منطق تروریست ها برای فرار از اتهاماتی که متوجه آنان است، ساده و در عین حال حیرت آور است. آنها برای فرار از زیر بار اتهامات، دیگرانی را که خود را قربانی ترور می دانند متهم به اتهاماتی مشابه کرده و از این طریق می کوشند تا شخصیت های حقوق یا حقوقی را که علیه آنها اعلام جرم کرده اند تخریب کنند.
تروریست ها خوب می دانند که اگر در برابر اتهاماتی که در ارتباط با آنها مطرح شده، سکوت کنند، ممکن است اعتبار نداشته شان برای همیشه از بین رفته و حتی اندک دولتها و یا چهره هایی که به آنها توجه می کنند نیز دیگر حاضر نباشند بدنامی این همکاری را تحمل کنند.
برای همین است که گروهک های تروریستی انگشت اتهام را متوجه قربانیان ترور کرده و می کوشند تا با طرح اتهاماتی مشابه، افکارعمومی را در این ابهام نگه دارند که حق با کیست و بالاخره در میانه طرح این اتهامات حق با کدامیک از طرفین دعواست.
این راهبرد سالهاست که از سوی گروه های تروریستی پی گرفته می شود. هربار که تروریست ها مثلا در سوریه از سلاح های شیمیایی استفاده می کنند، بلافاصله انگشت اتهام را متوجه دولت سوریه کرده و از این طریق نه فقط از زیر بار مسئولیت جنایتی که کرده اند شانه خالی می کنند، بلکه این فرصت را به حامیان خود می دهند تا فشار سیاسی بر قربانیان ترور را افزایش دهد.
یا در موضوع فلسطین، رژیم صهیونیستی که مصداق یک دولت تروریست است، به جای آنکه پاسخگوی اعمال خود در قبال فلسطینیان باشد، آنها را متهم به اعمال تروریستی کرده و خود را مظلوم نشان می دهد.
از این دست مثال ها می توان بازهم مطرح کرد. با این حال نکته عجیب ماجرا آنجاست که تروریست ها همچنان از همین حربه نخ نما استفاده کرده و سعی می کنند تا شخصیت دولت های مستقل و یا قربانیان ترور را لکه دار کنند.
در تازه ترین نمونه از این دست رفتارها، رسانه های بیگانه که معمولا از سازمان های تروریستی حمایت می کنند، نظام جمهوری اسلامی را متهم به شکنجه سازمان یافته زندانیان کرده و از این طریق چشم بر روی کارنامه سیاه بسیاری از گروه های تروریستی در این زمینه می بندند.
بی تردید وقوع شکنجه در هرکجا باید با پیگیری سریع روبرو شده و در رابطه با پروپاگاندای اخیر رسانه ای علیه ایران نیز مقامات مسئول دستور پیگیری تخلفات احتمالی را داده اند، با این حال سوال اینجاست که اگر به راستی شکنجه امری نکوهیده است، پس چرا نهادهای بین المللی و رسانه های غربی چشم بر روی پرونده های متعدد شکنجه از سوی سازمان منافقین بسته اند؟ چرا هیچ یک از این نهادها موضوع شکنجه اعضای سازمان که قصد خروج از آن را دارند، را پیگیری نمی کنند؟
سازمان های تروریستی که به نام حقوق کارگران، صدها کارگر را به خاک و خون کشیده و یا شکنجه کرده اند، حق ندارند امروز اتهامی که خود باید پاسخگوی آن باشند را متوجه نظام جمهوری اسلامی کنند.
سکوت مدعیان حقوق بشر در قبال شکنجه سازمان یافته گروه های تروریستی نشان می دهد که این نهادها و رسانه ها هیچ اهمیتی به موضوع شکنجه و یا نقض حقوق بشر نداشته و تنها به دنبال تسویه حساب های سیاسی هستند تا بار دیگر با طرح اتهامات موازی، گروه های تروریستی را از اتهامات مطرح شده تبرئه کنند.
یادداشت از: دکتر مصطفی انتظاری هروی
انتهای پیام / بنیاد هابیلیان