قرعه مرگ این بار در اسارتگاه رجوی به اسم «حمید توسلی» از اعضای میانسال و قدیمی فرقه رجوی افتاد و نام وی پس از مدتها روی سایتهای این فرقه، نقش بست.
به گزارش فراق، توسلی دومین فردی است که در دو هفته گذشته در «اشرف ۳» میمیرد. درباره «مریم محمد» که چند روز پیش مُرد نوشته بودند به دلیل بیماری طولانی مرد و برای حمید توسلی هم در یک خط نوشتند سکته کرد و مُرد.
این افراد زیر انواع فشارهای عصبی، روحی، قطع ارتباط از بیرون جامعه، نبود خانواده و کمبود عواطف و جلوگیری از غرایز که باعث می شود زندگی غیر طبیعی داشته باشند، به این شکل به استقبال مرگ میروند.
چندی پیش یکی از جدا شده ها که مترجم بخش روابط خارجی فرقه نیز بود، نوشت: در سال ۸۹ زمانی که کمپ اشرف بودم، حمید باطبی یکی از اعضای بخش روابط و حقوقی اشرف، نامهای خطاب به وزیر بهداری عراق به او می دهد که ترجمه کند. در نامه نوشته بود: «خانم عراقی متخصص زنان که به درخواست ما به اشرف فرستاده بودید، آمد زنان ما را در بیمارستان معاینه کرد و رفت و دیگر نیامد خواهش می کنیم به او بگویید دوباره بیاید و به معاینه و درمان زنان ما ادامه بدهد… پنجاه درصد زنان ما دچار بیماری های خاص زنان هستند»
آن زمان عمل های جراحی آن قدر زیاد شده بود که هر هفته یکی از زنان را عقیم می کردند. احتمالا این موضوع باعث تنفر آن خانم پزشک شده بود. او بر اساس وجدان متوجه شده بود زن های فرقه هیچکدام در آن سنین متاهل نیستند و اغلب بیماری ها، روحی و روانی است.
نفسیه بادامچی به دستور رجوی بیماری های کوچک زنان را علاج ناپذیر قلمداد می کرد و به آن خانم پزشک می گفتند این ها باید عمل جراحی شوند در حالی که آن زمان اغلب زنان حدود ۴۰ ساله بودند اما با یک بیماری ساده مثل داشتن کیست رحم، به راحتی آنها را به عمل جراحی سخت میسپردند.
زنان را سال ها با داشتن انواع بیماری به همین شیوه نگهداشتند و هم سربه نیست کردند، به خصوص با شکنجه روانی روزانه در نشست ها، توی سر زدن و تحقیر افراد به علت افکار سیاسی، شخصی و تناقض تشکیلاتی… . مسلم است همه این موارد نوعی قتل عمد به شمار میرود.
خودداری از فرستادن اعضا به بیمارستان از ترس فرار یا برنگشتن به کمپ در عراق بیشتر رواج داشت. روال فرقه این بود، افراد با شدت بیماری به کارهای سخت مشغول و شکایتی نداشته باشند. در عراق اگر کسی درخواست پزشک یا فرستادن به خارج می کرد یک تابو بود و او را در جلسات انتقادی نقره داغ می کردند. درخواست پزشک، کفر بود و فرد متهم به بریدگی و ترک مبارزه میشد. سرانجام اعضایی که با عدم درمان از بین می رفتند سرلوحه تشویق بقیه می شدند. به این ترتیب بسیاری بدون درمان قربانی شدند؛ از جمله زهره آمرطوسی، نرگس لطیفی، محسن انصاریان، محمد بابایی، محمدرضا حیدریان، مهین افضلی، زهرا مهرصفت، سیمین جان احمد لو، کاظم طهماسبی، زیبا دانشور، مسعود مقدس، کریم شیخ الطایفه، نادر رفیعی نژاد، مهدی فتحی، مرضیه قبادی، بردیا امیرمستوفیان و بسیاری دیگر
در مورد فرقه رجوی باید کتاب ها نوشت تا روزی که همه از این جنایت و فریب ها آگاه شوند.
مریم سنجابی
انتهای پیام