سران باند جنایتکار رجوی، در بن بست نظامی و تشکیلاتی خود با الگوبرداری از کتاب ها و جنبش های دیگر مثل کوبا ، چین ، روسیه و سایر کشورهای آمریکای جنوبی و با تعطیل شدن «کانون استراتژی نبرد» خود در عراق ، این بار، دست به دامان استراتژی «کانون های شورشی» شدند .
مسعود و مریم رجوی در تلاشی برای یک موج سواری جدید ، از کانون های شورشی با چنین کدهایی یاد می کنند :
– کانونهای شورشی نتیجه انطباق فعال ارتش آزادیبخش با شرایط است .
– همان عنصر سازمان یافتگی است.
– تعمیق ارتش آزادیبخش در سراسر خاک ایران است .
– اشرف میتواند تکثیر شود.
– یکانهای ارتش آزادیبخش همان یکان های شورشی هست.
– جامعه در آستانه انفجار است. در چنین شرایطی نقش هدایت، سازماندهی، جرقه و موتور محرکه این قیامها برعهده کانون های شورشی است.
– بدون این کانونها قیام نمیتواند ادامه پیدا کند.
– کانونهای شورشی نقش تعیینکننده ایی در پیشبرد قیام مردم ایران و سرنگونی پیدا کردهاند.
– پاسخ واقعی و ضروری و حقیقی در جنگ صدبرابر و شورشگری حداکثر بوده و هست و خواهد بود.
پنج سال از اعلام استراتژی آب دوغ خیاری رجوی می گذرد . هیچ نتیجه ملموسی هم مشاهده نشده است . هر از چند گاهی ، چند نفر یک آرم سازمان در دست ، در کوهستانی نامعلوم ، مدعی می شوند که مثلا کانون شورشی ۴۲۵ هستند ! اگر این همان «عنصر سازمان یافتگی » و پاسخ واقعی و نتیجه انطباق فعال است.
انحلال ارتش اسارت بخش رجوی و اخراج از عراق سازمان را در یک بن بست تاریخی دیگر این بار بعد از شکست در فروغ قرار داد ، از آنجا که دست این شیاطین از میهن کوتاه شد دست به کار شده و از میان صفحات تاریخ دنبال یک مستمسک جدید گشتند، تا نیروها را با این عنوان جمع و جور کنند. حرف جدید «کانون های شورشی» بود .
هیچ کدام از اهداف فرقه رجوی از کانون های شورشی ، محقق نشد.
در نقطه مقابل ، این کانون های شورشی از آلبانی سر در آوردند. جامعه جداشده ها در مقابل سازمان و فرقه رجوی ، صف کشید.
آلبانی امروز صحنه رویارویی مستقیم جداشده ها و خانواده ها ، علیه فرقه رجوی شده است. خانواده محمدی یک از این کانون های شورشی است .
تک تک جداشدگان در آلبانی یک کانون شورشی علیه سازمان شده است .
عربده کشان فرقه رجوی هم در خیابان های تیرانا ، سایه به سایه این معترضان به شرایط خفقان در فرقه رجوی ، در حرکت هستند.
چماق به دستان رجوی ، هرموقع هم که فرصتی دست می دهد ، به مخالفان فرقه گرائی ، حمله و هجوم می کنند. چندی پیش در اتحادیه اروپا هم یکی از این کانون های شورشی ، جلسه ای افشاگرانه علیه فرقه رجوی داشت که باز هم با حمله و هجوم چماقدران رجوی همراه بود .
کانون های شورشی ! رجوی ، با تمامی ابزارهای خشونت طلبانه ، دست به کارند تا خونی بریزند و خود را مطرح کننداما کانون های شورشی مخالفان فرقه رجوی در آلبانی ، سلاحشان فقط ، قلم ، زبان و مستندات تاریخی است .
در این مدت کوتاه که پای فرقه از عراق قطع شده و نیروها و کادرها ، در آلبانی مخفی شده اند ، به سرعت جامعه جداشده ها با دست های خالی اما اراده هائی سترگ و آهنین ، تشکیل و در رسانه های آلبانی به افشاگری های گسترده ای پرداخته اند. هرصحنه ای را به رویاروئی مستقیم با فرقه استبدادی رجوی تبدیل کردند، موفقیت های چشم گیری هم کسب کرده اند .
مسیر افتخارآمیزی که این کانون های شورشی در آلبانی، به سرعت طی می کنند، لرزه بر اندام فرقه رجوی انداخته و به یقین، از کانون های شورشی رجوی، موفق تر عمل کرده اند. ریزش گسترده و فرارهای کادرهای بالای ۴۰-۳۰ سال سابقه ، در آلبانی از جمله این موفقیت ها و پیروزی ها می باشند، در حالیکه کانون های شورشی ادعا شده رجوی در میهن بدون هیچ دست آوردی ، با یک عقب نشینی مفقضحانه امروز در مختصات نامعلومی در کوهستان های مجهول به چرا مشغولند .
یادداشت از فرید
انتهای پیام / انجمن نجات مرکز آذربایجان شرقی