یک هفته از ناپدید شدن روزنامه نگار و شهروند عربستان سعودی به نام جمال خاشقجی که در کنسولگری عربستان سعودی در ترکیه و در تاریخ سه شنبه دوم ماه اکتبر صورت گرفت گذشته است.
خاشقجی که پیشتر سردبیر برجسته نشریات و نیز مشاور رئیس اسبق سازمان اطلاعات عربستان بود، سال گذشته این کشور را از ترس جانش ترک کرد و به مدت یک سال در آمریکا به کار روزنامه نگاری مشغول بود. جمال خاشقجی به عنوان ستوننویس با روزنامه «واشنگتن پست» همکاری داشت.
آقای خاشقجی که به همراه نامزد ترک اش برای اخذ اسناد ازدواج به کنسولگری عربستان در استانبول رفته بود دیگر بازنگشت تا این که نامزد آقای خاشقجی موضوع را به پلیس اطلاع داد و به دنبال آن پس از گذشت شش روز دوشنبه هشتم ماه اکتبر رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه، مراتب اعتراض خود را به مقامات عربستان سعودی این گونه بیان کرد، مقامهای عربستان سعودی باید ثابت کنند که جمال خاشقجی روزنامه نگاری که از هفته پیش ناپدید شده، کنسولگری عربستان سعودی در استانبول را ترک کرده است. اما متقابلاً سفارت عربستان چنین اتهامی را رد کرده و گفته است که آقای خاشقجی، کنسولگری عربستان در استانبول را ترک کرده است.
همچنین مقامات امنیتی ترکیه مطرح کردند که ۱۵ تن از عربستان سعودی در همان روزی که آقای خاشقجی ناپدید شده، وارد کنسولگری عربستان در استانبول شدند و اتفاقاً در همان روز کشور ترکیه را ترک کرده اند. آنان احتمالاً پس از کشتن آقای خاشقجی جسدش را با خود به بیرون برده اند.
به گزارش الجزیره، جمال خاشقچی منتقد و معترض نزدیکی بن سلمان با اسرائیل، توسط افراد اعزامی از عربستان به ترکیه، پس از بازجویی مورد شکنجه قرار گرفته و سپس در یکی از محلات شهر استانبول رها شده است.
پس از گذشت یک هفته سکوت اروپا و آمریکا از ماجرای ناپدید شدن خاشقجی، روز سه شنبه نهم ماه اکتبر، مایک پمپئو وزیر خارجه و دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا، که خبر مذبور پخش و همگانی شد مراتب نگرانی خود را از خبر فوق اعلام کردند و به مقامات عربستان سعودی اطلاع دادند که نتیجه ناپدید شدن خبرنگار تبعیدی بر روابط مابین آمریکا و عربستان، تاثیر خواهد گذاشت و خواهان شفاف سازی در این رابطه شده اند.
با این همه عربستان سعودی همچنان اتهام ناپدید شدن را رد کرده است و پاسخ قانع کننده به مردم معترضی که مقابل کنسولگری اجتماع کردند، مقامات سیاسی ترکیه که مسئولیتی در این ناپدید شدن دارند و به مقامات آمریکایی و سازمان ملل، نداده اند اگرچه بعد از گذشت یک هفته از ماجرا و تحت فشار جامعه جهانی و سازمان ملل، خواهان بازرسی از محل وقوع جرم یعنی کنسولگری عربستان توسط مقامات ترکیه شده اند.
لابد وقتی که خبر مفقود شدن انسانی معترض به سرعت درز می کند اما مقامات امنیتی و پلیس دست روی دست گذاشته و اقدام عاجل نمی کنند بلکه زمان و فرصت اقدام و تجسس را می سوزانند تا مقامات دانه درشت از نوع رییس جمهور و وزیر خارجه، با ژست و اطوار به اظهار لحیه پرداخته و به جای نجات قربانی به امتیازگیری و باجگیری از جنایتکار بپردازند و قضیه را ماست مالی کنند، می بایست فاتحه بسیاری از ارزش هایی که روزنامه نگارانی چون آقای جمال خاشقجی رسالت آن را بر دوش داشتند را خواند.
