فرقه رجوی از سال ۱۳۶۵ بهصورت علنی و آشکار به عراق منتقل شدند و ارتش به اصطلاح آزادیبخش در سال ۱۳۶۶تشکیل شد. از خرداد ۱۳۶۶ کارهای لجستیک و پشتیبانی ارتش آزادیبخش شروع میشود و در سال ۱۳۶۷ بهرهبرداریها صورت میگیرد. در تعطیلات نوروز ۱۳۶۷ عملیات آفتاب انجام میشود. یک همسویی و همگامی بین فرقه رجوی، ارتش بعث عراق و آمریکاییها وجود دارد. سه هفته بعد از عملیات منطقه فکه من در آنجا حضور داشتم. دو سکویی در خلیج فارس داشتیم که مورد حمله قرار گرفت ولی نه از سوی فرقه رجوی و ارتش صدام. این حمله توسط آمریکاییها صورت گرفت.
زمانی که فاو بازپسگیری شد من مأموریت بودم و شنیدم که در فروردین۱۳۶۷ و عملیات فکه دو اسکله نفتی ما توسط آمریکاییها مورد حمله قرار گرفت. عملیات فکه توسط فرقه رجوی و حمله به دو اسکله نفتی ما توسط آمریکاییها انجام شد و یک روز بعد هم فاو را از دست دادیم. فاو را عراق با اشراف اطلاعاتی فرقه عملیات کرد. اسم این چیست؟ در یک ماه فرقه رجوی عملیات کند، چند هفته بعد آمریکاییها عملیات کنند و روز بعد از عملیات آمریکاییها، عراق حمله کند و فاو را از دست ما خارج کند.
فرقه رجوی آخر مرداد حمله کرد و شهر مهران را گرفت. اسم عملیات را هم چلچراغ گذاشتند. با هلیکوپتر آمدند و عکس گرفتند. این شهر متروک بود. فقط مصرف تبلیغاتی داشت. دقیقاً دو روز بعد از این عملیات، کنگره آمریکا بیانیه داد و از فرقه رجوی دفاع کرد. هواپیمای ایرباس ما در تیر۶۷ مورد هدف ناو آمریکایی قرار گرفت. قطعنامه۵۹۸ هم دقیقاً دو هفته بعد که فرقه رجوی اعلام کرد صلح، طناب دار ایران است. فرقه رجوی شوکه شده بودند و اصلاً باورشان نمیشد ایران قطعنامه را بپذیرد. بین پذیرش قطعنامه و عملیات به اصطلاح فروغ جاویدان یک هفته است. ساعت ۹صبح به اسلامآباد رسیدند و عملیات کردند. دقیقاً ۱۱ روز قبل از عملیات فرقه رجوی، شاهد تحرکات ناوهای آمریکایی در منطقه خلیج فارس هستیم. به مدت ۵۰-۶۰ ساعت نمایندگان کنگره آمریکا از دولت ریگان میخواهند که فرقه رجوی را بهعنوان آلترناتیو نظام جمهوری اسلامی بپذیرد و از آن حمایت کند. اینها یک مثلث هستند به اقتدار و پشتیبانی آمریکا، عملیاتهای ارتش عراق و ضلع سوم و تکمیلکننده آن فرقه رجوی، که هم عمل میکنند و هم تغذیه اطلاعاتی انجام میدهند.
جالب است که مسئولان عراقی با عملیات فروغ جاویدان مخالف بودند. مسعود رجوی اصرار کرد. به همین دلیل است که میگوییم حیات فرقه رجوی قائم به ریختن خون است، حال خون اعضای خودش باشد یا مخالفینش. مسئول سرویس کل اطلاعات سازمان امنیت عراق با این عملیات مخالفت میکند.
مسئولان عراقی به دیده تردید به این عملیات مینگرند. ولی اینها اصرار میکنند که قطعنامه طناب دار ایران است، جبههها خالی از رزمنده شده و کار تمام است. من در بحبوحه عملیات مرصاد از جنوب به غرب اعزام شدم. شاهد بودم که آنقدر نیرو در منطقه ریخته بود که حد و حصر نداشت. نیروهای بیچاره هم با طناب پوسیده رهبری منحط و متحجر و واپسگرای سازمان به ته چاه رفتند.
انتهای پیام