چهار دهه وعده های عملی نشده سرکردگان فرقه رجوی در میان اعضا باعث ایجاد نارضایتی های عمیقی در این فرقه شده است که کمترین نتیجه آن ریزش نیرویی گسترده ای بود که از پادگان اشرف در عراق آغاز شد و به شکل فزاینده تا به امروز ادامه داشته است.
به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی فراق، برخی از این نیروها که خوش شانس بودند موفق شدند تا به سلامت از این فرقه تروریستی بگریزند، برخی دیگر اما این قدر خوش شانس نبودند و تلاش های آنها برای فرار یا به زندان و شکنجه و گاهی هم به حذف فیزیکی با دستور مستقیم سرکردگان منجر شد.
اما واقعیت این بود که هر مرگ مشکوک، یا هر عضو ناراضی در زندان و حتی هر عضو زاویه داری که جرأت ابراز مخالفت خود را پیدا نکرده است، برای فرقه دردسر بزرگی بودند و موجب تعمیق نارضایتی ها و افزایش تلاش ها برای فرار و جدایی از این تشکیلات شده اند.
اما امروز وضعیت فرقه در آلبانی بسیار پیچیده تر از گذشته شده و یکی از مولفه های آشکار آن که گریبانگیر رجوی ها شده، اوج مسئله داری اعضای رده بالای سازمان است! این پدیده که پیش از این هیچ گاه در میان فرقه رجوی سابقه نداشته، اکنون به شکل یک اپیدمی فزاینده گریبان سرکردگان این فرقه را گرفته است.
در گذشته وقتی اعضای رده پایین در فرقه رجوی ساز نارضایتی و جدایی می زدند، همین اعضای رده بالا از جمله مسئولین رده ها مسئولین واحد ها، یگان ها و بخش ها و فرماندهان قرارگاه ها مأموریت داشتند با روش های مرسوم تشکیلات که از جمله آنها مناسبات درون فرقه ای همچون عملیات جاری و غسل هفتگی بود تا اقداماتی دیگر مانند زندان، شکنجه و ارعاب، اعضا را دوباره به حرف شنوی و اطاعت محض وادار کنند. اما اکنون با مسئله داری مسئولین در رده های بالا، فرقه رجوی دچار یک چالش عمیق و لاینحل شده است که به نظر می رسد به فروپاشی کامل فرقه رجوی منتهی گردد.
رده های بالاتر سازمان اکنون مدتی است که خود را در بن بستی دیده اند که قرار نیست به هیچ شکل حل گردد. نه هیچ کدام از وعده های ۴۰ ساله رجوی به ثمر نشسته است، نه هیچ افق و تغییر امیدوار کننده ای در چشم انداز آینده این فرقه دیده می شود از همه بدتر عمر از دست رفته آنها دیگر به مراحلی رسیده که هیچ راهی برای جبران آن وجود ندارد .پیش از این رجوی ها با سوء استفاده از عوامل متعدد سعی می کردند وفاداری اعضای مسئول و رده بالا را حفظ کنند که از جمله این عوامل امتیازات بهتر زندگی در میان دیگر اعضا، وعده پست و مقام در آینده ایران و مواردی از این دست بود.
خبرهای رسیده از تیرانای آلبانی نشان می دهد که مریم رجوی سرکرده فرقه رجوی مدتی است با همکاری چند تن از بالاترین رده های فرقه نشست هایی ۸ ساعته را به صورت روزانه در تیرانا برگزار می کند و در این جلسات که با حضور مسئولین و فرماندهان فرقه انجام می گیرد، سعی بر آن است تا به هر صورت ممکن مسئولین ناراضی را به مناسبات سازمان برگردانند. مریم رجوی به خوبی می داند که ریزش نیرویی در رده های بالا در صورت وقوع منجر به فروپاشی یکباره تشکیلاتش شده و ممکن است به خالی شدن تیرانا در ظرف چند ساعت منجر گردد.
مریم رجوی خیلی خوب می داند که در شرایط فعلی با سر کار آمدن دولت دموکرات بایدن در آمریکا دیگر امیدی برای جلب حمایت آمریکایی ها همچون گذشته نیست. رجوی می داند فرقه اش یکی از گزینه های محتمل آمریکایی ها برای معامله با جمهوری اسلامی ایران است و اگر تاکنون معامله ای صورت نگرفته صرفاً به دلیل عدم اراده و تمایل ایران بوده است. حال اگر در این شرایط بحران ریزش گسترده نیرو نیز به مشکلات سازمان اضافه شود، کمترین امیدها برای باقی ماندن این فرقه برای همیشه از دست خواهد رفت.
به نوشته حقیقت فرقه، در جلسات ۸ ساعته ایدئولوژیک سازمان، صحبت های مسعود رجوی بازگو می شود و از تطمیع و امیدآفرینی های واهی برای آینده رده های بالاتر سازمان تا تهدید و ارعاب در خصوص تبعات جدایی از فرقه عنوان صحبت به میان می آید.
رده های بالاتر فرقه که برخی از آنها در طول سه یا چهار دهه گذشته مجبور به ارائه همین حرف ها و سخنرانی ها با اعضای رده پایین بودند تا آنها را در تشکیلات حفظ نمایند، اکنون مجبورند ۸ ساعت در روز را به شنیدن همین مطالب با ادبیاتی متفاوت از زبان مریم رجوی و چند تن دیگر از اطرافیانش بگذرانند.
فرقه رجوی برای آمریکایی ها نیز که به معامله بر سر این فرقه تروریستی امید دارند هم به مثابه تکه یخی می ماند که در گرمای ظهر تابستان، خودش به صورت خود به خودی در حال آب شدن و از بین رفتن است.
انتهای پیام / فراق