پایان سال ۱۳۹۷، آغاز بهاری بود که با سیلاب و بارش های غیرقابل تصور جوانه زد و سراسر ایران و بخش های مهمی از خاورمیانه را در بر گرفت. بارش های عظیمی که چهار ایالت آمریکا را نیز درنوردید و شهرهای مختلفی را زیر آب فرو برد و در عین حال نیوزلند و بخش های دیگری از سایر قاره ها را گام به گام غرقاب نمود تا هم هشداری برای تخریب محیط زیست توسط قدرت های صنعتی باشد و هم نویدی برای سالی پرآب برای کشورهای خشک شده از بی آبی!
در این میان، کشورمان ایران یکی از کانون های بارش آب از آسمان بود اما بیش از تمامی جهان در معرض تفسیر و تحلیل های مغرضانه رسانه های فارسی زبان قرار گرفت. رسانه هایی که حتی ایالت های آب گرفته آمریکا و نیوزلند را فراموش کرده بودند و ۹۸ درصد اخبار سیل آنان (به نیابت از سال جدید خورشیدی) از ایران می گذشت، و جالبتر اینکه در اخبارشان حتی اشاره ای به سوء مدیریت و ناشایستگی ارگان های ذیربط حکومتی در سایر کشورها از جمله در مورد افغانستان که ۱۸ سال تحت کنترل آمریکاست نبود اما تمامی خبرهایشان به طرز عجیب و مغرضانه ای در جهت ایجاد تفرقه، ناامیدی، دلهره، وحشت افکنی، بی اعتمادی و برانگیختن تردید نسبت به کمک های وسیع نیروهای امدادی و نظامی ایران بود. همین اقدام مغرضانه را بخوبی می شد در مورد گرانی ها مشاهده کرد که همزمان با وحشت سیل افکنی در میان مردم، تلاش می کردند با گران شدن یک قلم کالا، نام کالای دیگری را به صورت عمدی در اقلام خود بگنجانند تا مردم بناگاه دچار ترس شده و به سمت خرید انبوه آن بروند و آن کالا را هم دچار کمبود و گرانی کنند. این روش روزمره همین رسانه ها، بخصوص در چند هفته اخیر سیلابی بود.
مسلماً این همه رسانه فارسی زبان که همگی از سوی نهادهای وابسته به صهیونیسم جهانی و دلارهای سعودی تغذیه می گردند جز برای همین اهداف بنیانگزاری نشده اند و اقتضای طبیعت آنان ایجاب می کند که مدام در حال نیش زدن ایران باشند، اما چندش آورتر از این سایتها و تلویزیون های ضدایرانی، خودفروشان و مزدوران ایرانی نمای خارجه نشین و همفکران داخلی آنان هستند که بی وقفه همسو با خط سیاسی نهادهای امنیتی دول اجنبی، به این قضایا دامن می زنند تا شاید با ایجاد بلوا و آشوب بیشتر، از نمد سیلاب، کلاهی برای خود بدوزند! و با خوش رقصی بیشتر، دلارهای بیشتری از ارباب دریافت کنند. بر کسانی که از این سیلاب تفرقه افکنی جیره مند هستند حرجی نیست، اما باید به حال کسانی افسوس خورد که بی هیچ جیره و مواجبی سرباز سیاسی دشمنان ملت ایران شده اند و در فضای مجازی تخم نومیدی و درماندگی را چهره زخم خورده و گریان مردم می افشانند!.در بین جریان های ضدایرانی اپوزیسیون نمای خودفروش به اصطلاح وطنی، بیش از همه نام مجاهدین خلق به رهبری مریم رجوی به چشم می خورد که از آب گل آلود سیلاب، مشغول ماهیگیری است. پیش از آن شاهد هیاهوی گسترده «شازده رضا پرستان» در فضای مجازی بودیم که با توسل به انواع دروغ، کینه توزی و بزرگنمایی، سوار بر موج سیل شده بودند و به یاد نمی آوردند که در دوران شاه با آنهمه درآمد نفتی و نوکری خالصانه برای آمریکا، چه سیل و زلزله های ویرانگری در ایران رخ می داد و چقدر از زیرساخت های اقتصادی کشور و بخصوص خانه های سست مردم تخریب می شدند و در عوض، اعلاحضرت همایونی (سایه خدا) با حاتم بخشی مشمئز کننده، پول های بیت المال را به صورت وام های عظیم بلاعوض به کشورهای اروپایی و آسیایی اهدا می کرد تا مورد لطف اربابان غربی قرار گیرد.
