در فرقه رجوی همه چیز برعکس است، به اسارت و قطع از خانواده و جامعه می گویند آزادی! به ترور و کشتار و مزدوری برای کشور متخاصم و متجاوز به خاک کشور آن هم در زمان جنگ و تبدیل شدن به ارتش خصوصی صدام می گویند جنگ آزادی بخش.
به گزارش فراق، ایرج صالحی از انجمن نجات مرکز مازندران در یادداشتی نوشت: یکی از سایت های فرقه در مطلبی مدعی شده است که تشکیلات فرقه تروریستی رجوی بزرگترین تشکیلات جهان است که حقوق زن و مرد در آن رعایت می شود. بی شک این دروغ آنقدر وقیحانه است که حتی روح گوبلز که می گفت دروغ هر چقدر بزرگتر باشد باور پذیرتر می شود را هم در قبر لرزاند. در فرقه رجوی همه چیز برعکس است، به اسارت و قطع از خانواده و جامعه می گویند آزادی! به ترور و کشتار و مزدوری برای کشور متخاصم و متجاوز به خاک کشور آن هم در زمان جنگ و تبدیل شدن به ارتش خصوصی صدام می گویند جنگ آزادی بخش.
به تفسیر به رای کردن دین و اجباری کردن طلاق و «کانون فساد» خواندن خانواده می گویند، انقلاب ایدئولوژیک.
به مناسباتی که در آن ارتباط با خارج از فرقه حتی برای ارتباط با پدر و مادر و دیگر اعضای درجه یک خانواده آزاد نیست و دسترسی به وسایل ارتباط جمعی مثل رادیو و تلویزیون در آن غیر ممکن است می گویند مناسبات دمکراتیک. به رهبری که همیشه از خطر فرار کرده و اعضا را قال گذاشته است می گویند مظهر فدا.
مناسبات شان بر دروغ و کلک اجبار استوار شده اما، درخواست جدایی از فرقه مرز سرخ خوانده شده و اعضای خواهان جدایی تحت بدترین برخوردهای فیزیکی و روانی قرار می گیرند اما می گویند سرلوح مناسبات شان «فدا و صداقت» است.
و بسیاری موارد دیگر که می توان ردیف نمود. در چنین فرقه ای که همه چیز در آن معکوس است البته که به یک مناسبات فرقه ای که سر تا ته آن دو هزار نفر هم نمی شود را بزرگترین تشکیلات جهان می خوانند و درعین حال همزمان با از بین بردن حقوق فردی و اجتماعی اعضای فرقه مدعی می شوند که تنها تشکیلاتی در جهان هستند که حقوق زن و مرد در آن رعایت می شود.
من فقط به تعدادی از نقض حقوق زنان و مردان در این فرقه اشاره می کنم:
– ازدواج در این فرقه ممنوع است.
– فرزندان با ترفند از پدران و مادران شان جدا شدند که در این باره به افشاگری های اخیر آقایان «امین گل مریمی» و «حنیف عزیزی» و دیگر افرادی که در کودکی این بلا سرشان آمده اشاره می کنم.
– اعضای فرقه نمی توانند آزادانه با بیرون از فرقه در ارتباط باشند.
– اعضای فرقه مجبورند هر روز تمام افکار خود را با شرکت در نشستی موسوم به عملیات جاری بازگو کنند و هر روز مورد تفتیش فکر قرار می گیرند.
– اعضا اجازه دسترسی آزادانه به وسایل ارتباطی را ندارند.
– عدم دسترسی به ساده ترین وسایل ارتباط جمعی همچون رادیو ، تلویزیون ، اینترنت و … برای اعضای فرقه
– آمار بالای خودکشی در این فرقه از دختران نوجوان همچون «آلان محمدی» تا زنان و مردان در سنین مختلف که همگی به دلیل اعتراض به فشارهایی بود که در فرقه بر سرشان آوردند.
– ممنوعیت استفاده از وسایل بهداشتی – آرایشی ساده همچون ادکلن و عطر برای اعضای فرقه
– وادار کردن اعضا به اینکه هر هفته مسائل جنسی که حتی در ذهن شان گذشته و یا در خواب دیده اند را در یک نشست به نام غسل هفتگی بنویسند و در جمع بخوانند و به این ترتیب تحقیر شوند.
– بیگاری کشیدن مستمر از اعضا تحت عناوین مختلف
– ضرب و شتم و توهین به اعضای ناراضی در نشست های کوچک و بزرگ
– مجبور کردن اعضا به اینکه هنگام جداشدن یک متن بر علیه خودشان بنویسند.
– مجبور کردن اعضا به اینکه رجوی و مریم قجر را هر روز ستایش کرده و شخصیت خود را له کنند.
فکر می کنم همین چند مورد کافی باشد تا بپرسم اگر اینها نقض حقوق زنان و مردان عضو در فرقه رجوی نیست پس چه نامی می توان بر آن نهاد؟
انتهای پیام / فراق