جمعی از خانوادههای عضو انجمن نجات استان اردبیل با ارسال نامه ای به دادستان دیوان بین المللی کیفری، خواستار بررسی شکایت اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق علیه رهبران آن و اقدامات مقتضی در راستای اجرای عدالت و مجازات بانیان این جنایات شنیع شدند.
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق به نقل از انجمن نجات مرکز استان اردبیل، متن نامه این خانواده ها خطاب به کریم اسد احمدخان دادستان دیوان بین الملل کیفری لاهه به شرح زیر است:
جناب آقای کریم اسد احمدخان دادستان دیوان بین الملل کیفری
با تقدیم احترام، بدینوسیله اینجانبان (جمعی از خانواده های اعضای دربند سازمان مجاهدین خلق از استان اردبیل ایران) بر خود لازم دانستیم تا ضمن اعلام حمایت کامل و همه جانبه خود نسبت به اقدام شجاعانه و انسان دوستانه برخی اعضای سابق این گروه بدنام و جنایتکار در طرح شکایت در دیوان کیفری بین المللی مواردی را به عرض برسانیم؛
-تاریخچه و سوابق تیره و ننگین این سازمان (که آکنده از ترور، جنایت، باج خواهی و خیانت به بشریت و وطن است) بی نیاز از توضیح است. طی سالیان، ارتکاب قتل و جنایت علیه مقامات رسمی و افراد عادی، کوچک و بزرگ، پیر و جوان، مرد و زن، نظامی و غیرنظامی و … در دستور کار این سازمان تروریستی بوده است که تا همین دهه اخیر در لیست سازمان های تروریستی اتحادیه اروپا و اغلب کشورها منجمله حامیان فعلی آن یعنی آمریکا و انگلیس بوده است. کافی است کمی در مورد شقاوت و سبعیت این گروه در دهه ۱۹۸۰ میلادی و در خلال دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بررسی و تحقیق شود. به شهادت رساندن قریب به ۱۷ هزار انسان بیگناه (از همه اقشار و گروه های اجتماعی) حاصل جنایات این گروه فرقه گون در دوران مختلف است.
-مساله قابل توجه اینجاست که ارتکاب این جنایات به قلمروی جمهوری اسلامی ایران و شهروندان آن محدود نماند و این سازمان در خلال ناآرامی های اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی متعاقب اعتراضات شیعیان و کردهای عراقی علیه حکومت صدام حسین، در یک همدستی آشکار و بی پروا با یکی از جانیان تاریخ، به قتل عام معترضان بیگناه عراقی پرداخت و تحت دستورات صدام حسین، در یکی از غم انگیزترین تراژدی های تاریخ معاصر، دهها هزار شهروند بیگناه را به کام مرگ کشاند. احکام دادگاه های داخلی عراق علیه ده ها تن از سران این سازمان دایر بر محکومیت آنان به ارتکاب جنایات علیه بشریت (بویژه در جریان انتقاضه شعبانیه) موید این ادعاهاست. برغم ارتکاب این جنایات، متاسفانه در کمال تعجب شاهد بی تفاوتی و اغماض بسیاری از دولت های مدعی حقوق بشر (میزبانان کنونی این جنایتکاران) نسبت به مرتکبان جنایات مزبور هستیم که خود جای سوال دارد.
-ارتکاب جنایات از سوی این سازمان به مخالفان و دشمنان بیرونی محدود نبوده است. این سازمان در کل دوران حیات خونبار خود به انحای مختلف و به بهانه های متفاوت اقدام به قتل، شکنجه و ایراد آسیب های جسمی و روحی شدید به اعضای خود (اعم از ناراضیان داخلی یا افراد جداشده) نموده و بسیاری از این افراد را به قربانگاه برده است. کافی است در این خصوص گزارش دیده بان حقوق بشر ملل متحد در سال ۲۰۰۵ در خصوص برخی اقدامات بی رحمانه و وحشیانه علیه اعضای ناراضی سازمان و اعمال شکنجه و رفتارهای غیرانسانی علیه آنان را بررسی کنید.
متاسفانه در سال های اخیر که سازمان با بحران هویت مواجه شده و فلسفه وجودی آن از سوی بسیاری اعضا به چالش کشیده شده است، اقدامات ضدانسانی علیه این اعضای ناراضی (در همه ابعاد) شدت یافته است. سازمان پیشتر تحت عنوان انقلاب ایدئولوژیک در میانه دهه ۱۹۸۰ میلادی محدودیت های شدید و ضدانسانی برای اعضا وضع نموده بود که نمونه های آن را تنها می توان در تشکیلات فرقه ای دید؛ از جمله منع ازدواج یا برقراری هرگونه روابط عاطفی انسانی، جلوگیری از توالد و تناسل، ممنوعیت های رفت و آمد و ارتباطات و اعمال تدابیر و مجموعه ای از الزامات و تدابیر غیرانسانی که مصداق بارز «بردگی مدرن» است.
در سالهای اخیر و پس از خروج سازمان از خاک عراق، جنایات علیه اعضای سازمان اشکال شدیدتر و در عین حال زیرکانه تری یافته است. برقراری ارتباط میان اعضا با خانواده و نزدیکان شان بصورت مطلق ممنوع می باشد. در عصر حقوق بشر و در خاک اروپا اعضای این سازمان ملزم به رعایت قواعد و دستوراتی هستند که هدف از وضع آن چیزی جز انهدام روانی و انزوا و سرخوردگی برای فرد نمی باشد. تحت این فشارها و تدابیر بیرحمانه و ضدانسانی که در یک روند کاملا سیستماتیک و هدفمند صورت می گیرد اعضا هیچ افق روشنی از امید پیش روی خود نمی بینند لذا اغلب آنان در سنین میانسالی و سالخوردگی در انتظار مرگ روزگار می گذرانند.
