۴- ادامه کار :کسب تعهدات بالاتر
برخی مردم وقتی در خصوص عضو گیری فرقه ها فکر می کنند ، یک فرد رجز خوان ، دریده ، و متعصب را در نظر تصویر می نمایند . این تصویر بسیار از روند عضو گیری واقعی که فوق العاده پیچیده عمل می کند، فاصله دارد. رهبران فرقه ای افرادی موثر هستند و رابطان عضو گیری با لفاظی فریبکارانه ، جذبه ، سواستفاده روانی ، و حقه بازی افراد را به سمت آن گام حیاتی اولیه کشانده ،سپس تعهدات فزاینده ای نسبت به گروه بر دوش آنان قرار می دهند . فروش برنامه های فرقه به وسیله پروسه های مجاب سازی و حساب شده به اجرا در می آید ، و این عمل عضو گیری ایجاد تغییر برخلاف ادعای فرقه ها که می گویند مردم آزادنه به آنها می پیوندند ، صورت می گیرد .
بسیاری از کسانی که در فرقه ها عضو شده اند ، واقعا آگاهی اندکی نسبت به آنچه در پایان بر سرشان خواهد آمد دارند ، و برای یک عضو جدید به ندرت پیش می آید که چیزی مانند کسب آگاهی کامل نسبت به محتوای فرقه ، قبل از تصمیم گیری به پیوستن کسب نماید . احتمال غالب همیشه این است که فرد به طور احساسی در قبال تاکتیک های مجاب سازی پیچیده ، قدرتمند ، و سازمان یافته تسلیم شود .
همان طور که اعضای جدید با مجموعه ای از کلاسها، مناسبتها و یا تجارت کسب شده به صورت یک گام در هر نوبت آشنا می گردند ، رابطه آنها با گذشته شان و دنیایی که می شناختند، قطع شده و آن چنان تدریجا تغییر داده می شوند که خودشان هم متوجه نمی شوند! آنها همچنین اغلب، جهت انجام وظایف محموله ، مطالعه، توجه به سخنرانی ها ، مدیتاسیون، مناجات و غیره برای مدت های طولانی بیدار نگاه داشته می شوند .
بعلاوه ، فرقه ها جریان اطلاع رسانی به تمامی اعضا را کنترل می نمایند . آنها ممکن است نامه های ارسالی و دریافتی ، تماس های تلفنی ، استفاده از رادیو و تلویزیون ، مطالب غیر مجاز جهت مطالعه ، دیدار با بیرونی ها ، و رفتن به بیرون از محل را کنترل نمایند . در بعضی از فرقه ها ، تلفن ها ظاهرا کار نیم کنند ،در برخی خصوصا در فرقه های سیاسی ، استفاده از تلفن تحت عنوان مساله « امنیتی » محدود می شود . نهایتا ، ارتباط اعضا با علایق قبلی شان یا به طور کامل قطع شده ،یا هم توسط رهبر و هم توسط سایراعضا بشدت تقبیح می گردد . اعضا ی جدید به منظور اجتناب از ایجاد هر گونه مشکل نارضایتی خود را با این برنامه ها منطبق می کنند.
الف: اعمال نفوذ و فریب
اعمال نفوذ بر فکر و احساس افراد ، در موفقیت روند عضو گیری در یک فرقه نقش محوری دارد ، فرقه ها با احساس دوگانه ای که در افراد به صورت نرمال وجود دارد ، بازی می کنند و این کار به طور خاص در مورد افراد که تجربه زندگی کمتری دارند ، موفق عمل می نماید. برای مثال، تقریبا غیر ممکن است که نوجوانان و بزرگسالان جوان احساس دوگانه ای در مورد والدین خود نداشته باشند، حتی دوست داشتنی ترین مادران و پدران برخوردهایی با بچه ی خود داشته اند که خاطراتی از عصبانیت یا دلخوری باقی گذاشته است و اغلب والدین حداقل چند عادت عصبی یا نقطه ضعف دارند .
بسیاری از فرقه ها بر روی همین احساس و مسائل حل نشده سوار شده ،آنها را اغفال می نمایند تا به عضو گروه در آیند .
برخی فرقه ها همچنین از لباس های مخصوص یا هر نمود خارجی دیگر به عنوان نشانه های قابل رویت در تغییر دادن تازه واردان در جهت روش زندگی فرقه استفاده می کنند . اگر شما واقعا بخواهید افراد را تغییر دهید ، باید ابتدا ظاهر آنها را تغییر دهید. بنابراین از اعضای فرقه خواسته می شود یا به آنها دستور داده می شود که موهای خود را کوتاه کنند یا به مدل خاصی در آورند ، لباس های متفاوتی بپوشند ،اسامی جدیدی برای خود انتخاب کنند و قیافه ها و رفتارهای خاصی از خود نشان دهند.
برای مثال ، یک فرقه بزرگ ، اعضای خود را به پذیرش گیاه خواری ، پوشیدن لباسهای روشن ، و اجرای مناجات مخصوص وادار کرده بود . به اعضای جدید آموزش داده بود تا مادر و پدر خود را به عنوان والدین گوشت خواری که لباس های غیر خدایی می پوشند ، روشنفکر بوده ، ولی روشن ضمیر نیستند ، بشناسند. اعضای فرقه به زودی ارتباط خود را با گوشت خواران قطع می کنند ، لباس های روشن می پوشند ، از تفکر عکس العملی و انتقادی در خصوص هر چیزی بویژه گروه اجتناب می کنند ، و وقت خود را تقریبا تماما با مناجات داخلی مستمری سپری می نمایند .
