فرقه رجوی اولین بار در سال ۱۳۷۰ از طریق پیام رادیویی، اقدام به انتشار اخباری مبنی بر تلاش ایران برای دست یافتن به سلاحهای هستهای نمود. در این پیام رادیویی که توسط مسعود رجوی ایراد شد؛ وی مدعی بود که «سردمداران نظام، مسلح شدن به سلاح اتمی را لازمهی بقای قدرت خویش میدانند». در این پیام و سایر پیامهایی که در سالهای بعد منتشر گردید، به صورت تلویحی به بحث هستهای ایران پرداخته شد. اما از سال ۲۰۰۲ میلادی، بحث توان هستهای ایران به طور جد مورد توجه سازمان منافقین و نیز غرب قرار گرفت و از این پس تلاشهای بسیاری برای ضربه زدن به آن صورت گرفت. درباره نقش منافقین در طول سال ۲۰۰۲ در زمینه افشا کردن فعالیتهای هستهای ایران، میتوان ادعا کرد که از این سال و پس از افشای این موضوع، زمینه ایجاد انواع فشارها به نظام جمهوری اسلامی ایران از سوی غرب، آمریکا و نیز سازمان ملل و در رأس آن شورای امنیت فراهم گردید. نحوهی انتشار و افشای فعالیتهای هستهای ایران نیز به این نحو بود که در مرداد ماه سال ۱۳۸۱، یکی از اعضای منافقین طی مصاحبهای با خبرنگاران، مدعی انجام فعالیتهای نظامی هستهای توسط ایران شد و با ارائه یکسری تصاویر ماهوارهای از نیروگاههای اتمی نطنز و اراک، زمینه وارد آمدن فشار به نظام را فراهم آورد. علاوه بر این، سازمان منافقین در موارد دیگری نیز اقدام به انتشار چنین اخباری نمود. به عنوان مثال، در تاریخ ۲۷/۷/۱۳۹۲ شورای ملی مقاومت ادعا کرد که جمهوری اسلامی ایران از سال ۲۰۰۵ تاکنون در حال ساخت تأسیسات هستهای در ده کیلومتری مبارکه و در مجاورت جاده اصفهان – شیراز بوده و تاکنون جهان را نسبت به این مسئله بیاطلاع نگه داشته است. با این اقدام منافقین، دوران تشنجآمیز جدیدی در روابط غرب و ایران آغاز شد.
درباره افشاگریهای صورت گرفته درخصوص تأسیسات هستهای ایران توسط فرقه رجوی، لازم به ذکر است که سردمداران فرقه برآنند تا از این طریق، کار نظام را یکسره کنند. در این زمینه مسعود رجوی در تاریخ ۱۱/۱/۱۳۸۶ در پیامی اعلام میکند که «… مسأله هستهای ایران را به طناب دار نظام تبدیل خواهیم کرد» (بهرامی، ۱۳۹۱: ۲۶۵).
در هر حال، تصاویر ماهوارهای که از سوی منافقین ارائه شد، حاکی از آن بود که فرقههای جاسوسی پیشرفتهای این تصویرها را در اختیار فرقه قرار دادهاند و تنها وظیفهی افشای این تصاویر به عوامل این گروهک سپرده شده است؛ چرا که تهیه چنین تصاویری تنها از طریق فرقههای پرقدرت و یا با حمایت حامیانی چند صورت میگیرد و با توجه به تواناییهای این فرقه، تهیه این تصاویر از عهده چنین فرقه ای بر نمیآید. در پی افشای این موضوع، رسانهها، گزارشهایی را در این زمینه منتشر کردند و این مسئله سرآغاز بحرانی بزرگ شد (مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی، ۱۳۸۶: ص ۵۴۶).