جناب دادستان
سالهاست که به نحو غم انگیزی بخاطر سیاست های ضدبشری و بیرحمانه رهبران سازمان تروریستی مجاهدین خلق از برقراری هرگونه ارتباطی با عزیزان خود محروم بوده ایم. بسیاری از خانواده ها عزیزان خود را بخاطر جنایات این سازمان از دست داده اند. از آنجا که فلسفه وجودی دیوان بین المللی کیفری مقابله با بی کیفرمانی جنایات بین المللی و مجازات عاملان این جنایات بین المللی است و اقدامات رهبران این سازمان (هم علیه اعضا و هم علیه شهروندان بیگناه در ایران و عراق) ذیل عنوان جنایات جنگی جنایات علیه بشریت قابل طبقه بندی است، بنا بر این از جنابعالی تقاضا داریم تا ضمن بررسی شکایت اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق علیه رهبران آن، اقدامات مقتضی جهت انجام تحقیقات و بازرسی های مستقل و قانونی در راستای اجرای عدالت و مجازات بانیان این جنایات شنیع اتخاذ فرمایید.
با سپاس – خانوادههای عضو انجمن نجات استان اردبیل
In His Name
Dear Karim Asad Ahman Khan
Chief Prosecutor of the International Criminal Court
Respectfully, we (as a group of families of trapped members of Mujahedeen Khalq Organisation –known as MEK or MKO- from Ardabil province of Iran) find it necessary to express our full support for the courageous and humanitarian action by some former members of this notorious organization to file a complaint in the International Criminal Court. Moreover, we are going to mention some key issues:
-The dark and disgraceful history of this organization (which is full of terror, homicide, extortion and betrayal of the homeland) need no explanation. For years, committing crimes against officials and innocent people has been a part of plans of this terrorist organization, which was on the list of foreign terrorist groups of European Union and many states, including its current sponsors, the United States and its allies, until recent years. Its enough to look at the MEKs atrocities in the 1980s, during the Iran –Iraq war. The killing of 17000 innocent (from all social classes including women and children) was the consequence of the crimes committed by this sectarian group in different eras.
-the remarkable issue is that the commission of these crimes was not limited to territory of Iran and its citizens. During the rallies of the late 1980s and earle 1990s, following the protests of Iraqi Shiites and Kurds against Saddam Husseins government, MEK massacred thousands of innocent Iraqi protesters in one of saddest tragedies of modern era, in a blatant complicity with one of the most famous criminals in history. Rulings issued by Iraqi national courts against dozens of MEKs leaders, convicting them as perpetrators of crimes against humanity, especially during the 1991 uprising known as Shaaban Intifada, confirm these allegations. Despite committing these crimes, unfortunately, we surprisingly see the acquiescence and indifference of many governments claiming human rights (which are current host of these criminals) towards the perpetrators of these crimes, which is questionable.
-The commission of crimes by MEK was not limited to their external opponents. Throughout its life period, MEK has killed, tortured and inflicted severe physical or mental harm on its internal dissidents (opposing members) in various forms. Its enough to look at the UNCHR report 2005 over some illegal activities by MEK against its dissident members such as homicide, use of torture and inhumane treatment against them.[1]
Unfortunately, during recent years, while the MEK is facing with identity crisis it has been challenged by members, following anti-human policies toward these dissatisfied members, in various dimensions, have intensified. The MEK had previously imposed severe and inhumane restrictions over its members in the mid-1980s under the guise of “ideological revolution”, examples of which can only be seen in sect-like groups. These include the prohibition of marriage or any human emotional relationship (among members), the prevention of procreation, the prohibition of travelling and communication especially to friend or family members (out of MEK framework), and the imposition of measures and practices that undoubtedly are a clear examples of “modern slavery”.
-in these years, after moving of MEK from the Iraq to Albania, committing crimes against the members of MEK have become more severe and, at the same time, more clever. Any communication between members and their families or close relatives is absolutely forbidden. In the human rights era in Europe, the members of MEK are forced to following rules and rites that only are intended to psychological destruction, isolation and frustration of those members. Under these cruel and inhumane measures that take place in a completely systematic and purposeful process, members do not see any hopeful landscape ,so most of them, which now are in middle or old age, spend their lives just waiting for death.
Dear Chief Prosecutor
For many years, we have been sadly deprived of any contact with our loved ones due to the violent and inhumane policies followed by leaders of this terrorist group. Many families have lost their loved ones due to the crimes of the MEK. In one hand, given the main basis of establishment of International Criminal Court is to elimination of impunity of international crimes and punishing the perpetrators of these crimes. In other hand, crimes committed by leaders of MEK, both against its members and against innocent citizens in Iran and Iraq, can be classified under the heading of war crimes, crimes against humanity according to ICC statute, therefore, we demand your Excellency to taking appropriate measures to conduct independent legal investigations and studies in order to advancing justice and punishing the perpetrators of these heinous crimes, while examining the recent complaint filed by some of former members of Mujahedeen Khalq Organisation.
Respectfully yours
With best regards
Some of families of MEKs members
[۱]– Report titled to “No Exit: Human Rights Abuses Inside the Mojahedin Khaq Camps”, ۱۸ May 2005.
انتهای پیام