• امروز : جمعه - ۹ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 November - 2024

 مادر رنج دیده «حافظ نصرتی» هم از جمع خانواده انجمن نجات پر کشید / مادری چشم‌انتظار که بوی فرزندش را همیشه به مشام داشت

  • کد خبر : 38804
  • 29 مارس 2023 - 15:28
nosrati 45

خانواده بزرگ انجمن نجات باز هم در غم از دست دادن مادری داغدار شد که همیشه بوی فرزندش را به مشام داشت.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق به نقل از انجمن نجات مرکز استان اردبیل، پیکر بانو رقیه افسر، مادر رنج دیدهِ حافظ نصرتی پس از تحمل سال ها درد دوری از فرزند، سرانجام در آغوش خاک سرد آرام گرفت.

مادر دردمند حافظ در سال ۱۳۸۲ همراه پسر دیگر خود رافق برای ملاقات فرزند اسیرش راهی مقر اشرف در عراق شد و با هزاران مصیبت موفق گردید با حافظ فقط برای دقایقی کوتاه دیدار نماید.

وی در آخرین نامه خود خطاب به فرزندش حافظ نوشته بود: «جگر گوشه من از زمانی که آخرین بار تو را دیدیم مدت زیادی می گذرد، یادت هست که لحظه دیدارمان چقدر لحظه زیبایی بود، هر چند نگهبانانی که با تو بودند نگذاشتند زیاد با تو صحبت کنیم، تو هم که از ترس آنها حتی نمی توانستی به ما نگاه کنی. هنوز بوی بدنت را به مشام دارم، نمی دانی  از آن روز تا به حال چه رنجی می کشیم. حافظ کاش با آن وضعیت و قیافه تو را نمی دیدم. عزیزم چرا در این زندان افتادی، چرا آن نگهبانان این همه مراقب تو بودند؟ مگر تو مرتکب چه گناهی شده بودی؟ آخر خودشان به ما اجازه ورد به اشرف و ملاقات با تو را دادند ولی به تو اجازه ندادند که با ما صحبت کنی. نمی دانم در آنجا زمان و زندگی برای تو چگونه می گذرد ولی اینجا زمان برای ما بدون حضور تو خیلی بی مفهوم و بی هدف می گذرد. همه در موقع تحویل سال، مناسبت های خاص، و اعیاد به فکر خنده و شادی هستند ولی تک تک ما از ناراحتی و گریه زیاد از حال می روند. عزیز جان، نگران آمدن به ایران نباش. به خدا قسم چند نفر از دوستانت به ایران آمده و با آغوش باز استقبال شده اند. تو را قسم می دهم به جان هر کسی که دوست داری بیا و این دوری را به پایان برسان. مگر خودت قول نداده بودی که بر می گردی؟ ای کاش می توانستم پرواز کنم و زیر بالت را بگیرم. تو را به خدا بیا و در کنار خانواده ات زندگی جدیدی را شروع کن. بیا و آروزی ما را تا دیر نشده برآورده کن، نگذار دیر شود که پشیمانی بعد از عزیزان هیچ سودی ندارد، چون ما هر شب را تا صبح و هر صبح را تا شب در آرزوی دیدن تو به شب می رسانیم .امیدواریم بعد از خواندن این نامه متوجه شده باشی که ما چقدر تو را دوست داریم، و برای دیدنت لحظه شماری می کنیم. این نامه با دست خط مریم نوشته شده که بهترین آرزویش دیدن و به آغوش گرفتن توست. تو را به خدا برگرد تا ما هم طعم زندگی شیرین و بدون غم و غصه را بچشیم. خداوند نگهدارت باشد. منتظر دیدارت هستیم.»

پدرِ حافظ نیز چند سال پیش در حالی این دنیا را ترک کرد که مدام بر لبش نام فرزند خود را ذکر می‌کرد و در حسرت به آغوش کشیدن او بود.

پایگاه خبری-تحلیلی فراق و تشکل «مادران، قربانیان فراموش شده فرقه رجوی» این ضایعه را به خانواده انجمن نجات تسلیت عرض نموده و از خداوند منان برای روح این پدر و مادر، غفران و رحمت واسعه و برای خانواده محترم نصرتی صبر و شکیبایی مسئلت می‌نماید.

حیف که این مادر صبور و مؤمن هم نتوانست به آرزوی وصال خود برسد، اما آرزو داریم چشم برادر و خواهران داغ دیده حافظ نصرتی به زودی به دیدار با عزیزشان نورانی شود.

انتهای پیام / فراق

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=38804

نوشته های مشابه