در زمینه ورود فرقه منافقین به بحث هستهای ایران، میتوان گفت که دو عامل در این زمینه دخالت داشته است:
اول: قرار گرفتن این گروه در فهرست سازمانهای تروریستی توسط آمریکا و اروپا و در نتیجه تلاش این فرقه برای خروج از این فهرست: با این توضیح که سردمداران گروهک تروریستی منافقین تلاش نمودند با این اقدام و البته انجام اقدامات دیگر بر علیه نظام ایران، و در جهت منافع آمریکا، دولت ایالات متحده آمریکا را ترغیب به خروج نام این فرقه از فهرست سازمانهای تروریستی نماید؛
دوم: کاهش جایگاه منطقهای و بینالمللی مجاهدین و از دست دادن حامیان خود به ویژه پس از سقوط صدام حسین: (امیری، ۱۰/۱۱/۱۳۹۲) پس از سقوط صدام حسین، گروهک منافقین مهمترین حامی خود را از دست دادند؛ لذا در پی یافتن یک حامی جدید، درصدد جلب توجه غرب و در رأس آن آمریکا برآمدند؛ حال آنکه تا پیش از این، فرقه همواره مدعی مبارزه با امپریالیسم به ویژه آمریکا بود؛ اما با سقوط رژیم بعث صدام، این فرقه دچار یک چرخش صد و هشتاد درجهای در زمینه ایدئولوژی و مبارزات گردید و دولت آمریکا به دوست و متحد فرقه تبدیل شد.
سوم: برخی شواهد نیز حاکی از آن بود که در آن دوران، روند مثبتی در مذاکرات هستهای میان ایران و اتحادیه اروپا در حال شکلگیری بود و لذا عدم اقدام به موقع از سوی فرقه، سبب حذف کامل و سریع این فرقه میشد.
بنابراین با توجه به دلایل ذکر شده، فرقه منافقین به دنبال احیای مجدد خویش، اقدام به همراهی با غرب و به ویژه آمریکا و نیز رژیم صهیونیستی نمود؛ و در جهت این همراهی، بنا به خواست و اراده آنها و به ویژه اسرائیل و در حقیقت به منظور خوشخدمتی به آنها، اقدام به انتشار این مطالب و تصاویر که در واقع از سوی فرقه موساد تهیه شده بود، نمود
پس از انتشار اخبار مربوط به تأسیسات هستهای ایران، پرونده ایران در شواری حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی گشوده شد و مسئله هستهای ایران به پارادایمی سیاسی و بینالمللی تبدیل شد. همچنین بلافاصله پس از افشاگری منافقین، شبکه سی ان ان نیز در برنامهای خبری که بر مبنای گزارش مؤسسه علم و امنیت بینالمللی در آمریکا تنظیم شده بود، چهرهای مخوف از فعالیتهای هستهای ایران را به تصویر کشید و با سوق دادن این فعالیتها به سمت تولید تسلیحات اتمی، شانتاژ گستردهای به راه انداخت و به این ترتیب دوران جدیدی از ایرانهراسی آغاز شد. علاوه بر این، البرادعی نیز در مصاحبهای با شبکه سی ان ان، به اظهارات منافقین اشاره کرد و از ایران خواست به پروتکل الحاقی ۲+۹۳ بپیوندند و ضرورت بازرسی از فعالیتهای هستهای تهران را گوشزد کرد (علیخانی، ۱۳۸۸: ۱۲۷-۱۲۵). در هر حال نتیجه خوش خدمتی گروهک منافقین، تصویب چندین قطعنامه و تحریم با تأثیرات بسیار مخرب بر جامعه ایران بود؛ که همچنان تداوم دارد.
در مجموع در قبال پیشرفت هستهای ایران، فرقه منافقین علاوه بر اینکه به دنبال تلقین این ادعا است که جمهوری اسلامی ایران درصدد دستیابی به سلاح هستهای بوده و این مسئله خطری برای بسیاری از کشورهای منطقه از جمله (رژیم) اسرائیل است؛ از سوی دیگر چنان وانمود میکند که دستیابی به توان هستهای و پیشرفت در این حوزه، باعث ایجاد مسابقه تسلیحاتی در منطقه شده است و دلیل این مدعا را نیز ورود عربستان به معامله ساختار تعداد بسیار زیادی سایتهای اتمی عنوان میکند.
ترور دانشمندان هستهای
از دیگر اقدامات منافقین در قبال موضوع هستهای ایران و نیز تلاش برای احیای مجدد خویش، می توان به افشای نام دانشمندان هستهای جمهوری اسلامی ایران و نیز ترور آنها اشاره کرد. اولین پیامد این اقدام، قرار گرفتن نام برخی از این افراد در فهرست افراد تحریم شده توسط فرقه ملل متحد بود. در گام بعدی، فرقه منافقین با هدایت و راهنمایی دولت آمریکا و رژیم اسرائیل، مبادرت به ترور تعدادی از دانشمندان هستهای ایران نمود.
