فرقه رجوی و رهبرخودکامه آن از ابتدای پیروزی انقلاب ایران همیشه سعی می کرد نه تنها در شعارهایش بلکه در عمل در ایجاد فضای مشوش جامعه نقش داشته باشد.
اگر خوب به روند جریانات سیاسی بعد از انقلاب نگاه کنیم همیشه این جریان، تبلیغ به خشونت و درگیری می کرد. آنها سعی می کردند مردم را تحریک کنند تا آنها را سپر بلای خود کنند.
رجوی فکر می کرد با به راه انداختن جنگ مسلحانه می تواند به قدرت برسد. او می خواست مثل لنین، با ترورهای دیوانه کننده وبمب گذاری روی اشتباهات خود سرپوش بگذارد.
چند وقت پیش پیام مسعود رجوی را گوش می کردم البته برای من مشخص بود که چیزی جدید ندارد ولی به هرحال می خواستم ببینم دوباره چه فیلی می خواهد هوا کند.
البته خود فرقه بهتر از هرکسی می داند که مردم ایران پشیزی برای حرف های آنها اهمیت قایل نیستند ولی او به خاطر باد کردن اعضای خود مجبور است چنین نمایش هایی را به راه بیاندازد و صدباره فرمان آماده باش دهد.
رجوی این اواخر سعی کرد با لو دادن مکان های اتمی ایران، این بار این محیط ناآرام را از طریق دولت خارجی ایجاد کند.
تمام سعی وی این بود که ایران با آمریکا جنگ کند که نتوانست و به سراغ حمایت از تحریم رفت.
در تحریم ها ضرر کننده مردم ایران بودند اما برای فرقه رجوی مهم نبود، آنها فقط قدرت می خواستند. اما باز هم نتوانست به اهدافش با اعمال مجدد تحریم ها برسد چون آمریکا چند کشور را مستثنا کرد، بله کوه رجوی موش زایید.
سینا سالاری
انتهای پیام
