در این یادداشت قصد داریم به علت بازی مسخره ای به نام موسسان ارتش رجوی بپردازیم و این که وی چرا و چه مواقعی دست به این کار می زند؟ اینکه آیا رجوی در اوج قدرت این بازی را شروع می کند یا در اوج ذلت و پیسی تشکیلات؟ آیا وی توانسته از ابتدای این بازی پیروز بوده باشد یا خیر ؟
بعد از شکست استراتژی رجوی در عملیات دروغ جاویدان و شکست های دیگر و ریزش نیرو عملاٌ رجوی به این نتیجه رسید که بازی کثیف دیگری را در مناسبات آغاز کند. بعد از رفتن مریم قجر از عراق و معرفی مادام العمر وی به عنوان رئیس جمهور در مناسبات کسی رمقی برای کار کردن نداشت به همین خاطر رجوی تصمیم گرفت در یکی از بندهای طلاق انقلاب مریم قجر زنان را به قدرت برساند و آن هم بند دال یا هژمونی زنان بود. با به قدرت رسیدن زنان درمناسبات دیگر برای مردها انگیزه ای برای کارکردن وجود نداشت به همین خاطر رجوی دچار وحشت شده و به فکر نشستی به نام حوض افتاد .
در پائیز سال ۱۳۷۴ همه نفرات فرقه گروه به گروه به بغداد اعزام شدند تا در نشست رجوی شرکت کنند البته نفرات هنوز در جریان کار نبودند که قرار است چه اتفاقی بیفتد. در بغداد افراد متوجه شدند که باز هم نشست های خسته کننده رجوی است. انجام نشست در سالن شورا در پایگاه سیفی بود. ابتدا رجوی قدری در مورد وضعیت حکومت ایران و منطقه به روده درازی پرداخت و بعد عنوان داشت می توان در آینده ای نزدیک سرنگونی را دید. ولی برای رسیدن به آن نقطه ابتدا شما نفرات ارتش باید از خودتان شروع کنید چون گزارشاتی به دستم رسیده که اصلاٌ وضعیت برادران خوب نیست یعنی این که با این وضعیت اصلاٌ نمی توان به سرنگونی فکر کرد .
وی در ادامه به انتقاد از مردها پرداخت. که شما زنان مسئول را قبول ندارید و زنان نمی توانند کارها را پیش ببرند به همین خاطر من به عنوان مسئول ارتش آن را منحل می کنم تا تک تک نفرات از این بحث عبور کرده و بعد درخواست عضویت بدهند تا بتوانند در ارتش آزادی بخش دوباره عضو بشوند و این آغاز بحث رجوی در نشست های حوض بود .
این قسمت هایی از حرف های رجوی در ابتدای انحلال ارتش و موسسان اول بوده که اکنون به خوبی قابل فهم است. چرا رجوی در بعضی از مقاطع در تشکیلات دچار تنش شده و حتی نمی تواند تشکیلات و تناقضات اعضا را جمع و جور کند! و دقیقا رجوی در همین مقاطع دست به این شعبده بازی می زند تا بتواند دو باره نفراتش را مقید به ماندن در تشکیلات کند.
این بازی کثیف رجوی ها همیشه در مناسبات و در مقاطع مختلف ادامه یافت و اکنون به مرحله پنجم انحلال ارتش کاغذی رسیدیم و این پیام روشنی برای ما دارد که وضعیت در مناسبات فرقه رجوی بسیار آشفته و خراب است که این گونه از ماهها قبل مریم قجر شروع به کله پزی نموده تا بتواند با فریبکاری نفراتش را قانع کند که وضعیت حکومت ایران خراب بوده و در نهایت راه به سرنگونی می برد .
یکی دیگر از عواملی که می تواند تاثیر گذار باشد بازگشت آمریکا به بحث برجام است که اگر این کار به سرانجام برسد تشکیلات رجوی دچار ریزش زیادی خواهد شد و به همین خاطر برای جلوگیری از شروع ریزش دست به اقدام شستشوی مغزی با نام ارتش و موسسان پنجم زده است که آن هم مانند بندهای انقلاب طلاق مریم قجر انتهایی نداشته و مانند سریال های تلویزیونی به خواست کارگردان ادامه می یابد .
رجوی گور به گور شده در اوج دریدگی و پررویی هنوز به دنبال اضافه کردن شماره های انحلال ارتش کاغذی خود می باشد و این نشان دهنده وخامت اوضاع در تشکیلات است چون وقتی وضعیت در مناسبات خراب و بغرنج می شود رجوی ها به فکر انحلال ارتش کاغذی خود افتاده تا به اعضای نگون بخت خود بگویند که اگر قصد دارید در مناسبات باقی بمانید باید همان چیزی که ما می گوئیم انجام دهید. و الا با مغزشویی که طول سالیان روی اعضای خود نموده این ترس در وجود افراد هست که در بیرون زندگی جریان نداشته و از گرسنگی خواهند مرد و این گونه افراد باقی مانده در تشکیلات را می ترساند و اکنون به خوبی برای ما روشن است که انحلال ارتش و موسسان بازی کثیفی است که رجوی با این حربه توانسته اعضای خود را فریب دهد .
باید به رجوی یادآور شد که بهتر است دکان انحلال و موسسان خود را جمع کند. نه از ارتش کاغذی شما خبری است و نه از موسسان بی انتهای شما! در ضمن طبق خبرهایی که می رسد وضعیت مناسبات فرقه بسیار خراب و تعداد زیادی خواهان آزادی و رهایی از جهنم رجوی هستند. بهتر است خودتان را با الفاظ مسخره گول نزنید .
یادداشت از: هادی شبانی
انجمن نجات مرکز مازندران
انتهای پیام / فراق