طی هفته گذشته تنها ناپدید شدن آقای خاشقجی شهروند عربستان سعودی در ترکیه، روی آنتن ها نرفت بلکه ویکتوریا مارینووا، روز یکشنبه هفتم ماه اکتبر در کشور بلغار، به سبک مافیایی و فجیع مورد تجاوز قرارگرفته و به قتل رسید. او که عضو هیئت مدیره تلویزیون پر طرفدار «تی.وی.ان» در شمال بلغارستان بود، زن جوان سی ساله ای بود که کارش تحقیق و افشاگری بود و سومین روزنامهنگاری است که ظرف یک سال گذشته در یکی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا کشته شده است.
با این وجود و با توجه به خبر مفقود شدن یک روزنامه نگار تبعیدی در کنسولگری عربستان سعودی در خاک ترکیه، هیچ کدام از اپوزسیون سرنگون طلب ایرانی که بعضاً به صورت فردی و جمعی رهسپار عربستان سعودی و به مکه مشرف می شوند تا پس از ادای مراسم حج تعدادی سنگ به شیطان بزنند و موقع بازگشت مبالغ هنگفتی ریال و دلار از پادشاهی عربستان سعودی جهت سیاه نمایی ایران و لوث کردن مبارزات مردم، دریافت کنند و خشنود به اقامتگاه های خود باز گردند، هنوز در رابطه با خبر فوق، هیچ عکس العمل و واکنشی از خود نشان ندادند. اما اگر چنین خبر و افتضاحی در رابطه با حکومت ایران در خاک ترکیه اتفاق می افتاد، اپوزسیون سرنگون طلب که جای خود دارد عربستان سعودی نیز یقه چاک کرده و توسط تبلیغاتچی های مجاهدش، گوش فلک را کر می کردند.
البته در رابطه با مجاهدین خلق مسبوق به سابقه است. آنان در سال ۱۳۶۵ طی تبلیغات پر طمطراقی مدعی شدند که یکی از اعضای مجاهدین را سفارت ایران در ترکیه، دزدیده و سپس حین انتقالش به سمت خاک ایران، قربانی از فرصت استفاده کرده و فرار کرده است یا این که علی اکبر قربانی در خرداد ماه سال ۱۳۷۱ در ترکیه به قتل رسیده است. فرقه، بعضی از اعضای خود همچون زهرا رجبی و علی مرادی، را که بر اثر خطای جنسی شان آنان را ابتدا به ترکیه انتقال دادند و سپس در اسفندماه سال ۱۳۷۴ به قتل رسیدند را بدون این که پلیس محل متوجه شود و گزارش تهیه کند، بدون کم و کاست متوجه حکومت ایران کردند. آن ها ماه ها روی این موضوعات و اخبار زوم کرده و قال و مقال راه انداختند تا که بتوانند پول بیشتری از ممالک عربی و عراق، دریافت کنند. ولی حالا در رابطه با افتضاح و جنایتی که ارباب شان مرتکب شده است، سکوت اختیار کرده اند. متاسفانه بایست اعتراف کرد، هم اکنون خطری که از جانب تروریسم و اربابان شان صنف روزنامه نگار و خبرنگار و افشاگر، را تهدید می کند چنین خطری تروریست ها را تهدید نمی کند. روزگار غریبی است و غریبی روزگار در این است که در همین قاره سبز و دموکراتیک اروپا که تروریست ها در ناز و نعمت به سر می برند ولی روزنامه نگاران افشاگر، با خطر جدی مواجه اند و به ندرت روزنامه نگار افشاگری یافت می شود که از خطر و تهدید تروریست ها در امان مانده باشد.
یادداشت از: مهدی خوشحال
انتهای پیام/ ایران فانوس