سرنوشتی که یک دهه بعد از سقوط صدام گریبان گیر منافقین در عراق شد، در فاصله کوتاهتری در کشور آلبانی گریبان گیر این فرقه تبهکار و تروریستی شده است.
اعضای فرقه رجوی از روز ورود به کشور آلبانی به دلیل آنکه پدیده جدیدی در مقوله پناهندگی محسوب میشدند، حساسیتهایی را در میان مردم این کشور ایجاد کردند.
فرقه رجوی شاید اولین نمونهای بود که در قالب یک تشکیلات، اما در عنوان پناهنده وارد این کشور شد و از همان ابتدا مکانی را برای استقرار اعضایشان در اختیار گرفت. ساختوساز ساختمانهایی برای استقرار اعضا، محدودیتها در عبور مرور اعضا به درون شهر و ارتباط با مردم، لباسهای متحدالشکل، نبود هیچ کودکی در میان دو هزار نفر زن و مرد و مواردی ازایندست هیچ شباهتی به پناهندگان نداشت.
باگذشت زمان و عبور و مرور هر از چند گاه اعضای فرقه به درون شهر تیرانا و بعضاً دیگر شهرهای آلبانی در کنار اخبار منتشرشده در مورد این افراد توسط اعضای سابق این گروه، فرار یکبهیک اعضا که تا امروز به عدد ۴۰۰ نفر هم رسیده، کمکم حساسیتهای مردم آلبانی را در مورد این گروهک بالا برد.
افشاگری اعضای سابق در مورد اینکه این گروه پیشازاین در فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا و وزارت امور خارجه آمریکا قرار داشتهاند، با ساختار فرقهای اداره میشود و بسیاری از اعضای آن نیز بهاجبار در این تشکیلات زندانیشدهاند از عوامل ایجاد حساسیت در قبال فرقه رجوی در مردم آلبانی بود.
حمایت آمریکاییها از استقرار اعضای منافقین و فشار بر دولت آلبانی برای استقرار اعضای سازمان درنهایت سؤالاتی را برای مردم این کشور ایجاد کرد. سؤالاتی که به گزارشهایی در روزنامههای آلبانی و سایتهای اینترنتی کشیده شد و مواردی از قبیل اینکه چرا این افراد از کشور عراق اخراج شدهاند؟ چرا آمریکا بهعنوان حامی این گروه خود برای اسکان آنها اقدامی انجام نمیدهد؟ و اینکه این گروه مدعی مبارزه با نظام ایران چرا در کشور خودشان یا در حوالی مرزهای ایران به این مبارزه ادامه نمیدهند؟ مطرح شدند.
به نوشته حقیقت فرقه، بخشی از حساسیتهای ایجادشده نیز حاصل درگیریهای اعضای سازمان با افراد جداشده در خیابان و اخبار هرروزه مربوط به مرگ اعضای سازمان در کمپها بود که احساس خطر در قبال حضور این گروهک را برای مردم این کشور بالا میبرد.
با بالا رفتن مطالبات و سؤالات مردم در کشور آلبانی که دولت این کشور را برای پاسخگویی خصوصاً در رسانهها تحتفشار قرار داده بودند، سران گروهک اقداماتی را برای کم کردن حساسیتها آغاز نمودند. این اقدامات از اخبار و مقالات سفارشی در برخی از رسانههای آلبانی برای تأیید بیخطر و مظلوم بودن فرقه رجوی شروع شد که البته با توجه به شناخت مردم از فضای رسانهای کشورشان قابلتشخیص بود.
غیرازاین برنامههای منافقین برای ارتباط با مردم آلبانی از دعوت خبرنگاران و گروههای مختلف برای بازدید محدود و کنترلشده از داخل کمپها، خدمات پزشکی رایگان به برخی مردم در کشور آلبانی تا کمکهای محدود مالی برای برخی از مردم توأم با تبلیغات رسانهای را شامل میشد که البته بیش از آنکه باعث کاهش فضای ملتهب این کشور علیه منافقین گردد، سؤالات دیگری را نیز به سؤالات گذشته اضافه کرد. مواردی از این قبیل که یک گروه پناهنده چگونه چنین امکاناتی در اختیار داشته یا چرا و چگونه چنین خدماتی ارائه میکند؟!
بااینحال به دستور سران فرقه فعالیتهای دیگری نیز برای کم کردن حساسیتها در دستور کار قرار گرفت که ازجمله میتوان به آموزش زبان کشور آلبانی به برخی از اعضای سازمان برای ارتباطگیری با مردم در خیابان و فضاسازی تبلیغاتی مستقیم برای نمایش مظلومیت این گروه و بیخطر بودنش برای مردم آلبانی اشاره کرد!
اما با همه تلاشهای سازمان اتفاقی که در عمل برای منافقین در آلبانی افتاد و روز بهروز نیز گسترش پیدا کرد، حس بیاعتمادی و احساس خطر مردم این کشور نسبت به حضور این گروه یا فرقه تروریستی در کشورشان بود که کمکم از ابراز نگرانی به مرحله مطالبات سیاسی از دولت آلبانی کشیده شده است. درواقع امروز درخواست تعیین تکلیف در قبال حضور منافقین در کشور آلبانی و مشخصاً درخواست اخراج اعضای این فرقه از کشور در کنار مطالباتی همچون مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مردم از دولت و پارلمان آلبانی مطالبه میشود. بهعبارتدیگر همان سرنوشتی که یک دهه بعد از سقوط صدام گریبان گیر منافقین در عراق شد، در فاصله کوتاهتری در کشور آلبانی گریبان گیر این فرقه تبهکار و تروریست شده است و تجربه نیز نشان داده که آگاهی مردم و بعد مطالبات آنها برای اخراج این مزاحمین از خاک کشور، همانطور که در عراق اتفاق افتاد و به نتیجه رسید، در آلبانی هم هیچ راه علاجی غیر از اخراج منافقین نخواهد داشت.
اما این بار اگر سران سازمان مجبور به جابهجایی شوند، با قاطعیت میتوان گفت که حکم فروپاشی کامل تشکیلات را امضا کردهاند، زیرا تجربه اعضا دیگر به آنها اجازه نمیدهد تا بار دیگر با فریب، تطمیع و توسل بهزور،کوچ دستهجمعی دیگری را رقم بزنند. این بار باید منتظر جدایی دستهجمعی اکثریت اعضای رده پایین سازمان در آلبانی باشیم که به معنای از دست رفتن حدود دو هزار استعداد نیرویی این فرقه است.
انتهای پیام