البته از این شازده منتظرالسلطنه که همزمان با تشدید تحریم ظالمانه مردم ایران، در ویلای دهها میلیون دلاری خویش مشغول سیخ کردن کباب بره است، انتظاری نیست که فهم بیشتری از خود نشان دهد، همانطور که از بازی «ققنوس و فرشگرد» هم در جریان سیلاب در ایران خبری نبود. لذا باید از این جریانات شقه شقه شده وابسته و جیره خوار «سیا – موساد – استخبارات سعودی» به راحتی گذشت و آنان را در سورچرانی هایشان تنها گذاشت و به جریان دیگری اشاره کرد که ادعای «خلق و جامعه بی طبقه توحیدی» دارد.
در سه هفته اخیر، مریم رجوی صدها بیانیه و مطلب و برنامه در مورد سیل در سایت ها و تلویزیون انتشار داده است و در هیچ کدام آنها نمی توان حتی یک حرکت امیدبخش برای هموطنان سیل زده مشاهده کرد و تماماً پاشیدن بذر کینه و نفرت در میان مردم و کشانیدن آنان به جنگ، ترور و خونریزی است، چیزی که دقیقاً طینت ضدایرانی و تروریستی مریم را به نمایش می گذارد!. وی حتی تفاوت بین سیل و زلزله را هم فهم نمی کند و بدون مایه گذاشتن از خودش، از ایرانیان می خواهد که به صورت مستقل به کمک سیل زدگان بشتابند، اما نمی گوید چگونه می توان در مناطقی به این وسعت به صورت شخصی و بدون پیوستن به ارگان های امدادی وارد عمل شد و شناکنان خود را به این مناطق پرآب کشانید!… طبعاً دوری دهها ساله این زن جنایتکار از مردم ایران دلیل پرگویی های شگفت آور اوست.
ماهیگیری این زن ریاکار و خشونت طلب به همین نفرت افکنی ها خلاصه نمی شود، در عرض کمتر از سه هفته، صدها توئیت و پیام به زبان های مختلف توسط وی انتشار داده شده است که در کنار پیام ویدیویی اش، حاکی از توهم خود رهبر پنداری” می باشد که از ابتدای انقلاب مسعود رجوی را به خیالبافی کشانیده بود و دهها سال در رویای رهبری ایران، به آغوش هر نهاد و ارگان جاسوسی بیگانه شیرجه زد و اینک بعد از چهل سال شکست سیاسی، نظامی و ایدئولوژیک، سکان کشتی شکسته اش را در سیلاب حوادث ناتمام به دست مریم قجرعضدانلو سپرده تا در گوشه گورستان خودساخته اش بیار آمد.
مریم رجوی در این پیام هم نتوانست طینت ضدایرانی و جاسوس منشانه خود را مخفی کند و از هواداران خام فرقه درخواست کرد به مناطق سیل زده رفته و به اسم کمک به سیل زدگان، برای وی جاسوسی کنند و اخبار مختلف نظامی و امنیتی منطقه را برای او ارسال کنند تا مثل همیشه آنرا به دشمنان ایران بفروشد و با هماهنگی آنان، نقشه های تروریستی خویش را به اجرا بگذارد. وی که سالهاست از نفرت مردم ایران نسبت به فرقه مجاهدین خلق آگاه است، امروز هم می داند چنین بازی هایی جز یک نمایش میان تهی برای گرم کردن تنور هواداران خارج کشوری اش نیست، مردم ایران، بخصوص مردم محروم و رنج کشیده مناطق سیل زده بخوبی می دانند که امروز چه کسانی در کنارشان سر از پا نمی شناسند و لحظه به لحظه با آنان در رنج و سختی هستند، و از خانه و کاشانه خویش دور شده اند تا به آنان خدمت کنند.
