• امروز : یکشنبه - ۲ دی - ۱۴۰۳
  • برابر با : Sunday - 22 December - 2024
عامل اصلی فروپاشی قلعه اشرف در عراق خانواده ها بودند

خانواده های اسیران فاتحان جنگی نابرابر

  • کد خبر : 27883
  • 12 دسامبر 2020 - 8:32

نقش خانواده ها و حضور مستمر آنان در پشت دیوارهای بلند اشرف و لیبرتی، در شکست فرقه رجوی و اخراج از عراق و فروپاشی قلعه اشرف، همان که رجوی آن را «کانون استراتژیکی نبرد» می نامید، از اهمیت بالایی برخوردار بوده است .

gfgfgfg


رجوی از حضور خانواده ها در اشرف در هراس بود و می دانست که این خانواده ها هستند که می توانند ریشه ساختار فرقه گرایانه او را در عراق بخشکانند. این حضور مستمر خانواده ها بود که توانست قلعه اشرف را به فروپاشی برساند، مگر این شعارهای رهبران عقیدتی نبود که می گفتند: اشرف ناموس هر مجاهد خلق است یا چو اشرف نباشد تن من مباد یا اگر کوه ها بجنبند اشرف از جایش تکان نخواهد خورد، پس چه شد؟
خانواده ها بودند که توانستند با دست خالی دژ فرقه رجوی موسوم به اشرف را نابود کنند. هر گاه خانواده ها در کنار باب اسد (درب اصلی) اشرف و در ضلع هایی جنوبی اشرف حضور پیدا می کردند خبرها در داخل فرقه می پیچید و همه در جریان بودند که خانواده‌ها آمده اند و هرگاه صدای بلند گو ها در فضای اشرف می پیچید، حس خوبی به همه دست می داد و مشتاقانه تمایل داشتیم که به نزدیک آنها رفته و آنان را ببینیم و بدانیم که بستگان چه کسانی حضور دارند.
متاسفانه رهبری فرقه رجوی به عناوین مختلف مانع می شد تا صدای خانواده ها در داخل اشرف به قربانیان نرسد.
سران ارشد این فرقه هر شب نشست‌هایی برگزار و طوری وانمود می کردند که کسانی که جلوی درب اشرف هستند جاسوسان ایران هستند و از طرف ایران مامور شده و به عراق اعزام گشتند.
این حرف ها برای همه ما تکراری بود و ارزشی نداشت و حضور خانواده ها بر روحیه اکثر اعضاء تاثیر گذاشته بود. خیلی ها دوست داشتند که خود را به خانواده ها برسانند ولی هر بار فرقه با ترفندی خاص مانع این کار می شد و فرقه به ما می گفت اگر بیرون بروید حکم اعدام خود را تایید کرده اید.
با این اوصاف خروج اعضاء به خارج از سازمان روز به روز قوت می گرفت و خیلی از دوستانم توانستند خود را به خانواده ها برسانند و مورد استقبال گرم خانواده ها قرار بگیرند.
پایگاهی که از قبل بیابان بود و با حمایت‌های مالی بعث عراق و به پشتوانه آمریکایی ها و نوچه خودش در منطقه (اسرائیلی ها) و با بیگاری اعضاء به دژ مستحکمی تبدیل شده بود یک شبه فرو پاشید و رجوی بر خلاف میلش عراق را ترک کرد.
این نابودی به نظر من چیزی جز حضور پررنگ خانواده ها نبود و ضمن اینکه پایگاه به تل خاکی تبدیل شد خیلی از اعضاء نیز از فرقه رجوی جدا شدند و به دامن گرم خانواده ها برگشتند.
رجوی سایر اعضای در بند را وادار می‌کرد که علیه خانواده ها شعار دهند و آنان را جاسوس بخوانند و به این روش قانع نمی‌شدند و به طرف خانواده ها سنگ پرتاب می کردند.
پیامی که ما از خانواده ها می شنیدیم چیزی جز اظهار محبت نبود متاسفانه در پاسخ به محبت های آنان سنگ پرتاب می کردیم.
این است مرام یک سازمان به اصطلاح مدافع خلق، این فرقه به خانواده ها هم رحم نکرد و سازمانی که به پدر و مادر احترام قائل نشود چطور می تواند مدافع خلق شود.
در این مدتی که از فرقه رجوی جدا شده‌ام برایم کاملا روشن شده که مناسباتی که در درون فرقه رجوی حاکم است، چیزی جز دروغ و نیرنگ و وابستگی به سرویس های اطلاعاتی اسرائیل و عربستان سعودی نیست.

یادداشت از: باقر محمدی- تیرانا

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://feraghnews.ir/?p=27883