کنفرانس ورشو که با مقاصد شوم ضد ایرانی قرار بود برگزار شود به علت عدم استقبال سران کشورهای اصلی اروپا و آسیا به کنفرانسی عمومیتر تبدیل شد و با عناوین مسائل مربوط به صلح و امنیت خاورمیانه تغییر نام یافت و در هفته گذشته با حضور کمتر از یکسوم کشورهای جهان برگزار شد.
در این کنفرانس بسیاری از کشورها ازجمله کشورهای اروپایی بهجای سران مهم، دیپلماتهای سطح پایین خود را برای نشست فرستادند و نکته جالبتوجه این بود کشورهای مطرح و مخاطب آسیا و خاورمیانه چون روسیه، چین و ترکیه، لبنان، الجزایر، ایران، عراق، تونس، قطر، سوریه و فلسطین در این اجلاس شرکت نداشتند.جلسهای که قرار بود به بررسی مسائل خاورمیانه و صلح در این منطقه بپردازد. کشورهای مهم منطقه غایبین اصلی بودند.
عملاً نشست ورشو با تحریم اکثر کشورهای جهان روبرو شد بسیاری از وزیران کشورهای اروپایی و مسئول اتحادیه اروپا، روسیه، چین و ترکیه، از پیش هم اعلام کرده بودند که در نشست ورشو شرکت نمیکنند و کارمندان سطح پایینتر را برای جلسه فرستادند.
بنا به گفته خبرگزاریها کشورهای شرکتکننده نیز به دنبال منافع خود بودند و مهمتر اینکه عدم حضور مسئول اتحادیه اروپا و سطح وزیران خارجه باعث تثبیت بیشتر مواضع اروپا در قبال برجام و شکاف با امریکا شد.
بر اساس تأکید بسیاری از خبرگزاریها ازجمله؛ خبرگزاری چین، روسیه، رادیو فردا، خبرگزاری اسپوتنیک و همچنین مرکز اندیشکده آمریکایی استراتفور نشست دوروزه ورشو تقریباً به هیچیک از اهداف اولیه که روی آن سرمایهگذاری شده بود نرسید.
درحالیکه حتی شکاف بین اروپا و آمریکا بیشتر شد و بلافاصله بعد از پایان جلسه، آلمان و بریتانیا و فرانسه و اتحادیه اروپا اعلام کردند برجام باید حفظ گردد و برخلاف ترامپ حاضر به مذاکره در این زمینه نیستند.
ایادی رسوای فرقه رجوی که از ماهها قبل برای حاصل این نشست کیسه دوخته و از کشورهای مختلف اعضا اجارهای خود را با هزینه هنگفت جمع کرده و میمون رقصیهای فراوان نمودند. دستاوردی نداشتند و با سرافکندگی بساط خود را جمع کردند و به مقر سالمندان در آلبانی برگشتند.
اندیشکده آمریکایی استراتفور پس از پایان نشست ورشو در گزارشی اعلام کرد که «واشنگتن یکبار دیگر دررسیدن به اهداف ضد ایرانی خود ناکام ماند؛ و نشست ورشو هیچ پیشرفتی برای آمریکا درباره ایران نداشت.
در این گردهمایی مقامهای ۶۰ کشور فرصتی برای صحبت درباره استراتژیهای تقویت امنیت خاورمیانه داشتند و همچنین فرصتی برای رایزنیهایی درباره وعده آمریکا برای رونمایی از طرح صلح اسرائیل-فلسطین بعد از انتخابات نهم آوریل اسرائیل ایجاد کرده بود اما فقط یکسوم از کشورهای شرکتکننده، وزرای خارجه خودشان را به نشست فرستادند«.
اندیشکده آمریکایی درباره دلیل حضور نیافتن وزرای خارجه اکثر کشورهای جهان در نشست ورشو نوشت: «این ناشی از واقعیتی بود که آمریکا این نشست را تبدیل به یک اجلاس ضد ایرانی کرده بود.» طبق گزارش این اندیشکده آمریکایی، نشست ورشو بهجای برجسته کردن همگرایی و اتفاقنظر در مسائل مربوط به امنیت خاورمیانه، تأکیدی بر واگرایی و اختلافنظر بود. از همه فراوانتر اینکه، استدلالهای آمریکا درباره لزوم اتخاذ مواضع سرسختانه علیه ایران در همراه کردن بسیاری از مقامهای اروپایی با این مواضع بار دیگر شکستخورده است.