همان دلیرمردانی که در این چند ساله هم نگذاشتند آتش خانمانسوز داعش و تروریسم جهانی به میهنشان سرایت کند و خود را سپربلای خلق دلیر خویش کردند.
اما شرم آورتر از همه، نمایش مرثیه خوانی برای قربانیان سیل است. مریم رجوی با برگزاری یک مراسم ریاکارانه در حضور برخی اعضا و فرماندهان فرقه، مثل همیشه تلاش کرد تا با یک چهره سازی حقوق بشری، گذشته تروریستی و خیانت به همان مردم سیل زده در همکاری با صدام حسین را بپوشاند. نمایش سخیف وی، یادآور نمایش هایی است که در سالهای گذشته برای کشته شدن تروریست ها در سوریه برگزار می کرد و برای جنازه داعش و القاعده در این کشور اشک می ریخت. به نظر می رسد مراسم اخیر برای لاپوشانی پیام پیشین مبنی بر انجام اعمال تروریستی و مسلحانه (در شرایطی که مردم ایران گرفتار سیل شدند و نیروهای نظامی و مسلح به کمک آنان شتافتند) بود. پیامی که بشدت مورد انزجار قرار گرفت و اکنون با برگزاری مراسم اشک ریزان، خوی تروریستی خویش را به گونه ای بشردوستانه به نمایش بگذارد. صدور پیام انجام عمل تروریستی در شرایطی که مردم ایران به امنیت و آرامش نیازمند هستند تا کمک رسانی ها هرچه بیشتر تسریع گردد، چیزی جز دشمنی آشکار با مردم ایران نیست و بدون شک برگزاری مراسم گلریزان این زن جنگ افروز نمی تواند چهره صلح طلبانه به او بدهد!
فراموش نمی کنیم، درست در زمانی که تحریم های ضدبشری آمریکا و متحدان غربی-عربی-عبری آنان، مردم ایران را در رنج و سختی مضاعف قرار داد، این ملکه جنگ و ترور در صدد هرچه تنگ تر کردن حلقه تحریم ها، دست به دامان پلیدترین جنگ افروزان جهانی شده بود و امروز همسو با آنان، به ایجاد تفرقه بین مردم و نیروهای مسلح ایران مشغول است. عجیب نیست که همه جریانات ضدانقلاب و ضدایرانی (که خوی تروریستی آنان حتی با وجود شعارهای حقوق بشری قابل کتمان کردن نیست)، یکصدا با هم علیه نیروهای مسلح اعم از سپاه، بسیج و ارتش مشغول شده اند تا آب گل آلود سیل را به سلاحی علیه سپرهای امنیتی حفاظتی ایران مبدل کنند. این دستوری است که از بالا به آنان اعلام شده است. سازمان های امنیتی و جاسوسی دول ضدایرانی سالهاست که به اینها جیره و مواجب می رسانند تا در چنین لحظاتی با هم متحد، علیه ملت و کشور ایران نقش آفرینی کنند. شکست خوردگان نمایشگاه سیاسی اجلاسیه ورشو، همان شکست خوردگان جنگ نظامی سوریه و عراق هستند که امروز بازار جدیدی برای کاسبی در سیلاب یافته اند. بازاری که برایشان هرگز رونق نخواهد داشت و ملت ایران در کنار نیروهای نظامی، این کشتی را به ساحل نجات خواهند رسانید و هرگز خائنان به وطن نخواهند بخشید!.