برخی گروه ها همچنین از برخی اتفاقات به عنوان نشانه های الهی ، در جهت تحکیم ایمان اعضای جدید به ایدئولوژی گروه و متقاعد کردن آنان به اینکه یک دیدار یا یک اتفاق ساده ، واقعه ای از پیش تعیین شده در سرنوشتشان بوده است ، استفاده می کنند . برای مثال ، برخی اعضای فرقه که رژیم سخت غذایی می گیرند ، گونه هایشان صورتی رنگ شده ، ظاهر جوان تری پیدا می کنند ، تا اینکه پوست صورتشلان خشک شده ، ترک می خورد و زخم هایی با سر سوزنی شکل صورتشان را می پوشاند ، که برخی متخصصان پوست به من گفتند علت آن کمبود ویتامین آ ، اما فرقه این مشکل پوستی را نشان ای از اینکه عضو مربوطه « فرزند خدا » شده است ،تعبیر می کنند و می گویند حالا او « بچه مسیحی » شده است .در مثال دیگری ، برادر یک زن –که در خارج از شهر زندگی می کرد – به خانه فرقه آمد تا با خواهرش دیدار کند که در همان حال وی شیفت کارش در کارخانه متعلق به فرقه بود . به همین دلیل آنها نتواستند یکدیگر را ببینند ، ولی مسوولان فرقه به آن زن گفتند ، « ببین ، مشیت الهی بر این تعلق گرفته است که تو نباید برادرت را ببینی.»
در برخی موقعیتها ، اعضای جدید حتی در وضعیت خلسه خفیف قرار داده می شود . اغلب افراد متوجه نمی شوند که یک شخص می تواند به طرق ساده و ابتدا یی هیپنوتیزم شود . بدون اینکه دستورهای ویژه ایی توسط هیپنوتیزم کننده مورد استفاده قرار گرفته باشد .یک نفر می تواند شمارا وادار به تمرکز کامل برچیزی مانند یک صحنه فرضی نماید،در حالی که او پیشنهاد های ساده ای را به نرمی برایتان تکرار می کند. به زودی شما اغلب تفکرات انتقادی خود را حذف کرده ، به خلسه ای نیمه دایمی فرو می روید .از طریق یک برنامه خاص و عمدی ،تازه واردان و اعضای فرقه در برخی اوقات می توانند در وضعیت تغییر یافته ادراکی قرار داده شوند ،که آنها را به تدریج در افکارشان محدود تر می کنند .
ب: القای گناه
افکار واکنشی ، انتقادی به خصوص به شکل منفی در مورد فرقه ، نفرت انگیز تلقی شده و باید اجتناب شود . عضو فرقه در ظاهر درست مانند شما و من بوده ، در امور معمولی خیلی خوب عمل می کند، ولی آموزش ها و پروسه های فرقه بتدریج به اعضا القا کرده است که هر زمان با ارزیابی انتقاد آمیز در خصوص فرقه روبرو شدند ، واکنشی تند و هییجانی نشان بدهند . به زودی آنها در وضعیتی قرار می گیرند که خودشان از هرگونه تفکرات انتقادی ، خصوصا در مورد فرقه اجتناب می کنند ، چرا که انجام چنین کاری همراه با هیجان و احساس گناه در آنها خواهد بود .
اعضای جدید همچنین به این باور رسانده می شوند که اگر آنها زمانی گروه را ترک نمایند تمامی اسلاف و اخلاف آنان ملعون خواهد شد یا آنها خودشان در بدبختی بختی خواهند مرد ، یا مغبون شده ، روحشان سرگردان خواهد گردید . به این ترتیب احساس شرمساری از خروج هم بر روی گناهان قبلی سوار شده ، اثر آن را مضاعف می نماید . درست همان طور که بمباران محبت اولیه احساس گرمی ،پذیرش و ارزشمند بودن را بیدار می کند . در این وضعیت محکوم شدن از طرف گروه ، عضو جدید را مملو از حس تردید نسبت به خود ، گناه شرمساری می نماید . از طریق این گونه سو استفاده روانی ، افراد متقاعد می شوند که آنها تنها در صورتی نجات خواهند یافت که در داخل گروه باقی بمانند .
عاقبت ، آنها دیگر با خانواده و دوستان خود تماس نگرفته یا برایشان نامه نمی نویسند . آنها ممکن است ترک تحصیل کرده تا تماما فعالیتهای فرقه را انجام دهند و یا نهایتا به دلیل اینکه فعالیتهای فرقه تمام وقت آنها را می گیرد ، قادر نخواهند بود در کلاس مدرسه شرکت کنند. آنها ممکن است از شغلشان استعفا بدهند یا به صورت بی تفاوت ، با حواس پرتی ، بدون کمترین علاقه به هدفی که در زندگی داشته اند ، به سرکار بروند .اگر مسن باشند ، رابطه با خانواده ،دوستان ، همسایگان را قطع کرده ، ناگهان علایقشان عوض می شود .به هرحال ، باید توجه شود که برخی از جدیدترین انواع فرقه ها ، به ویژه آنهایی که خود را ارتقایی یا فلسفه های رفاهی را تبلیغ می کنند ، تمایل ذارند که اعضایشان را در شغل معمولشان حفظ نمایند و حتی از آنها بخواهند که بیش از یک شغل باشند ، تا بتوانند پول بیشتری کسب کرده ، قادر شوند هزینه انواع گوناگون دوره ها را به فرقه بپردازند .
تهیه و تنظیم: معصومه حسن زاده، پایگاه خبری – تحلیلی فراق
برگرفته از کتاب «فرقه ها در میان ما » نویسنده خانم دکتر مارگارت تالر سینگر، مترجم ابراهیم خدابنده
فرقه ها چگونه عمل می کنند ؟ / ۳
فرقه ها چگونه عمل می کنند ؟ / ۲
فرقه ها چگونه عمل می کنند ؟ / ۱
انتهای پیام
