چند روز پیش در سایت های مختلف خواندم که یک روزنامه اسپانیایی به نام «ال پائیس» ابعاد جدیدی از حمایتهای مالی سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) به رهبران حزب وکس حزب راست افراطی اسپانیا را فاش ساخته است. بر اساس نوشته این روزنامه فرقه رجوی افزون بر یک میلیون یورو کمک های گسترده برای تأسیس و استقرار این حزب راست افراطی پرداخت کرده است.
یادآوری می شود که سال گذشته نیز فاش شده بود که سازمان مجاهدین (فرقۀ رجوی) به دو نفر از رهبران این حزب که اکنون نماینده کنگره اسپانیا هستند به مدت هشت ماه به طور مخفیانه حقوق ماهانه پرداخت کرده است. میزان حقوق سازمان مجاهدین به این دو رهبر حزب راست افراطی طی این مدت در حدود ۶۵ هزار یورو بوده است.
این موضوع برای ما جدا شدگان که با شیادی ها و شگردهای این فرقه آشنایی کامل داریم کاملا طبیعی است زیرا این فرقه برای به دام انداختن این عناصر دو چیز دراختیار دارد یکی پول و دیگری زن که برای به دام انداختن و به خدمت گرفتن لابی ها از آنها استفاده می کند همچون جولیانی که سالیان قبل توسط فیهمه اروانی به خدمت گرفته شده شده و تا همین امروز پادوی فرقۀ رجوی است و یا امثال جان بولتون و غیره زیاد است. فرقۀ رجوی همچنین افسران بازنشستۀ آمریکایی را هم زمانی که در اشرف بودند با پول خریداری می کرد و این را تمام مسئولین سازمان در اشرف به ما بیان می کردند به طوری که وقتی می خواستند پز بدهند می گفتند توان سازمان آنقدر زیاد است که ما بولتون را خریدیم و فردای آزادی ایران هم کاری نمی تواند علیه ما بکند زیرا ما تمام اسناد و مدارک پرداخت پول را داریم یعنی اینکه هیچ کسی مفتی برای ما کار نکرده است.
آن زمان که ما در عراق بودیم بعد از سرنگونی صدام حسین و محاصرۀ پادگان اصلی سازمان یعنی قرارگاه اشرف توسط نیروهای آمریکایی وگرفتن تمام سلاح های ارتش دست ساز رجوی که دیگر هیچ کاری برای اسیران تحت سلطه رجوی باقی نمانده بود رجوی برای سرگرمی این اسیران یک سیستم در ست کرد که کارش آوردن افراد فقیر عراقی به داخل پادگان اشرف بود و به هر کدام از این افراد پول پرداخت می کرد که بستگی به میزان همکاری طرف عراقی داشت.
بسیاری از این عراقیان که بیشتر از قشر فقیر بودند به پول و غذا نیاز فوری داشتند و فرقۀ رجوی هم از همین نهایت سوء استفاده را می کرد و کار سیاسی و تبلیغاتی خودش را روی این افراد پیاده می نمود. من خودم از نزدیک شاهد بودم که بسیاری از این افراد را که سواد خواندن و نوشتن نداشتند با پوشاندن لباس مناسب به فرانسه می فرستادند و به عنوان شیخ فلان عشیرۀ عراقی نزد اروپائیان آنها را لانسه می کردند تا بدین گونه از اروپایی ها کلاهبرداری سیاسی کنند که مردم عراق از ما حمایت می کنند. سران فرقۀ رجوی پول کلانی هم به این افراد عراقی تحت عنوان شیوخ عشایر می دادند در حالی که افراد داخل تشکیلات خود فرقه که همه چیزشان را برای رهبری جنایت کار این فرقه گذاشته بودند، سالها بود پشت خرید یک جفت کفش مانده بودند ولی این فرقه برای چنین کسانی با دست باز خرج می کرد.
تمام افراد اسیر در تشکیلات فرقه با این سیاست ناجوانمردانۀ فرقه رجوی مخالف بودند و می گفتند کسانی که با پول برای ما کار می کنند اصلا نمی شود روی آنها حساب کرد ما فقط پولمان را هدر می دهیم. ولی مسئولین سازمان می گفتند این خط رهبری سازمان است و کسی نباید در مقابل این خط بایستد.
یک بار رحمان (عباس داوری) از سران قدیمی فرقۀ رجوی در یک نشست که برای همین منظور گذاشته بود تا افراد را در رابطه با به اصطلاح دستاوردهای این کار سازمان توجیه کند بسیاری از افراد مخالف بودند و این کار را بیهوده می دانستند. در آخر رحمان ناراحت شده و گفت این کار سیاسی ما چه در عراق و چه در خارج از کشور که انجام می دهیم هیچ دستاوردی و نتیجه ای هم نداشته باشد یک کار را انجام می دهد و آن اینکه جزّ جمهوری اسلامی را در می آورد یعنی این فرقه تمام زور خودشان را می زد و آنهمه پول خرج می کرد تا به زعم خودش جزّ جمهوری اسلامی را در بیاورد!
یادم می آید که سالها پیش از این یعنی در زمان صدام، روزی برای مأموریتی از محل کار خودم قرارگاه اشرف به مقر بدیع زادگان واقع در غرب بغداد محل اقامت مسعود و مریم رجوی رفته بودم و چند روز در آنجا ماندم. مسعود رجوی با تعدادی از افراد در آنجا نشست گذاشته بود که من هم چون کاری نداشتم در آن نشست شرکت کردم. مسعود رجوی می گفت: همین چند وقت پیش نزد سید الرئیس (صدام حسین) رفته بودم، من به او عکس این بهنام (محمد سید المحدثین از سران فرقه) در کنار بیل کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا را نشان دادم و گفتم ما کار سیاسی خیلی قوی را پیش می بریم و در این زمینه تجربه داریم که صدام در جواب من گفت کارتان خوب است ولی اگر مبنا را صد بگیرید این یک است زیرا ارتباط با مردم در داخل ایران ۹۹ است، باید به من نشان بدهید که در داخل ایران چقدر از شما حمایت می کنند؟
رجوی در این نشست صدام را مسخره می کرد و می گفت که سید الرئیس این صاحب خانۀ ما از لحاظ سیاسی خیلی خیلی عقب است. لذا معلوم بود که صدام هم در آن زمان به کارهای پوشال رجوی که هیچ دستاوردی نداشته پشیزی ارزش قائل نبوده است. اکنون هم با گذشت زمان مشخص شده که رجوی آن همه هزینه روی دلالان سیاسی و باز نشستگان بیکار آمریکا کرد ولی از آنها هیچ آبی برای این فرقه گرم نشد. کسانی که سر و سری با فرقۀ رجوی دارند همگی از آن پول می گیرند.
غفور فتاحیان – عضو قدیمی جداشده از فرقۀ رجوی
انتهای پیام / فراق