بی تردید این روزها هم خواهد گذشت و بهار بیش از گذشته در دشت های ایران خواهد شکفت!. بارش و سیلاب اگرچه رنج و سختی زیادی برای بخشی از مردم ما برجای گذاشت و دلهای بیشماری را در غم آنان اندوهناک کرد، اما این سکه سیل روی دیگری هم دارد که دشمن هرگز نمی خواهد آنرا ببینیم! و هرگز به آن اشاره نمی کند. بارش رحمت الهی با این حجم عظیم، عیدی بزرگی از سوی خدای ایران زمین به مردم ایران و منطقه بود که سالها در خطر خشکسالی می سوختند و زمینه را برای دوری آنان از یکدیگر مهیا می کرد. این قضیه برای ایران رنگ دیگری داشت و تمامی دشمنان ما چشم امید به خشکسالی و قحطی دوخته بودند تا بلکه از این طریق مردم ایران به جان همدیگر و کشورهای همسایه بیفتند و بر سر آب جنگ داخلی و خارجی ایجاد کنند. دشمنان به عمد در تمامی برنامه های محیط زیستی خود نوید جنگ آب می دادند و مردم ایران را به ناامیدی و وحشت سوق می دادند و بین ملت های ایران، افغانستان، عراق و… نفرت افکنی می کردند.
در طی دوسال گذشته هم بخوبی دیدیم که چگونه مردم برخی شهرها را علیه یکدیگر تحریک می کردند تا جنگ قومی و قبیله ای را گسترش دهند. تحریم های ظالمانه سال گذشته که ترامپ کلید آنرا زد، بخش دیگری از همین پازل بود. اما دشمنان یک چیز را در نظر نداشتند و آن «و مکروا و مکر الله، والله خیر الماکرین» بود. بارش هزاران میلیارد متر مکعب آب در این چند هفته به خاک ایران ما، عیدی بزرگ خداوند به ملت ایران بود که سالی پرآب را در اوج تحریم های غیرانسانی آغاز کنند. بی تردید خرابی ها انکار نشدنی است اما همین خرابی ها نیز نگرش مسئولین و مردم به شهرسازی و زیرساخت ها را تغییر خواهد داد و هوشیاری ها را بیشتر و بی مسئولیتی ها را بشدت کاهش خواهد داد. سیلاب و خرابی ها باعث خواهد شد که دیگر هیچ نهاد دولتی و خصوصی نتواند براحتی مجوز هرگونه ساخت و ساز قانونی یا غیرقانونی در محل های ممنوعه را صادر کند و ساخت و سازهای شهری و جاده ای نیز با حساب و کتاب بسیار بیشتری انجام خواهد گرفت، و چه چیزی بهتر از این سیلاب می توانست چشم مردم و مسئولین را باز کند که غیرمسئولانه وارد ساخت و ساز نشوند؟
در عین حال، اتحادی که بین مردم و نیروهای مسلح بوجود آمد، و ورود فرماندهان نهادهای مختلف نظامی و امدادی به این بحران محیط زیستی، رخداد مبارکی است که در آینده تاثیرات خود را در عرصه سیاسی و نظامی خواهد گذاشت و مانوری است برای آمادگی هرچه بیشتر نیروهای مختلف ما در حوادث غیر قابل پیش بینی تا بهتر کمبودها و ضعفهای خود را جبران کنند و هماهنگی ها را نیز هرچه بالاتر ببرند. یقین کنیم که این سیل، با همه حوادث تلخ و ناگوار آن، موهبتی از جانب خداوند برای مردم ما بود تا “سیل حملات” دشمنان ایران را ناکام بگذارد و فردایی بهتر برایمان رقم بزند. باور کنیم که تغییرات شگرف، از دل همین رخدادهای به ظاهر تلخ بیرون می آید و با همه مشکلات موجود که باید با همبستگی ملی به رفع آن بپردازیم، آینده ای بهتر در انتظار مردم ماست.
دشمن امروز با کمک مزدوران و جریانات وابسته خود، کوته فکرانه مشغول شادی و پایکوبی است، اما این شادی پایدار نیست. نه مریم رجوی و نه هیچ جریان دیگری قادر نیستند مردم ایران را شکست دهند و به نابودی بکشانند. این سیل به بنیان آنان لطمه زده است و خود بی خبر مانده اند.
حامد صرافپور
انتهای پیام / انجمن نجات مرکز فارس