یک روز پسازآن که مایک پنس، معاون رئیسجمهور آمریکا، خواهان خروج اروپا از توافق هستهای با ایران شد، فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، بر پایبندی این اتحادیه به برجام تأکید کرد. خانم موگرینی در کنفرانس امنیتی مونیخ گفت حفظ توافق هستهای با ایران «مسئلهای امنیتی است».
هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان هم در همین کنفرانس تعهد قدرتهای اروپایی به توافق هستهای را تکرار کرد
به گزارش سایت تابناک وبگاه چینی cgtn در تحلیل به نتایج این کنفرانس اشارهکرده و به این پرسش پاسخ داد: «آیا آمریکا توانست در ایجاد ائتلاف علیه ایران موفق عمل کند یا خیر؟
روسیه، لبنان، فلسطین عراق و ترکیه حضور در این کنفرانس را نپذیرفتند؛ و بهرغم تلاش آمریکا و اسرائیل و برخی کشورهای عربی جهت ایجاد جو ضد ایرانی، هیچ اجماعی در این زمینه وجود نداشت. بهطوریکه وزیر خارجه لهستان تأکید کرد، تمرکز کنفرانس روی ایران نیست. این در حالی است که آمریکا به دنبال ایجاد یک ائتلاف علیه ایران از طریق این نشست بود.»
و اما تحلیل رادیو فردا را بشنوید بهغیراز نزدیکی بیشتر بخشی از اعراب حاشیه خلیجفارس با اسرائیل اجلاس ورشو به نتایج ملموس و بلاواسطهای منجر نشد.
رادیو فردا در ادامه نوشت…« آنچه آشکار است، کنفرانس دستاورد ملموس و معینی نداشته است، چه از جهت طرح ابتکارهای تازه برای تشدید فشار بر تهران که هدف اصلی دولت آمریکا و اسرائیل است، چه به لحاظ جذب متحدانی بیشتر در این راستا، چه درزمینه تشدید شکاف در اتحادیه اروپا به سود منزویسازی آلمان و فرانسه و اسپانیا و ایتالیا (حامیان برجام) و چه از بابت اعلام موفق ولو گوشههایی از «طرح قرن» برای حل مناقشه اسرائیل و فلسطینیها.»
کنفرانس همان روزی برگزار شد که وزرای خارجه فرانسه و آلمان (شاید عامدانه و در دهنکجی به کنفرانس ورشو) در یک مقاله مشترک راهبردی که در آستانه کنفرانس امنیتی مونیخ منتشر شد، یکجانبهگرایی آمریکا را روی میز محاکمه نشاندند و از تشدید تلاش مشترک خود برای حفظ چندجانبه گرایی و نهادهای بینالمللی و حراست از توافقات بینالمللی که برآمد ناسیونالیسم مهاجم و خودمحور را مانع شود سخن گفتند.
اجلاس سوچی هم که همان روز پنجشنبه و با حضور روسای جمهور روسیه، ایران و ترکیه برگزار شد عملاً در سایه اعلام خروج آمریکا از سوریه معنا و مفهوم دیگری یافته بود و لزوماً از افزایش قدرت مانور واشینگتن برای تشدید فشار بر ایران در سوریه حکایت نداشت.
درزمینه نزدیکی اعراب و اسرائیل بر مبنای درکی مشترک از تهدیدی به نام ایران، شاید که ماجرا به سود دولت اسرائیل و منزویسازی بیشتر ایران تمام شود، ولی اینکه کشوری مانند مصر هم در سطحی نازل در اجلاس شرکت کرده بود و قطر و لبنان و عراق و الجزایر و تونس هم حضور نداشتند امر بیاهمیتی نبود. فقدان هرگونه بیانیه پایانی در کنفرانس نیز نشانی از موفقیت آن به دست نمیداد.
