه، پس از سرکوب تظاهرات به اصطلاح مسالمت‌آمیز روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰، به دلیل از بین رفتن امکان هر گونه فعالیت مسالمت‌آمیز صورت گرفته لکن این ادعا مقرون به واقع نبوده و چنین توجیهاتی هیچ سنخیتی با مشی مسلحانه‌ی و خوی خشونت طلب گروه نداشته و با عقاید و تمایلات فرقه رجوی به استفاده از اقدامات قهرآمیز و حرکت مسلحانه در تضاد جدی است زیرا:

اولاً: گروهک دو روز قبل از آن، یعنی در روز ۲۸ خرداد سال ۱۳۶۰ با صدور اطلاعیه‌ای قصد و تصمیم خود را برای مقابله مسلحانه اعلام نموده و مخالفین خود را به «سخت‌ترین کیفر و مجازات انقلابی» تهدید کرده بود.

ثانیاً: تظاهرات روز ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ به هیچ روی، مسالمت‌آمیز نبوده و کاملاً خشونت‌بار به حساب می‌آید چراکه تعدادی از افراد غیرنظامی در این روز، توسط اعضای گروهک کشته و زخمی شده و آن‌ها برخی اماکن، اتومبیل‌های غیرنظامی و اموال عمومی را نیز به آتش کشیده و تخریب کردند. اسامی مقتولین و مجروحین و تصاویر به جا مانده از آن دوران، به خوبی بیانگر واهی بودن ادعای فرقه رجوی است.

ثالثاً: در نشریات گروهک و از زبان سرکردهی فرقه رجوی، از تصمیم برای انجام این تظاهرات و ورود به این رویارویی، به عنوان «تصمیمی سرنوشت‌ساز و خطیر و اقدامی که ممکن است موجب انهدام کامل سازمان شود» یاد شده بود و بدیهی است که یک اقدام مسالمت‌آمیز نمی‌تواند واجد چنین توصیفاتی باشد.

این‌که ادعا شده حرکت مسلحانه گروهک فرقه رجوی، صرفاً نظامیان و عناصر امنیتی را شامل شده است:

وی گفت: مقدمتاً این پرسش‌ها را به ذهن متبادر می‌سازد که: مگر حکومت جمهوری اسلامی ایران، مشخصات یک دولت اشغالگر را داراست که مصداق موجودیتی باشد که مقاومت مشروع در قبال آن موضوعیت یافته و اعمال گردد؟

رابعاً: کدام دولت یا نهاد حقوقی بین‌المللی، چنین توصیفی را از جمهوری اسلامی ایران داشته یا دارد؟ و یا کدام مرجع ذی‌صلاح و معتبری، جمهوری اسلامی را واجد ویژگی‌هایی شناخته که حرکت مسلحانه در قبال آن مشروعیت یابد؟

نماینده دادستان بیان کرد: اگر بخواهیم به صرف ادعا‌های گروهی با سابقه‌ای نزدیک به نیم قرن ترور و نظامی‌گری، توجه کنیم و اقدامات آن را در قبال حکومتی که توسط جامعه جهانی و با معیار‌های شناخته شده حقوق بین‌الملل، حکومت مشروع و قانونی محسوب شده، تروریستی قلمداد نکنیم و به آن، با دیده تردید بنگریم، پس با این نگرش، بایستی تمامی ادعا‌های سایر گروه‌های تروریستی علیه دولت‌ها و حکومت‌های قانونی را نیز تروریسم ندانیم، زیرا سایر گروه‌های تروریستی نیز شبیه همین دلایل را برای توجیه اَعمال جنایتکارانه‌ی خود مطرح می‌کنند.

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=44354