درباره همکاری اسرائیل و آمریکا با این گروهک در جهت ضربه زدن به فعالیتهای هستهای ایران و نیز ترور دانشمندان هستهای، در مقاله ای که روزنامه دیلی میل منتشر کرد عنوان شده که منافقین در همکاری تنگاتنگی با موساد، برنامه هستهای ایران را هدف گرفته است و حتی گفته میشود که مسعود رجوی در سرزمینهای اشغالی پایگاهی خصوصی تأسیس کرده تا از آنجا عملیاتهای تروریستی علیه دانشمندان هستهای ایران را هدایت کند. علاوه بر این شواهد حاکی از آن است که بسیاری از آموزشهای لازم در این حوزه، در پایگاهی در صحرای نوادای آمریکا به اعضای فرقه داده میشود.
از دیگر دلایلی که روشنکننده نقش فرقه موساد و نیز منافقین در ترور دانشمندان هستهای است؛ افشای این مطلب توسط برخی از مقامات آمریکایی است. به عنوان مثال شبکه ان بی سی طی یک گزارش اعلام کرد که دو تن از مقامات ارشد آمریکایی تأیید کردهاند که تروریستهای عضو گروهک منافقین برای ترور دانشمندان ایرانی از سوی سرویس مخفی اسرائیل مورد پشتیبانی مالی، آموزشی و پشتیبانی تسلیحاتی قرار گرفتهاند. علاوه بر این در ۲۱ بهمن ۱۳۹۰ نیز نیویورک پست در مقالهای، پیشنهاد اعطای جایزه صلح نوبل به این گروهک را میدهد و در این رابطه متذکر میشود که: «اگر گروه مجاهدین خلق، نقش مهمی در منحرف کردن برنامه ایران برای ساخت بمب ایفا میکند؛ این گروه بسیار بیشتر از یک رئیس جمهور خاص آمریکا شایسته دریافت جایزه صلح نوبل است»
دلیل دیگر بر نقش این گروه در ترور دانشمندان، اعترافات خود این گروه است. به این ترتیب که چند روز پس از ترور دو دانشمند هستهای (شهریاری و عباسی)، منافقین به مشارکت در شناسایی این دو دانشمند اعتراف کرده و مینویسند: «نقش شهریاری و عباسی در پروژه تسلیحات اتمی جمهوری اسلامی ایران، پیش از این بارها توسط شورای مقاومت افشا شده است». همچنین در مقالهای در تاریخ ۲۴ آبان ۱۳۸۶ که توسط یکی از سرکردگان فرقه نگاشته شد و از شبکه فاکس نیوز آمریکا نیز منتشر شد؛ آمده: «… دو متخصص اتمی عالیرتبه که افسران سپاه پاسداران میباشند، «محسن فخری زاده و فریدون عباسی»، برنامه تحقیقات اتمی نظام را در دانشگاه موسوم به امام حسین اداره میکنند». یکی از نکات قابل توجه در این مقاله، علاوه بر نام بردن از دو تن از دانشمندان هستهای، تلاش فرقه در پررنگ جلوه دادن نقش سپاه در زمینه برنامه غنیسازی است. به طوری که در قسمت دیگری از این مقاله نیز نویسنده مینویسد: «دستگاههای سانتریفیوژ از ابتدا در کنترل سپاه بوده و کماکان نیز در کنترل آن میباشد»
همچنین در مصاحبهای که در تاریخ ۱۲/۹/۱۳۸۶ با مهری حاجینژاد انجام شد، وی علاوه بر ارائه لیستی از شرکتهای وابسته به سپاه، فهرستی از بالاترین متخصصان (اتمی سپاه) و مناصب و برخی دیگر از اطلاعات مربوط به آنها را ارائه میکند که در میان آنها نام افرادی مانند محسن فخریزاده، فریدون عباسی، مجید رضازاده … دیده میشود.
علاوه بر این، فرقه منافقین، خود نیز به ترور شهید شهریاری اعتراف میکند. به طوری که پس از شهادت شهید شهریاری و نیز زخمی شدن دکتر عباسی، این گروه رسما اعلام میکنند که: «این ما بودیم …که اسامی اینها را گفتیم و اعلام کردیم»
زهرا احمدنیا
انتهای پیام / بنیاد هابیلیان