تا همین چند روز قبل آوازه زوزههای شادمانی مریم قجر رجوی آنقدر توی جنگل پیچیده بود که هر کس نمیدانست گمان میکرد او تئوریسینی کار بلد است که تحلیل میکند و پیشنهاد میگذارد روی میز مذاکره. قرار بود کنفرانسی با محوریت ایران در لهستان برگزار شود و همه مدعوین هم در حالی که چشم بر جنایات رژیم اسرائیل، مسائل داخلی و آشوبهای فرانسه، تعطیلی دولت آمریکا و بیخانمانی چند ده ساله چند ده میلیون آمریکایی و جنایات آل سعود که توسط ولیعهد سعودی (آقای اره) و به پشتوانه پادشاه آلزایمری این کشور انجام میشود، میبندند، فقط گلو پاره کنند و ایران را محکوم کنند و بر ضرورت فلان و بهمان تأکید کنند. حکایت اما حکایت دورهمی گرگ، کفتار، لاشخور و چند درنده دیگر بود که سهم منافقین در این میان نیز چیزی فراتر از یک ویروس بیماریزای ذرهبینی نبود. البته که در این میان مریم قجر رجوی تلاش بسیار کرد تا حداقل خود را در این مذاکرات جنگلی به سطح کفتار یا لاشخور برساند که وقعی به این موضوع گذاشته نشد. و این قصهای است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همواره از سوی غرب در مورد منافقین تکرار میشود؛ استفاده ابزاری و بعد هم دور انداختن منافقین همانند دستمال توالت و شرکت ندادن آنها در معادلات اصلی تصمیمگیری و حالا در کنار عقبنشینی آمریکا از نام بردن ایران در بیانیه این نشست که به دلیل عدم تمایل فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و تعداد زیادی از وزرای خارجه کشورهای اروپایی برای شرکت در این نشست رقم خورد، همه چیز برای این فرقه پوشکی گران آمده است و قطعا بررسی آنچه در این مدت گذشت و نیز مواضع این فرقه زپرتی، خالی از لطف نباشد.۱- درست از روزی که قرار شد کنفرانس ضد ایرانی ورشو در لهستان برگزار شود، منافقین برخی از ظرفیتهای توانمند پوشکی خود را برای برنامهریزی و تبلیغات کلان برای برگزاری این کنفرانس آماده کردند، به این صورت که رباتها آماده به کار شد تا هشتک خلق کنند و پیامسازی کنند و اتاق فکر پاتالهای منافقین نیز در فرانسه و آلبانی فعال شد. با همه این حال و احوالات، البته گرگها بازی خودشان را داشتند و برای یک ویروس ذرهبینی نیز در این معادله نقشی کنار نگذاشتند. اما خب چه میشد کرد؛ عقدههای ارضا نشده خود بزرگبینانه مسعود رجوی حالا به مریم قجر رجوی رسیده بود و او تمایل داشت در این بازی جدید دشمنان ایران، نقشی حتی در حد نخودی ایفا کند. بگذریم، فرقه پوشکی منافقین از نخستین روزهایی که قرار بر برگزاری این کنفرانس بود تلاشی تمام عیار را آغاز کرد تا اوضاع را به گونهای جلو دهد که این نشست سرآغاز یکی دیگر از پایانهای بیشمار علیه نظام جمهوری اسلام ایران است. آنها آنقدر در این رویا و ذوقزدگی پیش رفتند که حتی در پارهای موارد یادشان رفت این اجلاس فقط اجلاسی دو روزه و به خواست آمریکا است و حتی اگر همه کشورهای اروپایی و حتی کشورهای زاویه دار با نظام جمهوری اسلامی ایران در آن شرکت کنند و بیانه پایانی را علیه ایران امضا کنند، اتفاق خاصی نخواهد افتاد و مثلا قرار نیست بعد از این اجلاس که بیانیه و تصمیماتش به هیچ عنوان الزامآور نیست اتفاق و حملهای علیه ایران صورت گیرد. اما آنچه رسانههای غربی به آن اذعان کردند این بود که آمریکا در صورت اصرار بر رویه خود، قطعا در این کنفرانس تنها خواهد ماند.
۲- مرور آنچه در این روزها در رسانههای بیخواننده منافقین منتشر شده نشان از اوج رویاپردازی سران این فرقه زپرتی دارد. تعابیر خیالپردازانه، عبارات و تحلیلهای آبکی و متوهمانه و بزرگنماییهایی دور از واقع توسط دستگاه دروغپراکنی فرقه پوشکی نشان میدهد این فرقه در میان عدم مشروعیت تمام قدی که با آن گرفتار است، به اندک بارقهای برای مشغول سازی اعضای فرقه خود نیازمند است. خوب دقت کنید؛ «کنفرانس ورشو نشان میدهد که تحولات پیش رو، طی چند ماه آینده باعث انزوای شدید رژیم خواهد شد و دامنه شکستهای بینالمللی آنها را افزایش خواهد داد.»، یا به این مورد دقت کنید که منافقین تلاش کردند خود را برای ورود به بازی گرگها و ارتقای درجه حتی در حد کفتار یا لاشخور آماده کنند: «بیتردید دنیا متوجه هشدارهای مجاهدین در مورد رژیم آخوندی شده و کنفرانس ورشو نیز در راستای همین هشدارها میتواند طومار این رژیم را به درستی بپیچاند.»، و یا این نمونه خودبزرگ بینی که سالهای سال است ادامه دارد «با برگزاری اجلاس ورشو، دنیا میتواند به ماهیت اصلی رژیم ایران پی برده و به فکر گزینههای مطلوبتری برای جایگزینی این رژیم باشد» و ناگفته پیداست که ترس از تمسخر و مضحکه شدن در میان خاص و عام باعث شده در این مورد آخری، نامی از فرقه زپرتی و پوشکی خود به میان نیاورند.
۳- رویاهای مریم قجر رجوی، باز هم بر خاک سیاه توهم نشست. حال و روز سالهای سال منافقین به گونهای است که هر سال وضعیت آیندهنگری و تحلیلهای سیاسی آنها برای آینده خود و ایران با ضعف بیشتری رو به رو میشود. حالا رویاها هم به منافقین پشت کردهاند و آنها حتی در مسیر بستن چشمها و خیالپردازیهای هایشان هم اقبالی ندارند. بیچاره منافقین که چه فکر میکردند و چه شد. قرار بود چند روزه ایران را فتح کنند، حالا هفتهها در انتظار اعلام جیره پوشک میمانند و باید برای چند پوشک بیشتر چانه زنی کنند.
یادداشت از: مهدی عسکری فرسنگی
انتهای پیام / بنیاد هابیلیان