از سویی، روزی که آمریکا میخواست به عراق حمله کند، اتحاد برخی از کشورهای اروپای شرقی را بسنده دانست و دونالد رامسفلد، وزیر وقت دفاع آمریکا به ریش آلمان و فرانسه خندید که اگر همراهی نمیکنید، نکنید، به شما نیازی نداریم. در کنفرانس ورشو ولی گله و شکایت مایک پنس، معاون رئیسجمهور آمریکا این بود که چرا متحدان اروپایی دست از حمایت برجام برنمیدارند تا منزویسازی ایران بهتر پیش برود.
لهستان نه توانست این قولش را ثابت کند که کنفرانس جهتگیری ضد ایران نخواهد داشت و نه به این مدعا جامه عمل بپوشد که گویا میخواهد بهعنوان پلی میان آمریکا و اتحادیه اروپا و نزدیک کردن مواضع آنها عمل کند. در عمل دولت لهستان در قیاس با آمریکا و اسرائیل نقشی در هدایت و دستور کار کنفرانس نداشت و بیشتر نقش کترینگ و تر و خشککردن مهمانها را به عهده گرفته بود، با این امید که در راستای مقابله با تهدیدی که از روسیه متوجه خود میداند حضور نیروهای آمریکایی در خاک خود را دائمی کند و با کمک واشینگتن نقشی محوری در تأمین انرژی اروپا، به ضرر روسیه و آلمان، به عهده بگیرد.
خبرگزاری اسپوتنیک نیز در مطلبی نوشت: آنچه در کنفرانس گذشت، این بود که ابتکار عمل دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و وزیر امور خارجه کابینهی او مایک پمپئو برای مقابله با ایران و برگزاری نشستی در لهستان بهمنظور تشکیل یک اجماع بینالمللی ضد ایرانی به نتیجهی روشنی نرسیده است، چون بیشتر کشورهای اروپایی، بنا به خواست آمریکا در برابر ایران موضع خصمانه نگرفتهاند.
بیبیسی: «بهرغم حرفهای تند و مواضع شدیدی که در این نشست علیه ایران صورت گرفت، در پایان نشست، شاهد هیچ توافق مشترکی که به تأیید اعضا رسیده باشد، نبودیم.
بااینهمه تحلیلهای واضح و روشن اغلب خبرگزاریها
رسوایی و خیانت فرقه رجوی جای تأمل دارد. شادی آنان برای چیست و این خوشرقصی و حمایتهای بیشرمانه و عجیبوغریب چگونه تفسیر میشود؟ برای آنکه کشور آمریکا خط ضد ایرانی خویش را بهپیش ببرد و بهواسطه ایادی اجیرشده اش ایران مورد فشار قرار بگیرد و با نطق رودی جولیانی (شهردار اسبق نیویورک ) خانم قجر عضدان لو بهعنوان نیروی اپوزیسیون اعلام شود!
به نظر اینجانب فرقه رجوی در دگردیسی و انحطاط فکری و اخلاقی بهجایی رسیده که می نیمم قدرت و توان فکری خویش را نیز ازدستداده است. فرقهای که تمام هموغمش این شده که تا شاید بهواسطه امپریالیسم و اسرائیل در مجامع بینالمللی و رسانهها مطرح شود و به قدرتی برسد.
روزی روزگاری رجوی مدعی بود که تنها گروه مستقل جهان است چگونه است که امروز بیمحابا وبی شرم و حیا تکیهگاه و امید و حیاتش امریکا و اسرائیل و عربستان شده است و در گزارشهای بی استدلال و با ادبیاتی سخیف علیرغم بسیاری از تحلیل جهانی اخبار را وارونه جلو میدهند. جز این است که برای روحیه دادن به خود و گروه سالمندان و بازنشسته آلبانی به نتایج کنفرانس ورشو و عملکرد مردمستیز و جنایتکارانه آمریکا و عواملش دل بستهاند؟
بدبخت و بیچاره فرقه ای که تهمانده آبروی خویش را نیز از دست داده و برای رسیدن به قدرت و مطرحشدن خود را به درودیوار میزند.
خوشا به روزگار و خوشا به تاریخ که شاهد مرگ و زوال گروه عقبمانده رجوی هستیم.
نوشته : مریم سنجابی
انتهای پیام / فراق